English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
possessory action U دعوی اعاده مالکیت
replevin U دعوی اعاده مالکیت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reconversion U اعاده مالکیت
suppliant U خواهان دعوی اعاده تصرف
possessory action U دعوی مالکیت
prior possession U تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر انکه خلاف ان ثابت شود
denationalization U تبدیل مجدد مالکیت عمومی به مالکیت خصوصی بازگشت به وضع قبل از ملی کردن
joint ownership U اشتراک در مالکیت مالکیت مشاع
his right of ownership lapsed U حق مالکیت از او سلب شد حق مالکیت او ساقط شد
restitution of conjugal rights U دعوی الزام شوهر به مراجعت به خانه دعوی الزام به ایفاء وفایف زناشویی
separation of ownership and control U جدائی مالکیت از کنترل جدائی مالکیت از مدیریت
request for discharge U عرضحال اعاده اعتبار دادن عرضحال اعاده اعتبار
pretends U دعوی یاادعا کردن اقامه دعوی کردن
pretending U دعوی یاادعا کردن اقامه دعوی کردن
pretend U دعوی یاادعا کردن اقامه دعوی کردن
trover U دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
returning U اعاده
rebounding U اعاده
rebounds U اعاده
repetition U اعاده
reestablishment U اعاده
rebounded U اعاده
rebound U اعاده
redintegration U اعاده
repetitions U اعاده
restitution U اعاده
restoration U اعاده
return U اعاده
returned U اعاده
returns U اعاده
recourse U اعاده
restoration U اعاده ترمیم
returns U اعاده بازگشت
re-entry U اعاده تصرف
returning U اعاده بازگشت
returned U اعاده بازگشت
reverts U اعاده دادن
return U اعاده بازگشت
remanded U اعاده دادن
remand U اعاده دادن
re trial U اعاده دادرسی
re hearing U اعاده دادرسی
restorative U اعاده کننده
restoratives U اعاده کننده
restorer U اعاده دهنده
recuperative U اعاده دهنده
restore U اعاده دادن
re entry U اعاده تصرف
restorers U اعاده دهنده
recession U اعاده کسادی
remands U اعاده دادن
restoring U اعاده دادن
revert U اعاده دادن
restore U اعاده کردن
restoring U اعاده کردن
remanding U اعاده دادن
restored U اعاده دادن
restored U اعاده کردن
restitute U اعاده کردن
restores U اعاده کردن
reverted U اعاده دادن
restores U اعاده دادن
recessions U اعاده کسادی
restorable U قابل اعاده
restitution U اعاده تصرف
new trial U اعاده دادرسی
rehabilitation U اعاده اعتبار
reconveyance U اعاده مجدد
reverting U اعاده دادن
retour sans protet U اعاده بدون اعتراض
rehabilitate U اعاده اعتبار کردن
rehabilitating U اعاده اعتبار کردن
rehabilitated U اعاده اعتبار کردن
rectus in curia U اعاده حق ترافع در دادگاه
redisseinsin U اعاده تصرف عدوانی
rehabilitates U اعاده اعتبار کردن
reverter U حکم اعاده وضع
rehabilitation U اعاده اعتبار تاجرورشکسته
rehabilitation U اعاده حیثیت مجرم
republication of will U اعاده اعتبار وصیت نامه
disgharge of bankrupt U اعاده اعتبار تاجر ورشکسته
bankrupts certificate U گواهی نامه اعاده حیثیت
vindication U اعاده حیثیت [مثال شهرت یا آبرو ...]
