English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
transition temperature U دمای تبدیل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
gamma transition temperature U دمای تبدیل شیشهای
glass transition temperature U دمای تبدیل شیشهای
glasy trainsition temperature U دمای تبدیل شیشهای
rubbery transition temperature U دمای تبدیل لاستیکی
t.g U دمای تبدیل شیشهای
Other Matches
celsius temperature scale U مقیاس دمای سلسیوس مثیاس دمای سانتی گراد
centigrade temperature scale U مقیاس دمای سانتی گراد مقیاس دمای سلیسوس
novatio non presumiter U تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
total temperature U دمای کل
neel temperature U دمای نل
conversion scale U مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
transiguration U تبدیل صورت تبدیل هیئت
critical isotherm U هم دمای بحرانی
internal temperature U دمای درونی
inversion temperature U دمای وارونگی
kelvin temperature U دمای کلوین
maximum temperature U دمای ماکزیمم
mixture temperature U دمای اختلاط
curie temperature U دمای کوری
transition temperature U دمای تحول
specific heat U دمای ویژه
equiviscous temperature U دمای همدوسندگی
cryogenic temperature U دمای سرمازایی
high temperature U دمای بالا
critical temperature U دمای بحرانی
wet bulb temperature U دمای تر مخزن
brightness temperature U دمای درخشایی
transition temperature U دمای فراگذری
operating temperature U دمای عملیاتی
brittleness temperature U دمای شکنندگی
room temperature U دمای اتاق
ambient temperature U دمای محیط
brittle temperature U دمای شکنندگی
reduced temprature U دمای کاهیده
effective temperature U دمای موثر
aniline point U دمای انیلینی
annealing point U دمای تابکاری
annealing temperature U دمای تابکاری
white heat U دمای سفید
absolute temperature U دمای مطلق
barrel temperature U دمای پاتیل
optimum temperature U دمای بهینه
boyle's temperature U دمای بویل
exhaust gas temperature U دمای گاز خروجی
critical isotherm U منحنی هم دمای بحرانی
softening temperature U دمای نرم شدن
blackbody temperature U دمای جسم سیاه
dry bulb temperature U دمای خشک مخزن
approximate absolute temperature U دمای مطلق تقریبی
absolute boiling point U دمای جوش مطلق
absolute scale U مقیاس دمای مطلق
isothermal process U تحول در دمای ثابت
absolute temperature scale U مقیاس دمای مطلق
rankine temperature scale U مقیاس دمای رانکین
thermodynamic temperature scale U مقیاس دمای ترمودینامیکی
thershold temperature U استانه دمای ذرات
heat deflection temperature U دمای انحراف گرمایی
geothermal gradient U شیب دمای زمین
geothermal gradient U گرادیان دمای زمین
condensed mercurytemperature U دمای جیوه متراکم
rankin temperature scale U مقیاس دمای رانکین
restitution U تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
compressor inlet temperature U دمای گازهای ورودی کمپرسور
yield point at elevated temperatures U نقطه تسلیم در دمای بالا
yield point at normal temperature U نقطه تسلیم در دمای بالا
creep strength at elevated temperatures U مقاومت خزشی در دمای بالا
ice point U دمای تعادل مخلوط اب و یخ در فشار استاندارد
ambient U متوسط دمای طبیعی اطراف یک وسیله
air hardening U سخت گردانی زمانی در دمای معمولی
assembler U اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
binary to octal conversion U تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
binary to hexadecimal conversion U تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
bayonet thermocouple probe U قسمت حس کننده دمای سرسیلندر که داخل ان پیچ میشود
cryogenic memory U رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
reference junction U اتصالی در سیستم ترموکوپل که دمای اتصال دیگر نسبت به ان سنجیده میشود
burn in U فرایندازمایش مدارها و مولفههای الکتریکی از طریق قراردادن انها در دمای زیاد یک کوره
austempering U تغییرات فیزیکی که در دمای ثابت برای بدست اوردن باینات از استنیت انجام می گیرد
icebox rivet U میخ پرچهای الومینیوم که تاموقع مصرف باید در دمای زیر صفر نگه داشته شوند
conversion U 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversions U 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
