Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
command issuing office
U
دفتر توزیع فرامین یکان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
journal
U
دفتر روزنامه یکان
property book
U
دفتر دارایی یکان
journals
U
دفتر روزنامه یکان
unit journal
U
دفتر روزنامه یکان
unit distribution
U
روش توزیع به یکان
installation property book
U
دفتر دارایی قسمت یا یکان
diaries
U
دفترروزانه یکان دفتر وقایع روزانه
diary
U
دفترروزانه یکان دفتر وقایع روزانه
muster roll
U
دفتر بازدید افسران وسربازان در یک یکان نظامی
detachments
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
zeroed out
U
ازرده خارج شدن یکان رسیدن استعداد رزمی یکان به صفر
functional distribution
U
توزیع درامدبه عوامل تولید و مطالعه نحوه این توزیع
force augmentation
U
تقویت یکان اضافه کردن به نیروی یکان
tenants
U
یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
tenant
U
یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
visit of courtesy
U
بازدیدرسمی دوستانه فرمانده یک یکان از یکان دیگر
notary office
U
دفتر اسناد رسمی دفتر خانه
blotter
U
دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
blotters
U
دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
engineering office
U
دفتر طراحی دفتر مهندسین مشاور
subactivity
U
یکان زیردست یک قسمت یا یکان یا موسسه
parent
U
یکان سازمانی یکان مادر یا اصلی
designations
U
عنوان یکان یاشخص معرف یکان
line replacement
U
یکان تعویض کننده یکان جبهه
detail
U
شرح مفصل یکان بقیه یکان
combat arms
U
یکان رزمی یکان درگیر در رزم
detailing
U
شرح مفصل یکان بقیه یکان
designation
U
عنوان یکان یاشخص معرف یکان
induction station
U
دفتر استخدام دفتر پذیرش
transfer processing
U
امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
immediate mode commands
U
فرامین مد صریح
system commands
U
فرامین سیستم
fire commands
U
فرامین اتش
tactical element
U
یکان رزمی یکان تاکتیکی
gini coefficient
U
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
unit mill
U
سوخت استحقاقی یکان به حسب خودروهای موجودسوخت مصرفی خودروهای یکان در یک ستون
control flag
U
پرچم کنترل فرامین
sequence of command
U
ترتیب توالی فرامین
auxiliary control surfaces
U
سطوح فرامین کمکی
annunciator
U
اعلام کننده فرامین
ailavator
U
سطوح فرامین روی بال
civilian internee information bureau
U
دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
heteronomy
U
انقیادوپیروی از فرامین وقوانین شخص دیگری
backtell
U
رله کردن دستورات تکرار فرامین
shadower
U
یکان مامور تعاقب دشمن یکان اخذ تماس با دشمن
journalize
U
در دفتر روزنامه وارد کردن در دفتر ثبت کردن
armstrong
U
سیستم عمل کننده فرامین موشک هدایت شونده
poisson distribution
U
این توزیع در حقیقت یک توزیع احتمال برای متغیرهای تصادفی ناپیوسته است که دران میزان احتمال بسیارکوچک و در مقابل تعدادمشاهدات بسیار زیاد است
functional distribution of income
U
توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
command information program
U
برنامه اطلاعاتی یکان برنامه اگاه سازی یکان
armstrong
U
سیستم اجرای فرامین مربوط به مسلح کردن ماسوره موشکها
balanced control surfaces
U
سطوح فرامین اصلی دارای قسمت دیگری در جلوی خط لولا
gust lock
U
قفل داخلی سطوح فرامین که از حرکت انها در اثر باد شدیدجلوگیری میکند
duty roster
U
دفتر وقایع نگهبانی یا دفتر نوبت نگهبانی
hook
U
روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
hooks
U
روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
actuating horns
U
اهرمهایی که کابلهای کنترل به انهامتصل شده و توسط انها سطوح فرامین را حرکت میدهند
readiness condition
U
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
beachmaster's unit
U
یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
control lock
U
وسیلهای برای قفل کردن سطوح فرامین و جلوگیری ازحرکت انها وقتیکه هواپیمامتوقف است
synchroreceiver
U
دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
anti servo tab
U
بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
central postal directory
U
دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
casualty staging unit
U
یکان بارگیری بیماران وزخمیها درهواپیما یکان بارگیری بیماران
aeromedical unit
U
یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
guiden
U
پرچم یکان پرچم نماینده یکان
staging unit
U
یکان خدمات بارگیری یکان بارگیری
cellular unit
U
یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
division slice
U
یکان استاندارد لشگری یکان لشگری
canards
U
رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
canard
U
رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
distributions
U
پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
distribution
U
پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
record
U
دفتر
office
U
دفتر
ledger
U
دفتر کل
notary public office
U
دفتر
bureau
U
دفتر
book
U
دفتر
ledgers
U
دفتر کل
booked
U
دفتر
books
U
دفتر
bureaus
U
دفتر
offices
U
دفتر
volume
U
دفتر
in office
U
در دفتر
volumes
U
دفتر
cahier
U
دفتر
book of account
U
دفتر کل
formation
U
یکان
units
U
یکان
unit
U
یکان
singly
U
یکان یکان
distributions
U
توزیع
issued
U
توزیع
issues
U
توزیع
t distribution
U
توزیع تی
issue
U
توزیع
dissemination
U
توزیع
distribution
U
توزیع
allotment
U
توزیع
dispensation
U
توزیع
allotments
U
توزیع
dispensations
U
توزیع
repartition
U
توزیع
marketing
U
توزیع
budget bureau
U
دفتر بودجه
official log book of a ship
U
دفتر ثبت
office of records
U
دفتر بایگانی
pocket book
U
دفتر بغلی
booked
U
مجلد دفتر
chancery
U
دفتر خانه
branch office
U
دفتر شعبه
book of account
U
دفتر روزنامه
book
U
مجلد دفتر
quartermaster's notebook
U
دفتر سکانی
notary assistant
U
دفتر یار
central office
U
دفتر مرکزی
order book
U
دفتر سفارشات
press copy book
U
دفتر کپیه
copy letter book
U
دفتر کپیه
property book
U
دفتر اموال
purchase ledger
U
دفتر کل خریدها
courier station
U
دفتر پیک
purchasing department
U
دفتر خرید
purchasing office
U
دفتر خرید
copy book
U
دفتر کپیه
day book
U
دفتر روزنامه
daybook
U
دفتر روزنامه
books
U
مجلد دفتر
orderly room
U
دفتر گروهان
office manager
U
رئیس دفتر
office attorney
U
وکیل دفتر
journals
U
دفتر روزنامه
inquiry office
U
دفتر اطلاعات
journal
U
دفتر روزنامه
intelligence office
U
دفتر راهنمایی
offices
U
دفتر کار
office
U
اطاق دفتر
lawyer's office
U
دفتر وکالت
office
U
دفتر کار
job office
U
دفتر کارگاه
intelligence office
U
دفتر اطلاعات
information bureau
U
دفتر اطلاعات
head office
U
دفتر مرکزی
drawing office
U
دفتر طراحی
audit office
U
دفتر حسابرسی
automated office
U
دفتر خودکار
notary public
U
دفتر ثبت
bell book
U
دفتر موتورخانه
bill book
U
دفتر بروات
note book
U
دفتر کتابچه
marriage registry
U
دفتر ازدواج
minute book
U
دفتر وقایع
cash book
U
دفتر نقدی
account book
U
دفتر حساب
advisory service
U
دفتر مشاور
equipment logbook
U
دفتر تجهیزات
message book
U
دفتر پیام
engineering office
U
دفتر مهندسی
cashbook
U
دفتر نقدی
cash books
U
دفتر نقدی
end office
U
دفتر انتهایی
offices
U
اطاق دفتر
copybook
U
دفتر سرمشقدار
registering
U
دفتر ثبت
register
U
در دفتر واردکردن
register
U
دفتر ثبت
posting
U
ثبت در دفتر
postings
U
ثبت در دفتر
social secretary
U
رئیس دفتر
site office
U
دفتر مشاوراملاک
site office
U
دفتر ساختمانی
customs
U
دفتر گمرک
registering
U
در دفتر واردکردن
telephone book
U
دفتر تلفن
telephone books
U
دفتر تلفن
registries
U
دفتر فهرست
registries
U
دفتر خانه
registry
U
دفتر فهرست
information office
U
دفتر اطلاعات
registry
U
دفتر خانه
translation agency
U
دفتر ترجمه
waste book
U
دفتر باطله
telephone d.
U
دفتر تلفن
telephnone book
U
دفتر تلفن
technical bureau
U
دفتر فنی
registers
U
در دفتر واردکردن
registers
U
دفتر ثبت
run book
U
دفتر رانش
run book
U
دفتر اجرا
inventory
U
دفتر دارایی
rule off
U
ته دفتر را بستن
booking
U
ثبت در دفتر
bookings
U
ثبت در دفتر
composite unit
U
یکان مختلط
command net
U
شبکه یکان
trained
U
عقبه یکان
command strength
U
استعداد یکان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com