Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pad
U
دفترچه یادداشت لایی
pads
U
دفترچه یادداشت لایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
field book
U
دفترچه یادداشت نقشه بردار
pad
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
checkbook
U
دفترچه چک
cheque book
U
دفترچه چک
bank pass book
U
دفترچه حساب
vaccination cards
U
دفترچه های واکسیناسیون
bank pass book
U
دفترچه بانکی
booklets
U
دفترچه رساله
booklet
U
دفترچه رساله
address book
U
دفترچه تلفن
directories
U
دفترچه راهنما
directory
U
دفترچه راهنما
vaccination card
U
دفترچه واکسیناسیون
specification
U
دفترچه مشخصات
blankbook
U
دفترچه سفید
scratchpad
U
دفترچه چرکنویس
equipment logbook
U
دفترچه خدمتی تجهیزات
rough log
U
دفترچه وقایع ناو
passbook
U
دفترچه حساب پس انداز
gun book
U
دفترچه خدمت توپ
vaccination cards
U
دفترچه های مایه کوبی
vaccination card
U
دفترچه مایه کوبی
playbook
U
دفترچه حاوی کروکی مانورها
bankbook
U
دفترحساب بانک دفترچه بانکی
Do you have a hotel guide?
U
آیا دفترچه راهنمای هتل را دارید؟
billfolds
U
دفترچه جیبی برای گذاشتن اسکناس
billfold
U
دفترچه جیبی برای گذاشتن اسکناس
layers
U
لایی
padding
U
لایی
gasket
U
لایی
bush
U
لایی
stuffing
U
لایی
bushes
U
لایی
layer
U
لایی
distance wadding
U
لایی
mattresses
U
لایی
packing
U
لایی
mattress
U
لایی
shim
U
لایی
bushing
U
لایی
stiffener
U
لایی
wads
U
لایی
wadding
U
لایی
pad
U
لایی
gaskets
U
لایی
static seal
U
لایی
pads
U
لایی
stiffeners
U
لایی
wad
U
لایی
casualty control book
U
دفتر خدمات موتور ناو دفترچه خدمت موتورناو
distance wadding
U
لایی جازم
filling
U
لایی گذاری
fillings
U
لایی گذاری
battery isolator
U
لایی باتری
isolator for battery plate
U
لایی باتری
cotton wool
U
لایی پنبه
cellulose wadding
U
لایی سلولزی
plywood
U
تخته سه لایی
stranded wire
U
کابل تک لایی
metallic packing
U
لایی فلزی
shim
U
لایی فلزی
single conductor cable
U
کابل تک لایی
stranded conductor
U
کابل تک لایی
laminate
U
چند لایی
cotton wool
U
پنبه لایی
heeltap
U
لایی پاشنه
pads
U
لایی گذاشتن
padding
U
لایی گذاری
filter packing
U
لایی صافی
pad
U
لایی گذاشتن
lining
U
به خط شدن نظامیان لایی
manifold
U
لوله چند لایی
battery jar spacer
U
لایی فرف باتری
linings
U
به خط شدن نظامیان لایی
laminated beam
U
تیر چند لایی
falsie
U
لایی پستان بند
labyrinth packing
U
لایی واشر لابیرنت
gyrolog
U
دفترچه ضرایب ژیروسکوپی یاجدول تصحیح قطب نمای مغناطیسی ناو
boosters
U
لایی استری منفجر کننده
booster
U
لایی استری منفجر کننده
upholster
U
روکشیدن مبل و لایی و فنرگذاشتن در ان
gaskets
U
درز گرفتن لایی گذاشتن
wad
U
کپه کردن لایی گذاشتن
wads
U
کپه کردن لایی گذاشتن
gasket
U
درز گرفتن لایی گذاشتن
improver
U
لایی که درپشت دامن زنانه میگذارند
oakum
U
پس مانده الیاف شاهدانه کنف لایی
buster
U
خرج مشتعل کننده استری یا لایی
dress improver
U
لایی که درپشت دامن زنانه میگذارند
cable laid rope
U
طنابیکه ازسه رشته سه لایی بافته شده باشد
chest protector
U
لایی کلفت محافظ سینه توپگیریا داور بیس بال
endnote
U
یادداشت
reminiscence
U
یادداشت
memoire
U
یادداشت
jottings
U
یادداشت
apostil
U
یادداشت
memoirs
U
یادداشت
memoir
U
یادداشت
pro memoria
U
یادداشت
reminiscences
U
یادداشت
memorandums
U
یادداشت
memo
U
یادداشت
chit
U
یادداشت
chits
U
یادداشت
notes
U
یادداشت
memoranda
U
یادداشت
memos
