English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 36 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
welfarism U دستگیری از بینوایان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
welfare state U کشوردارای تشکیلات رفاه اجتماعی دستگیری از بینوایان
Other Matches
pauper relief U بینوایان
pauperdom U بیچیزی گروه بینوایان
social welfare U تعاون عمومی وحمایت از بینوایان
seizures U دستگیری
seizure U دستگیری
charity U دستگیری
charities U دستگیری
apprehensions U دستگیری
arrest U دستگیری
arrested U دستگیری
arrests U دستگیری
capture U دستگیری
captures U دستگیری
capturing U دستگیری
distraint U دستگیری
apprehension U دستگیری
apprehensions U هراس دستگیری
apprehension U هراس دستگیری
in aid of U برای دستگیری
money box U صندوق دستگیری
captures U دستگیر کردن دستگیری
capturing U دستگیر کردن دستگیری
capture U دستگیر کردن دستگیری
eleemosinary relief U دستگیری خیر خواهانه یامجانی
malicious prosecution U پیگرد یا دستگیری توام با سوء نیت
out relief U دستگیری مردمی که در بنگاه اعانه بودباش ندارند
evasion and scape U تاکتیک فرار از اسارت واجتناب از دستگیری مجدد به وسیله دشمن
Bounty hunter U جایزه بگیر،کسی که کارش دستگیری خلافکارها برای گرفتن جایزه است
caption U توقیف کردن به حکم دادگاه حکم دستگیری
captions U توقیف کردن به حکم دادگاه حکم دستگیری
assist U همدستی و یاری کردن دستگیری کردن
assists U همدستی و یاری کردن دستگیری کردن
assisting U همدستی و یاری کردن دستگیری کردن
assisted U همدستی و یاری کردن دستگیری کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com