wein law U طول موج بیشترین شدت تابش حاصل از منبع جسم داغ با دمای مطلق نسبت عکس دارد
curie point U دمای بحرانی منحصر به فردبرای هر ماده که بالاتر از ان مواد فرومانیتیک خاصیت مغناطیسی دائم یاموقت خودرا ازدست میدهند
constant temperature pressure U welding combustion جوشکاری فشاری در دمای ثابت جوشکاری گازی
cold thrust U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold test U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
decarburizing U گرم کردن اهن یا فولاد کربن تا دمای کافی برای سوختن یا اکسید شدن کربن
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
standard condition U شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
ntp U شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
stp U شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
standard temperature and pressure U شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
normal temperature and pressure U شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
panification U تبدیل
adapter U تبدیل
permutation U تبدیل
alteration U تبدیل
transforms U تبدیل
modification U تبدیل
converts U تبدیل
converting U تبدیل
converter U تبدیل گر
transforming U تبدیل
reducer U تبدیل
transform U تبدیل
connector U تبدیل
convert U تبدیل
converted U تبدیل
transformed U تبدیل
cinversion U تبدیل
transformation U تبدیل
reductions U تبدیل
reforming U تبدیل
reduction U تبدیل
permutations U تبدیل
code conversion U تبدیل کد
commutation U تبدیل
transmutation U تبدیل
interconversion U تبدیل
conversions U تبدیل
conversion U تبدیل
translation U تبدیل
change U تبدیل
changed U تبدیل
changes U تبدیل
changing U تبدیل
toggle U تبدیل
shift U تبدیل
toggles U تبدیل
reduce U تبدیل
reducing U تبدیل
reduces U تبدیل
move U تبدیل
transmutative U تبدیل شدنی
commute U تبدیل کردن
converter U تبدیل کننده
current transformation U تبدیل جریان
data conversion U تبدیل داده ها
conversion table U جدول تبدیل
toggles U تبدیل کردن
commuted U تبدیل کردن
convertibility U قابلیت تبدیل
two way wiring U اتصال تبدیل
transrorm U تبدیل کردن
convertor U الت تبدیل
convertor U تبدیل کننده
commuting U تبدیل کردن
converter U الت تبدیل
commutes U تبدیل کردن
vitrification U تبدیل به شیشه
transmuting U تبدیل کردن
transmutes U تبدیل کردن
frequency translation U تبدیل فرکانس
frequency converter U تبدیل گر بسامد
galss transition U تبدیل شیشهای
gamma transition U تبدیل شیشهای
glassy transition U تبدیل شیشهای
transformation of energy U تبدیل انرژی
transformation of coordinates U تبدیل مختصات
transformation curve U منحنی تبدیل
transformation function U تابع تبدیل
transforms U تبدیل کردن
transfiguration U تبدیل صورت
transforming U تبدیل کردن
transformed U تبدیل کردن
frequency transformation U تبدیل فرکانس
frequency conversion U تبدیل فرکانس
transmuted U تبدیل کردن
transmute U تبدیل کردن
decimalize U تبدیل به اعشارکردن
demodulator U تبدیل میکند
direct reading galvanometer U گالوانومتر بی تبدیل
direct conversion U تبدیل مستقیم
double conversion U تبدیل دوگانه
transmutative U قابل تبدیل
transmutable U قابل تبدیل
transition section U مقطع تبدیل
transformation ratio U نسبت تبدیل
fiel conversion U تبدیل پرونده
fiel conversion U تبدیل فایل
file conversion U تبدیل فایل
frequency change U تبدیل بسامد
frequency changing U تبدیل فرکانس
conversion rate U نرخ تبدیل
shift U تبدیل صورت
c.r. U تبدیل کاتالیزوری
calcification U تبدیل به اهک
calcination U تبدیل باهک
catalytic reforming U تبدیل کاتالیزوری
actification U تبدیل به سرکه
catforming U تبدیل با کاتالیزور
acidifier U تبدیل به اسیدکننده
to convert something into something U تبدیل کردن به
to turn something into something U تبدیل کردن به
aggravation U تبدیل به بدتر
move U تبدیل صورت
approach transition U تبدیل ورودی
reduce U تبدیل کردن
animalization U تبدیل به حیوان
basify U تبدیل به قلیاکردن
reduces U تبدیل کردن
bituminize U تبدیل بقیرکردن
reducing U تبدیل کردن
transact U تبدیل کردن
reset U تبدیل کردن
redeploy [staff] U تبدیل کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com