English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
high temperature U دمای بالا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
creep strength at elevated temperatures U مقاومت خزشی در دمای بالا
yield point at elevated temperatures U نقطه تسلیم در دمای بالا
yield point at normal temperature U نقطه تسلیم در دمای بالا
Other Matches
celsius temperature scale U مقیاس دمای سلسیوس مثیاس دمای سانتی گراد
centigrade temperature scale U مقیاس دمای سانتی گراد مقیاس دمای سلیسوس
total temperature U دمای کل
neel temperature U دمای نل
critical temperature U دمای بحرانی
brittle temperature U دمای شکنندگی
transition temperature U دمای فراگذری
specific heat U دمای ویژه
annealing point U دمای تابکاری
absolute temperature U دمای مطلق
brightness temperature U دمای درخشایی
boyle's temperature U دمای بویل
transition temperature U دمای تحول
room temperature U دمای اتاق
aniline point U دمای انیلینی
annealing temperature U دمای تابکاری
barrel temperature U دمای پاتیل
ambient temperature U دمای محیط
brittleness temperature U دمای شکنندگی
mixture temperature U دمای اختلاط
curie temperature U دمای کوری
internal temperature U دمای درونی
inversion temperature U دمای وارونگی
critical isotherm U هم دمای بحرانی
kelvin temperature U دمای کلوین
cryogenic temperature U دمای سرمازایی
reduced temprature U دمای کاهیده
operating temperature U دمای عملیاتی
optimum temperature U دمای بهینه
wet bulb temperature U دمای تر مخزن
white heat U دمای سفید
equiviscous temperature U دمای همدوسندگی
effective temperature U دمای موثر
maximum temperature U دمای ماکزیمم
transition temperature U دمای تبدیل
t.g U دمای تبدیل شیشهای
thershold temperature U استانه دمای ذرات
rankine temperature scale U مقیاس دمای رانکین
approximate absolute temperature U دمای مطلق تقریبی
rankin temperature scale U مقیاس دمای رانکین
absolute temperature scale U مقیاس دمای مطلق
thermodynamic temperature scale U مقیاس دمای ترمودینامیکی
isothermal process U تحول در دمای ثابت
absolute scale U مقیاس دمای مطلق
absolute boiling point U دمای جوش مطلق
gamma transition temperature U دمای تبدیل شیشهای
glass transition temperature U دمای تبدیل شیشهای
glasy trainsition temperature U دمای تبدیل شیشهای
geothermal gradient U شیب دمای زمین
softening temperature U دمای نرم شدن
heat deflection temperature U دمای انحراف گرمایی
blackbody temperature U دمای جسم سیاه
rubbery transition temperature U دمای تبدیل لاستیکی
dry bulb temperature U دمای خشک مخزن
geothermal gradient U گرادیان دمای زمین
exhaust gas temperature U دمای گاز خروجی
critical isotherm U منحنی هم دمای بحرانی
condensed mercurytemperature U دمای جیوه متراکم
compressor inlet temperature U دمای گازهای ورودی کمپرسور
ice point U دمای تعادل مخلوط اب و یخ در فشار استاندارد
air hardening U سخت گردانی زمانی در دمای معمولی
ambient U متوسط دمای طبیعی اطراف یک وسیله
spinwriter U چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
bayonet thermocouple probe U قسمت حس کننده دمای سرسیلندر که داخل ان پیچ میشود
vertically U از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
cryogenic memory U رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
reference junction U اتصالی در سیستم ترموکوپل که دمای اتصال دیگر نسبت به ان سنجیده میشود
burn in U فرایندازمایش مدارها و مولفههای الکتریکی از طریق قراردادن انها در دمای زیاد یک کوره
austempering U تغییرات فیزیکی که در دمای ثابت برای بدست اوردن باینات از استنیت انجام می گیرد
the clouds above ابرهای بالا یا بالا سر
icebox rivet U میخ پرچهای الومینیوم که تاموقع مصرف باید در دمای زیر صفر نگه داشته شوند
dat U سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