revalorization U اعاده پول کشور به بهای نخستین خود
irredentism U سیاست اعاده نقاط ایتالیایی زبان بایتالیا
pleadings U افهارات طرفین دعوی صورت افهارات طرفین دعوی
possession U مالکیت
acquisitions U مالکیت
acquisition U مالکیت
propritorship U مالکیت
proprietorial right U حق مالکیت
right of ownership U حق مالکیت
dominium U مالکیت
proprietorship U مالکیت
support U حق مالکیت
ownership U حق مالکیت
ownership right U حق مالکیت
ownership U مالکیت
dominion U حق مالکیت
possessory right U حق تصرف یا مالکیت
private ownership U مالکیت خصوصی
public ownership U مالکیت دولتی
praivate ownership U مالکیت خصوصی
private property U مالکیت خصوصی
public ownership U مالکیت عمومی
confusion U مالکیت ما فی الذمه
property rights U حقوق مالکیت
retention of title U ضبط مالکیت
retention of title U حفظ مالکیت
qualified property U مالکیت محدود
possessory title U سمت مالکیت
alienation U انتقال مالکیت
possessory title U عنوان مالکیت
state enterprise U مالکیت دولتی
joint ownership U مالکیت اشتراکی
public domain U مالکیت دولتی
state ownership U مالکیت دولتی
condominium U مالکیت مشترک
condominiums U مالکیت مشترک
collective ownership U مالکیت جمعی
public ownership U مالکیت دولتی
literary property U حق مالکیت ادبی
joint ownership U مالکیت مشاع
joint ownership U مالکیت مشترک
accession U شرکت در مالکیت
estate in common U مالکیت مشاع
expropriation U سلب مالکیت
documents of title U سند مالکیت
document of title U سند مالکیت
dispossession U سلب مالکیت
individual ownership U مالکیت فردی
title U مستند مالکیت
titles U مستند مالکیت
get hold of (something) <idiom> U به مالکیت رسیدن
gen U حالت مالکیت
personal ownership U مالکیت شخصی
title deed U قباله مالکیت
title deed U سند مالکیت
title deed U اسناد مالکیت
slaveholding U مالکیت برده
asset ownership U مالکیت دارائی
ascription U تصدیق مالکیت
special property U مالکیت خاص
collective ownership U مالکیت مشاع
title deeds U سند مالکیت
seisin U مالکیت اراضی
muniment of title U دلیل مالکیت
villeinage U مالکیت رعیت
ownership and management U مالکیت و مدیریت
root of title U منشاء مالکیت
title of territory U مالکیت اقلیم
share certificate U گواهی مالکیت سهام
passing the ownership U مالکیت مافی الذمه
entitled to owver ship U دارای حق مالکیت است
estate in common U اشتراک در مالکیت زمین
possession by title of ownership U تصرف به عنوان مالکیت
prescriptive right or title U حق مالکیت از راه مرورزمان
expropriates U سلب مالکیت کردن از
expropriated U سلب مالکیت کردن از
expropriate U سلب مالکیت کردن از
title-holders U صاحب سند مالکیت
mere right U حق مالکیت بدون تصرف
prescriptive right U حق مالکیت از طریق مرورزمان
collectivity U مالکیت اشتراکی جمع
title of territory U مالکیت قلمرو کشور
white elephant <idiom> U ثروت یا مالکیت بیفایده
beneficial ownership U مالکیت به نسبت منافع
expropriating U سلب مالکیت کردن از
repossess U مالکیت مجدد یافتن
repossessed U مالکیت مجدد یافتن
repossessing U مالکیت مجدد یافتن
title-holder U صاحب سند مالکیت
freehold U مالکیت مطلق ملک موروثی
disorintate U مالکیت چیزی راانکار کردن
petitory U مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
disowned U مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disown U مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disowns U مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disowning U مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
tenancy U مدت اجاره مالکیت موقت
tenancies U مدت اجاره مالکیت موقت
socialism U مالکیت اجتماعی ابزار تولید
to put in possession U مالکیت دادن متصدی کردن
put in a claim for something U مدعی مالکیت چیزی شدن
hold down U نصرف به عنوان مالکیت تصرف مالکانه
hold down U برای اثبات مالکیت در تصرف داشتن
freeboard U حق ادعای مالکیت درمورد زمینهای خالصه
titleholder U صاحب سند مالکیت دارای عنوان
p is nine points of the law U تصرف شرط عمده مالکیت است
shared U استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
share U استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
estate in fee U مالکیت مطلق و غیر شرطی نسبت به زمین
eminent domain U مالکیت مطلق دولت یا پادشاه یا رئیس مملکت
Here are my car registration papers. بفرمائید این مدارک مالکیت اتومبیل من است.
chose in action U حق مالکیت نسبت به اموالی که در تصرف فرد نیست
shares U استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
dock warrant U سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
alienability U قابلیت نقل وانتقال مالکیت بیگانه سازی
claiming U دعوی
suit at law U دعوی
claim U دعوی
case U دعوی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com