English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
passive U دفاع بدون تیراندازی
passives U دفاع بدون تیراندازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
point bland U تیراندازی بدون نشانه روی
gunner's rule U روش تخمین مسافت صحیح در تیراندازی با تیربار یاتفنگ بدون عقب نشینی
karate U فن ژاپونی دفاع بدون اسلحه کاراته
judo U فن دفاع بدون اسلحه ژاپونی کشتی جودو
dry sum U تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
controvrsism U روش فکری گروهی ازروشنفکران قرون وسطی که بدون اعتقاد به هدفهای انقلابی به دفاع از حقوق افراد در مقابل پادشاهان می پرداختند
firing position U موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
firing range U برد تیراندازی مسافت تیراندازی
rifle clasp U نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
samisch variation U واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
russian defence U دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
schleman defence U دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
fire lane U مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
live fire U تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
one on one U دفاع یارگری دفاع تک به تک
defense U دفاع وزارت دفاع
self defense U دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
shelling report U گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently U آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest U بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
offhand U بدون مقدمه بدون تهیه
unstressed U بدون اضطراب بدون کشش
achylous U بدون کیلوس بدون قیلوس
unbranched U بدون انشعاب بدون شعبه
musketry U تیراندازی
shootings U تیراندازی
pop U تیراندازی
shooting U تیراندازی
archery U تیراندازی
gunnery U تیراندازی
popped U تیراندازی
pops U تیراندازی
gunning U تیراندازی
guns U تیراندازی کردن
gunning U تمرین تیراندازی
dry sum U مشق تیراندازی
offhand U تیراندازی ایستاده
conduct of fire U هدایت تیراندازی
gunnery U قوانین تیراندازی
gun U تیراندازی کردن
delivery error U اشتباه در تیراندازی
conduct of fire U اجرای تیراندازی
fire U تیراندازی کردن
handbow U کمان تیراندازی
ready position U حاضربه تیراندازی
order of fire U روش تیراندازی
scheme of fire U طرح تیراندازی
riflery U تیراندازی تفنگداری
the butts U میدان تیراندازی
methode of fire U روش تیراندازی
lived U تیراندازی جنگی
live U تیراندازی جنگی
school shooting U تیراندازی در مدرسه
field archery U تیراندازی صحرایی
fire power U قدرت تیراندازی
shoot U تیراندازی کردن
fire bay U دهلیز تیراندازی
firing line U خط شروع تیراندازی
horseback archery U تیراندازی سواره
automatic fire U تیراندازی خودکار
firing table U جدول تیراندازی
verification fire U تیراندازی ازمایشی
firing area U منطقه تیراندازی
fired U تیراندازی کردن
shoots U تیراندازی کردن
fire trench U سنگر تیراندازی
fires U تیراندازی کردن
combat firing U تیراندازی جنگی
recoils U دفع ضربت تیراندازی
recoil U دفع ضربت تیراندازی
range firing U تیراندازی در میدان تیر
firing data U عناصر مربوط به تیراندازی
firing battery U اتشبار تیراندازی کننده
absolute error U اشتباه مطلق تیراندازی
open fire U شروع به تیراندازی کردن
qualification badge U نشان مهارت در تیراندازی
firing line U خط تیراندازی مدار اتش
skeet U انداختن تمرین تیراندازی
expert badge U نشان مهارت در تیراندازی
methode of fire U روش اجرای تیراندازی
shot U تیراندازی تیرانداز ماهر
main fire U سیستم تیراندازی اصلی
time fire U تیراندازی با گلوله زمانی
shootoff U مسابقه اضافی تیراندازی
recoiled U دفع ضربت تیراندازی
range correction U تصحیح برد تیراندازی
shooting gallery U میدان تیراندازی تمرینی
shots U تیراندازی تیرانداز ماهر
shots U گلوله تیراندازی شده
shots U تیراندازی شده تیرخورده
field arrow U تیرهای تیراندازی صحرایی
shot U گلوله تیراندازی شده
shot U تیراندازی شده تیرخورده
squatting position U وضعیت چمباتمه در تیراندازی
squeeze off U تیراندازی با فشار ماشه
field roving course U مسابقه تیراندازی جنگلی
combat firing U تمرین تیراندازی رزمی
trap shoot U تیراندازی به هدفهای متحرک
set up U اماده تیراندازی کردن
dwell at U به تیراندازی ادامه دادن
recoiling U دفع ضربت تیراندازی
shooting galleries U میدان تیراندازی تمرینی
columbia round U تیراندازی مخصوص زنان
gun fire U توپ بامدادیاشام تیراندازی
archery U تیراندازی با تیر و کمان
target arrow U تیر مخصوص تیراندازی
field round U یک دور تیراندازی صحرایی
pit detail U کمک مربی تیراندازی
shooting position U حالت بدن و اسلحه در تیراندازی
plane of fire U سطح مبنای مسیر تیراندازی
air and naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
plinking U تیراندازی تفریحی بسوی اشیاء
