English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 168 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
trade disputes U دعاوی تجارتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
commercialize U بصورت تجارتی دراوردن جنبه تجارتی دادن به
legitimacy claims U دعاوی بر حق
attorney at low U وکیل دعاوی
counsel U وکیل دعاوی
counseled U وکیل دعاوی
attorney at law U وکیل دعاوی
counselling U وکیل دعاوی
counsels U وکیل دعاوی
preferent claims U دعاوی مقدم
rightful claims U دعاوی حقه
attorney U وکیل دعاوی
attorneys U وکیل دعاوی
attorneyship U وکالت دعاوی
counselled U وکیل دعاوی
righful claims U دعاوی حقه
legitimate claims U دعاوی حقه
barrister U وکیل دعاوی
capital suits U دعاوی مهمه
f.claims U دعاوی خیالی
barristers U وکیل دعاوی
small claims court U دادگاه دعاوی کوچک
limitation of actions U مرور زمان دعاوی
QC U مخفف وکیل دعاوی
QCs U مخفف وکیل دعاوی
go to the bar U وکالت کردن در دعاوی
docketed U دفتر ثبت دعاوی حقوقی
docketing U دفتر ثبت دعاوی حقوقی
dockets U دفتر ثبت دعاوی حقوقی
iran u.s. claims tribunal U دیوان دعاوی ایران و امریکا
docket U دفتر ثبت دعاوی حقوقی
u. claims U دعاوی غیر مشروع یا ناحق
legitimacy claims U دعاوی حقه دعویهای درست یا قانونی
court of record U دادگاهی که پرونده و سوابق دعاوی مطروحه را حفظ میکند
plene administravit U دفاع امین یا مدیر ترکه درمقابل دعاوی مطروحه علیه متوفی
corporate [commercial] <adj.> U تجارتی
for-profit <adj.> U تجارتی
commercial <adj.> U تجارتی
merchants U تجارتی
merchant U تجارتی
commercial U تجارتی
mercantile U تجارتی
business <adj.> U تجارتی
commerical U تجارتی
relating to business <adj.> U تجارتی
commerical papers U اوراق تجارتی
commercial pure U خلوص تجارتی
commercial structural steel U فولادسازهای تجارتی
commercial transactions U معاملات تجارتی
industrial tube U لامپ تجارتی
ideograph U مارک تجارتی
commerical papers U اسناد تجارتی
trade price U قیمت تجارتی
commodity rate U براتهای تجارتی
commercial papers U اوراق تجارتی
commercial value U ارزش تجارتی
trade mark U علامت تجارتی
trade gap U کسری تجارتی
trade price U بهای تجارتی
trade barrier U مانع تجارتی
trade agreement U موافقتنامه تجارتی
trade restrictions U تضییقات تجارتی
trade winds U بادهای تجارتی
trading company U شرکت تجارتی
trade balance U موازنه تجارتی
merchantman U کشتی تجارتی
merchant ship U کشتی تجارتی
Trade mark. U علامت تجارتی
merchant bar U فولاد تجارتی
mercantile marine U کشتیهای تجارتی
commercial paper U سند تجارتی
trade union U اتحادیه تجارتی
business name U اسم تجارتی
business type operation U عملیات تجارتی
commercials U اگهیهای تجارتی
brands U عنوان تجارتی
capital asset U علامت تجارتی
brands U علامت تجارتی
branding U عنوان تجارتی
branding U علامت تجارتی
advertisements U اگهیهای تجارتی
brand name U نام تجارتی
trade unions U اتحادیه تجارتی
trades unions U اتحادیه تجارتی
argosy U ناوگان تجارتی
bill of goods U فهرست تجارتی
brand leader U علامت تجارتی
brand names U نام تجارتی
brand loyalty U نام تجارتی
commercial attache U وابسته تجارتی
brand U عنوان تجارتی
trademark U علامت تجارتی
commercial items U کالاهای تجارتی
commercial items U اقلام تجارتی
commercial invoice U سیاهه تجارتی
commercial firm U شرکت تجارتی
merchandise U کالای تجارتی
document bills U اوراق تجارتی
commercial loading U بارگیری تجارتی
brand U علامت تجارتی
trade names U نام تجارتی
trade name U نام تجارتی
commercial marine U کشتیرانی تجارتی
trademarks U علامت تجارتی
commercial bills U اوراق تجارتی
register of commerce U دفتر ثبت تجارتی
trademark U علامت تجارتی گذاشتن
unfavorable balance of trade U توازن نامطلوب تجارتی
subsidiary brand U علامت تجارتی فرعی