wein law U طول موج بیشترین شدت تابش حاصل از منبع جسم داغ با دمای مطلق نسبت عکس دارد
curie point U دمای بحرانی منحصر به فردبرای هر ماده که بالاتر از ان مواد فرومانیتیک خاصیت مغناطیسی دائم یاموقت خودرا ازدست میدهند
constant temperature pressure U welding combustion جوشکاری فشاری در دمای ثابت جوشکاری گازی
cold test U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold thrust U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
decarburizing U گرم کردن اهن یا فولاد کربن تا دمای کافی برای سوختن یا اکسید شدن کربن
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
apl U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
normal temperature and pressure U شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
ntp U شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
standard condition U شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
standard temperature and pressure U شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
stp U شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
pull up U بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
high burst ranging U تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
upper U بالا
atop U بالا
overhead U بالا
aloft U بالا
overhead U سر بالا
galleries U لژ بالا
superincumbent U از بالا
uppermost U از بالا
in old age [in great age] U در سن بالا
above U در بالا
balconies U لژ بالا
on high U در بالا
at a great age U در سن بالا یی
balcony U لژ بالا
gallery U لژ بالا
outreach U بالا
ascendancy U بالا
highest U بالا
over U بالا
over- U بالا
upped U بالا
headwater U بالا اب
up U رو به بالا
high U بالا
upper limit U حد بالا
up U بالا
overtones U بالا تن
up stairs U بالا
overtone U بالا تن
aweigh U بالا
upped U رو به بالا
highs U بالا
top U بالا
lever bridge U پل بالا رو
upside U بالا
up there U ان بالا
ascendency U بالا
upping U بالا
upping U رو به بالا
Mts U بالا رفتن
soar U بالا رفتن
Mt U بالا رفتن
unfield U میدان بالا
topside U قسمت بالا
topsides U قسمت بالا
soars U بالا رفتن
shoot-outs U بالا جستن
shoot-out U بالا جستن
elevating U بالا بردن
promote U بالا بردن
promoted U بالا بردن
toss your oars U پارو بالا
shoot forth U بالا جستن
promotes U بالا بردن
shoot out U بالا جستن
elevates U بالا بردن
elevate U بالا بردن
soared U بالا رفتن
topmast U دکل بالا
aspire U بالا رفتن
talll U بلند بالا
the above figures U ارقام بالا
raising U بالا اوردن
embezzle U بالا کشیدن
to cast the g. U بالا اوردن
the upper storey U اشکوب بالا
they were filfty at the outsid U دست بالا
embezzling U بالا کشیدن
embezzles U بالا کشیدن
aspired U بالا رفتن
to fetch up U بالا اوردن
to puff out U بالا امدن
surmountable U بالا قرارگرفتنی
aspires U بالا رفتن
aspiring U بالا رفتن
ascendance U بالا رفتن
top pour U ریختن از بالا
top cast U ریختن از بالا
top carriage U قنداق بالا
to bring up U بالا اوردن
to set in U بالا امدن
to puff up U بالا امدن
embezzled U بالا کشیدن
promoting U بالا بردن
heave U بالا کشیدن
booster U بالا برنده
ascending U بالا رونده
high grown U بلند بالا
high impedance U امپدانس بالا
high order U رتبه بالا
high precison U دقت بالا
high resolution U وضوح بالا
high storage U انباره بالا
high voltage U ولتاژ بالا
radius U زند بالا
high wing U بال بالا
heaved U بالا کشیدن
intumesce U بالا امدن
it comes from above از بالا می آید
jack up U بالا بردن
boosters U بالا برنده
abovestairs U طبقه بالا
face up feed U خورد رو به بالا
h.f. U فرکانس بالا
head piece U قسمت بالا
bottom up U از پایین به بالا
heave away U بالا بکشید
heave in U بالا کشیدن
high burst U ترکش بالا
high contrast U تغایر بالا
high efficiency U راندمان بالا
high frequency U بسامد بالا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com