natural form U وضع بدن هنگام تیراندازی
sector of fire U قطاع اتش منطقه تیراندازی
skeet gun U تفنگ مخصوص تیراندازی 8وضعی
step through method U تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
power head U نوک نیزه تیراندازی به ماهی
firing mechanism U چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
toxophily U علم تیراندازی باتیر وکمان
string U یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
target rifle U تفنگ مخصوص تیراندازی به هدف
repeat range U با همین مسافت تیراندازی کنید
port U حمل کردن مزغل تیراندازی
power form U تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
string walking U تمرین تیراندازی با تیر وکمان
x ring U دایره مرکزی هدف تیراندازی
target round U یک دور تیراندازی با تیر وکمان
wingshooting U تیراندازی به پرنده در حال پرواز
gun shy U کسی که از صدای تیراندازی می ترسد
freestyle U شنای ازادمسابقه تیراندازی با روش ازاد
trap gun U تفنگ مخصوص تیراندازی به هدفهای متحرک
fire restriction U محدود کردن اتش یا تیراندازی یکانها
sleeves U هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
sleeve U هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
shootings U تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
ground fire U تیراندازی باسلاحهای کوچک از زمین به هواپیما
intermittent U اجرای تیراندازی بینابین حملات دیگر
preparatory U تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
lady paramount U بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
errors U خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
error U خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
shooting U تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
slow fire U یک دقیقه فرصت برای تیراندازی به هر نفر
armpits U چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
armpit U چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
double barreled shotgun U تفنگ دولول برای تیراندازی جداگانه
ready rack U قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
flight arrow U تیر مخصوص تیراندازی باپرواز منحنی و طویل
snipe U از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
snipes U از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
outshoot U تعداد بیشتر و بهتر تیراندازی نسبت به حریف
sniped U از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
hip shoot U تیراندازی غیر مترقبه بااشغال موضع ناگهانی
gunnery U توپچی گری تانک تیراندازی با توپ یاتفنگ
roving gun U توپی که مداوما از مواضع مختلف تیراندازی میکند
shoot U زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
shoots U زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
olympic trench shooting U مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
target archery U مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
hereford round U مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
springing teal U تیراندازی به هدفهایی که بطور عمودی بالا می ایند
howler U بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
sniping U از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
battle clout U نوعی تیراندازی میدانی ازفاصله 002 متری
high pheasant U تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
howlers U بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
captive firing U ازمایش سریع سیستم تیراندازی موشک در روی سکو
gun salute U سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
freestyle U مسابقه تیراندازی بکمک وسیله هدفگیری کشتی ازاد
time fire U مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
first salvo U اولین سری تیراندازی روی هدف دیگرانجام میشود
verification fire U تیرازمایشی تیراندازی که برای تشخیص خطای توپ انجام میشود
neglect U این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
redeye U موشک زمین به هوای ردای که از روی دوش تیراندازی میشود
subcaliber range U تیراندازی بالوله جوفی یا تیربار اثرگذارمیدان تیر تنظیم هدف
neglected U این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
shooting line U خط موازی هدف که پای کمانگیران در تیراندازی روی ان قرارمی گیرد
neglecting U این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglects U این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
fire unit U یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
clout shooting U تیراندازی به هدف بزرگ ازمسافت 021 تا 081 متری باتیر و کمان
defended U دفاع
advocation U دفاع
defend U دفاع
pleading U دفاع
apologia U دفاع
blocked U دفاع
apologias U دفاع
blocks U دفاع
block U دفاع
parrying U دفاع
tae U دفاع با پا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com