advertisement آگهی های تجارتی
trade barrier U قید و بند تجارتی
trademarks U علامت تجارتی گذاشتن
passive trade balance U توازن تجارتی منفی
dominant firm U واحد تجارتی مسلط
business income U درامد خالص تجارتی
commercial light gage sheet U ورق فریف تجارتی
commercial structural steel U فولاد ساختمان تجارتی
in restraint of trade U تحت محدودیت تجارتی
local trade customs U عرف تجارتی محل
commercial representative U قائم مقام تجارتی
cost plus U براساس قیمت تجارتی
commercial procuration U قائم مقام تجارتی
name brand U علامت تجارتی مشهور
commercial loading U بارگیری کالای تجارتی
commercial banking system U نظام بانکداری تجارتی
downswing U تنزل کارهای تجارتی وغیره
charter party U قرارداد اجاره کشتی تجارتی
camial U وابسته بمبادله تجارتی تهاتری
transferable commercial instrument U اوراق تجارتی قابل انتقال
commercial type vehicle U خودروی تجارتی خودروهای شخصی
secular trend U سهام تجارتی وگواهی نامه ان ها
merchandies U معامله کردن کالای تجارتی
name plugging U تکرار نام یا علامت تجارتی
roll out U معرفی یک کالای تجارتی به بازار
international court of justice U دیوان دادگستری بین المللی رکن قضایی سازمان ملل متحد که وفیفه اش رسیدگی به دعاوی مطروحه دول عضو علیه یکدیگر است
commercialization U تبدیل بصورت بازرگانی تجارتی کردن
privateer U درکشتی تجارتی مسلح کار کردن
stock exchnge U بازار سهام تجارتی اتحادیه سهامداران
copywriters U نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
Biros U نام تجارتی نوعی قلم خودکار
Biro U نام تجارتی نوعی قلم خودکار
copywriter U نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
advert U توجه کردن مخفف تجارتی کلمهء advertisement
dacron U نام تجارتی الیاف مصنوعی پارچه داکرون
adverts U توجه کردن مخفف تجارتی کلمهء advertisement
public image U تاثیر علامت تجارتی روی ذهن مردم
res ipsa loquitur U این عبارت در دعاوی مربوط به جرم ناشی از بی احتیاطی و درحالاتی بکار می رود که برای اثبات بی احتیاطی هیچ دلیلی لازم نباشد
confirming house U موسسه تجارتی واسطه میان خریدار و صادر کننده
take over bid U پیشنهادخرید برای تحت کنترل دراوردن واحد تجارتی
service marking U علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
payola U وام غیر مستقیم ومخفی که برای کارهای تجارتی داده میشود
privateer U کشتی تجارتی که هنگام جنگ توسط دولت مصادره ومسلح میشود
term U مدت استمرار تصرف مال غیرمنقول مدت تمتع از منافع مدت محدودی که یک دادگاه جهت طرح و فصل دعاوی تشکیل داده است
terming U مدت استمرار تصرف مال غیرمنقول مدت تمتع از منافع مدت محدودی که یک دادگاه جهت طرح و فصل دعاوی تشکیل داده است
termed U مدت استمرار تصرف مال غیرمنقول مدت تمتع از منافع مدت محدودی که یک دادگاه جهت طرح و فصل دعاوی تشکیل داده است
barrister U وکیل مشاور وکیل دعاوی
barristers U وکیل مشاور وکیل دعاوی
favourble balance of trade U تعادل مطلوب تجارتی موازنه مثبت بیشتر بودن صادرات یک کشور ازوارداتش
legal reserves U مقدار وجهی که بانکهای تجارتی طبق قانون باید نزد بانک مرکزی داشته باشند
spam U مقالهای که به بیشتر از یک گروه خبری پست شود و بنابراین حاوی پیام های تجارتی است
reserve requirement U مقدار ودیعه مالی که هر بانک تجارتی در بانک مرکزی بایدداشته باشد
rediscount rate U نرخ بهره در مورد وامی که بانک تجارتی از بانک مرکزی می گیرد
brand switching U تغییر مصرف از یک نام به نام تجارتی دیگر
flexowriter U علامت تجارتی نوعی ماشین ابتدایی که برای تولید نوارکاغذی منگنه شده از داده هایی که از یک صفحه کلیدوارد شده اند استفاده می کرده است
free ports U بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
free port U بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
list price U فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
business cycle U دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com