English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 103 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
overnice U دقت گیر بحد افراط
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
radical U افراطی افراط گرا ریشهای
radicals U افراطی افراط گرا ریشهای
excessively U بحد افراط
plethora U ازدیاد خون در یک نقطه افراط
overmuch U بحد افراط بمقدار زیاد
enormously U بحد افراط
superfluity U افراط
self indulgent U افراط کار
self-indulgent U افراط کار
scrupulously U بحد افراط
hyper U پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
hyper- U پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
indulgence U از راه افراط بخشیدن
indulgence U زیاده روی افراط
indulgences U از راه افراط بخشیدن
indulgences U زیاده روی افراط
extremities U افراط و تفریط
extremity U افراط و تفریط
flag waving U میهن پرستی بحد افراط وجنون
flag-waving U میهن پرستی بحد افراط وجنون
excess U افراط بی اعتدالی
excess U افراط
excesses U افراط بی اعتدالی
excesses U افراط
booze U مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
boozed U مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
boozes U مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
boozing U مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
wanton U افراط کردن
overact U در ایفای نقش خود افراط کردن
overacted U در ایفای نقش خود افراط کردن
overacting U در ایفای نقش خود افراط کردن
overacts U در ایفای نقش خود افراط کردن
lavish U ولخرجی کردن افراط کردن
lavished U ولخرجی کردن افراط کردن
lavishes U ولخرجی کردن افراط کردن
lavishing U ولخرجی کردن افراط کردن
frill U افراط
frills U افراط
indulge U افراط کردن
indulged U افراط کردن
indulges U افراط کردن
indulging U افراط کردن
bum U ادم مفت خور یا ولگرد ولگردی یا مفت خوری کردن بحد افراط مشروب نوشیدن
bummed U ادم مفت خور یا ولگرد ولگردی یا مفت خوری کردن بحد افراط مشروب نوشیدن
bumming U ادم مفت خور یا ولگرد ولگردی یا مفت خوری کردن بحد افراط مشروب نوشیدن
bums U ادم مفت خور یا ولگرد ولگردی یا مفت خوری کردن بحد افراط مشروب نوشیدن
extravagance U افراط
extravagances U افراط
extravagantly U با افراط زیاد
extravagantly U با افراط کاری
carouse U در مشروب افراط کردن
caroused U در مشروب افراط کردن
carouses U در مشروب افراط کردن
carousing U در مشروب افراط کردن
intemperate U افراط کار
radicalism U گرایش به سیاست افراطی تندروی و افراط
extremism U افراط کاری عقیده افراطی
extremism U افراط گرایی
chauvinism U افراط کورکورانه در میهن پرستی ناسیونالیسم در حد افراطی و غیر منطقی
wasteful U افراط کار متلف
acnerosacea U ورم و سرخی صورت وبینی در اثر افراط در صرف مشروبات الکلی
blase U بیزار از عشرت در اثر افراط درخوشی
bureaucreacy U رعایت تشریفات اداری به حد افراط کاغذ بازی و سیستم حکومتی و اداری مبتنی بر ان
cachinnate U در خنده افراط کردن
distemperate U افراط کار
excessive use U افراط
excessiveness U افراط
exorbitance U زیادی افراط
exorbitance U افراط
extremeness U افراط
fulsomeness U افراط
golden mean U برکناری از افراط و تفریط
go to extreme U افراط و تفریط کردن
hypercriticism U افراط در انتقاد
inordinacy U افراط
inordinateness U افراط
intemperance U افراط
intemperately U ازروی افراط با زیاده روی
legalism U رستگاری از راه نیکوکاری افراط در مراعات قانون اصول قانون پرستی
outrageousness U تجاوز افراط
overbuy U در خرید افراط کردن
overindulge U افراط ورزیدن
overindulgence U افراط
overspend U زیاد خرج یا مصرف کردن افراط کردن
overtrading U بیش ازحد معامله کردن افراط در داد و ستد
oxyopia U تزئینی بحد افراط
potation U جرعه افراط در شرب
profit cannibalism U افراط در تخفیف و ارزان فروشی
prudishness U نمایش عفت یااداب بحد افراط
purism U افراط در استعمال صحیح الفاظ
red tapery U رعایت تشریفات رسمی واداری بحد افراط
religiose U دیندار بحط افراط
self indulgence U افراط
supererogation U افراط در انجام وفیفه
take an extreme course U افراط یا تفریط کردن
to carry to excess U افراط کردن در
to run to extremes U افراط وتفریطکردن
to take an extreme course U افراط یاتفریط کردن
ultra individualism U اعتقاد به اصالت فرد در حد افراط
Other Matches
hard line U افراط آمیز
ultraism U افراط کاری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com