U
یادداشت
memorandum
U
یادداشت
note
U
یادداشت
noting
U
یادداشت
slips
U
یادداشت
notation
U
یادداشت
notations
U
یادداشت
slipped
U
یادداشت
slip
U
یادداشت
annotation
U
یادداشت
annotations
U
یادداشت
memorandum of understanding
U
یادداشت تفاهم
set down
U
یادداشت کردن
scratch paper
U
کاغذ یادداشت
notelet
U
یادداشت کوچک
record
U
یادداشت نگارش
minute
U
یادداشت وقایع
put-down
U
یادداشت کردن
minute
U
مسوده یادداشت
record
U
یادداشت بایگانی
tots
U
یادداشت مختصر
tot
U
یادداشت مختصر
put down
U
یادداشت کردن
record
U
یادداشت درسی
record
U
یادداشت سخنرانی
notes
U
یادداشت سخنرانی
record
U
یادداشت کردن
notes
U
یادداشت درسی
chitty
U
یادداشت-رسید
notepaper
U
کاغذ یادداشت
take down
U
یادداشت کردن
put-downs
U
یادداشت کردن
note
U
تبصره یادداشت ها
noting
U
خاطرات یادداشت
notebook
کتابچه یادداشت
notes
U
یادداشت کردن
billet doux
U
یادداشت عاشقانه
adscript
U
یادداشت اضافی
advice note
U
یادداشت اطلاع
notes
U
تبصره یادداشت ها
note
U
یادداشت کردن
note
U
خاطرات یادداشت
notes
U
خاطرات یادداشت
noting
U
تبصره یادداشت ها
noting
U
یادداشت کردن
annotates
U
یادداشت نوشتن
annotating
U
یادداشت نوشتن
footnotes
U
یادداشت ته صفحه
footnote
U
یادداشت ته صفحه
annotate
U
یادداشت نوشتن
notebooks
U
کتابچه یادداشت
commentary
U
رشته یادداشت
counter memorial
U
جواب یادداشت
commentaries
U
رشته یادداشت
annotated
U
یادداشت نوشتن
memoranda
U
اقدام به یادداشت کند
to writes down
U
واردکردن یادداشت کردن
memorandum
U
اقدام به یادداشت کند
memorability
U
قابل یادداشت بودن
message book
U
دفتر یادداشت پیام
diaries
U
دفتر یادداشت روزانه
diary
U
دفتر یادداشت روزانه
memorandums
U
اقدام به یادداشت کند
postscript
U
یادداشت الحاقی اخرنامه یا کتاب
memoranda
U
برگ خلاصه یادداشت مانند
memorandums
U
برگ خلاصه یادداشت مانند
postscripts
U
یادداشت الحاقی اخرنامه یا کتاب
memorandum
U
برگ خلاصه یادداشت مانند
refit book
U
دفتر یادداشت وقایع دریایی
commentate
U
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
billets
U
ورقه جیره یادداشت مختصر
commentates
U
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
paper
U
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
papered
U
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
billeting
U
ورقه جیره یادداشت مختصر
billeted
U
ورقه جیره یادداشت مختصر
commentating
U
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
papers
U
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
callective note
U
بیانیه یا یادداشت دسته جمعی
billet
U
ورقه جیره یادداشت مختصر
commentated
U
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
papering
U
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
record book
U
دفترچه سوابق جنگ افزار پرونده سوابق
memorial
U
نامه یا یادداشت غیر رسمی عریضه
[results were]
satisfactory
U
رضایت بخش
[در یادداشت گزارش کنترل]
materials returned note
U
یادداشت مواد عودت داده شده
folio
U
دفتر یادداشت پوشه یاکارتن کاغذ
folios
U
دفتر یادداشت پوشه یاکارتن کاغذ
memorials
U
نامه یا یادداشت غیر رسمی عریضه
bindery
U
یات ایمنی کاربر را یادداشت کند
notate
U
یادداشت برداشتن یاد داشت کردن
antistatic mat
U
پوششی در قسمت جلوی یک دستگاه مانند یک واحد دیسک که به حالت سکون حساس است لایی ناایستا
trail
U
یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com