Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 113 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bank pass book
U
دفترچه بانکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bankbook
U
دفترحساب بانک دفترچه بانکی
Other Matches
clearing banks
U
بانکی که چکها را نقد میکند بانکی که چکها را می پردازد
clearing bank
U
بانکی که چکها را نقد میکند بانکی که چکها را می پردازد
checkbook
U
دفترچه چک
cheque book
U
دفترچه چک
booklet
U
دفترچه رساله
booklets
U
دفترچه رساله
address book
U
دفترچه تلفن
scratchpad
U
دفترچه چرکنویس
blankbook
U
دفترچه سفید
bank pass book
U
دفترچه حساب
specification
U
دفترچه مشخصات
directories
U
دفترچه راهنما
vaccination cards
U
دفترچه های واکسیناسیون
vaccination card
U
دفترچه واکسیناسیون
directory
U
دفترچه راهنما
gun book
U
دفترچه خدمت توپ
vaccination card
U
دفترچه مایه کوبی
pad
U
دفترچه یادداشت لایی
rough log
U
دفترچه وقایع ناو
pads
U
دفترچه یادداشت لایی
equipment logbook
U
دفترچه خدمتی تجهیزات
passbook
U
دفترچه حساب پس انداز
vaccination cards
U
دفترچه های مایه کوبی
field book
U
دفترچه یادداشت نقشه بردار
playbook
U
دفترچه حاوی کروکی مانورها
billfolds
U
دفترچه جیبی برای گذاشتن اسکناس
Do you have a hotel guide?
U
آیا دفترچه راهنمای هتل را دارید؟
billfold
U
دفترچه جیبی برای گذاشتن اسکناس
casualty control book
U
دفتر خدمات موتور ناو دفترچه خدمت موتورناو
gyrolog
U
دفترچه ضرایب ژیروسکوپی یاجدول تصحیح قطب نمای مغناطیسی ناو
bank check
U
چک بانکی
change over
U
انتقال بانکی
banker's bill
U
صورتحساب بانکی
account with
[at]
a bank
U
حساب بانکی
bank transfers
U
انتقالات بانکی
bank reserves
U
ذخایر بانکی
bank reserves
U
اندوختههای بانکی
consortium of bankers
U
کنسرسیوم بانکی
bank loan
U
وام بانکی
bank advance
U
وام بانکی
bank failure
U
ورشکستگی بانکی
bank liabilities
U
تعهدات بانکی
bank discount
U
سپردههای بانکی
bank deposit
U
سپرده بانکی
bank statement
U
صورتحساب بانکی
bank acceptance
U
قبولی بانکی
bank statements
U
صورتحساب بانکی
bank account
U
حساب بانکی
bank credit
U
اعتبار بانکی
bank accounts
U
حساب بانکی
bank commission
U
کارمزد بانکی
bank charges
U
هزینههای بانکی
bank bill
U
حواله بانکی
bank bond
U
ضمانت بانکی
bank rate
U
نرخ بانکی
bank holidays
U
تعطیلات بانکی
banking
U
کار بانکی
bank charge
U
هزینههای بانکی
bank liabilities
U
بدهیهای بانکی
bank interest
U
بهره بانکی
clearing
U
تهاتر بانکی
bank guarantee
U
ضمانت بانکی
bank giro
U
جیروی بانکی
bank contraction
U
انقباض بانکی
bank expansion
U
گسترش بانکی
clearings
U
تهاتر بانکی
bank discount
U
تنزیل بانکی
bank discount
U
تخفیف بانکی
bank draft
U
برات بانکی
bank draft
U
حواله بانکی
bank rate
U
نرخ بهره بانکی
bank statements
U
صورت حساب بانکی
clearings
U
نقل وانتقال بانکی
bank statement
U
صورت حساب بانکی
checking accounts
U
حساب جاری بانکی
checking account
U
حساب جاری بانکی
liability
U
تعهد موجودی بانکی
liabilities
U
تعهد موجودی بانکی
clearing
U
نقل وانتقال بانکی
bank development
U
گسترش شبکه بانکی
volume of bank credit
U
حجم اعتبارات بانکی
letter of credit
U
اعتبار نامه بانکی
banking deposit account
U
حساب سپرده بانکی
bank guarantee
U
ضمانت نامه بانکی
joint account
U
حساب بانکی مشترک
negotiating bank
U
بانکی که اسناد را معامله میکند
bank paper
U
چک تضمین شده سفته بانکی
discount rate
U
نرخ ثابت نزول بانکی
giros
U
خدمات بانکی اداره پست
giro
U
خدمات بانکی اداره پست
cashing
U
حواله پستی تلگرافی یا بانکی
cashes
U
حواله پستی تلگرافی یا بانکی
cashed
U
حواله پستی تلگرافی یا بانکی
bankable
U
قابل نقل وانتقال بانکی
penny bank
U
بانکی که تا یک پنی هم میتوان در ان گذاشت
cash
U
حواله پستی تلگرافی یا بانکی
I deposited the money in my bank account .
پول را به حساب بانکی ام ریختم
time deposit
U
سپردهء بانکی مدت دار
advising bank
U
بانکی که گشایش اعتبار اسنادی رابه ذینفع
30% down payment against bank guaranty
U
۳۰ درصد پیش پرداخت در برابر ضمانت بانکی
demand deposit
U
سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
land bank
U
بانکی که زمین را در برابر پول گرو بر میدارد
over-the-counter interbank transactions
U
داد و ستد بین بانکی در خارج از بورس
record book
U
دفترچه سوابق جنگ افزار پرونده سوابق
excess preserves
U
اندوخته بانکی بیش از حدی که قانونا" لازم است
trust company
U
شرکت امین یا امانت دار بانکی که امانات وسپرده هارا نیز نگهمیدارد
holographic image
[ذخیره داده به صورت تصویری که بعدا توسط بانکی از خانه های نوری و لیزر خوانده میشود.]
station list
U
فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
pad
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
running key
[کلید جاری رمز یا دفترچه جاری کلید رمز]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com