English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
card sorter U دستگاه کارت جورکن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
card punch U دستگاه کارت منگنه
card sorter U دستگاه مرتب کننده کارت
hopper U وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد
hoppers U وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد
card U وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
cards U وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
cards U کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
card U کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
wavetable U حافظه در کارت صوتی که حاوی دستگاه ضبط دستگاههای موسیقی واقعی که اجرا می شوند است
post card U کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
calibration card U کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
card U وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
cards U وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
leading edge U اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
cards U کارت تبریک کارت عضویت
name tag U کارت معرفی کارت اسم
card U کارت تبریک کارت عضویت
adapter U کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
qualification card U کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
emergency medical tag U کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer U مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
performance factor U ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine U دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
gun slide U دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
transducer U دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand U مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device U وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator U دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
card U کارت
paste board U کارت
cards U کارت
stub card U ته کارت
card code U کد کارت
unit U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
credit card U کارت اعتباری
ledger card U کارت معین
hollerith card U کارت هالریت
postcards U کارت پستال
debit card U کارت بدهی
job card U کارت برنامه
job card U کارت کار
input card U کارت ورودی
identification card U کارت شناسایی
get a long with you U بروپی کارت
ibm card U کارت 08 ستونی
ID card U کارت شناسایی
interface card U کارت رابط
identification document U کارت شناسایی
badge U کارت شناسایی
logic card U کارت منطقی
magnacard U کارت مغناطیسی
range card U کارت برد
visiting card U کارت ویزیت
tape to card U از نوار به کارت
carte blanche U کارت سفید
smart card U کارت هوشمند
red card U کارت قرمز
I want to have a word with you . I want you . U کارت دارم
visting card U کارت ویزیت
magnetic card U کارت مغناطیسی
picture postcard U کارت پستال
yello card U کارت زرد
paper card U کارت کاغذی
postcard U کارت پستال
green card U کارت سبز
post card U کارت پستال
green cards U کارت سبز
punch card U کارت منگنه
punched card U کارت منگنه
summary card U کارت خلاصه
card verifier U بازبین کارت
card hopper U ناودان کارت
carte U کارت ویزیت
card guide U راهنمای کارت
cartle blanche U کارت بلانش
card code U رمز کارت
card format U قالب کارت
card field U فیلد کارت
card field U میدان کارت
card feed U خورد کارت
card U یک کارت پانچ
card image U تصویر کارت
card verification U بازبینی کارت
card row U سطر کارت
card rack U جای کارت
card rack U طاقچه کارت
card punch U کارت منگنه کن
card loader U کارت بارکن
card stacker U کارت پشته کن
card reader U کارت خوان
card stacker U مخزن کارت
cards U یک کارت پانچ
card column U ستون کارت
coulmn card U کارت 69 ستونه
binary card U کارت دودویی
continuation card U کارت ادامه
calling card U کارت ویزیت
credit cards U کارت اعتباری
control card U کارت کنترل
card cage U محفظه کارت
card deck U دستینه کارت
card deck U دسته کارت
circuit card U کارت مدار
account card U کارت حساب
card face U رویه کارت
comment card U کارت توضیحی
automatic search jammer U دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
card aligner U هم تراز کننده کارت
card jam U گیر کردن کارت
index card U کارتشاخص - کارت Index
punch card machine U ماشین کارت منگنه
card-carrying U دارای کارت عضویت
card loader U بار کننده کارت
punched card control U کنترل کارت پانچ
punched card U کارت پانچ شده
punched card U کارت منگنه شده
y punch U سوراخ کارت ستونی .
visiting card U کارت اسم درفرانسه
card U کارت ویزیت بلیط
I have a credit card. من کارت اعتباری دارم.
card hopper U قسمت جهنده کارت
safety card U کارت تامین اتشبار
row binary card U کارت دودویی سطری
cards U کارت ویزیت بلیط
ammunition data card U کارت مشخصات مهمات
trailer card U کارت پشت بند
card reproducer U تولیدکننده دوباره کارت
controller card U کارت کنترل کننده
card to disk converter U مبدل کارت به دیسک
end of job card U کارت انتهای کار
key card U کارت کلید کامپیوتر
chart correction card U کارت تصحیح نقشه
magnetic card computer U کامپیوتر با کارت مغناطیسی
billet slip U کارت محلهای افراد
magnetic ledger card U کارت معین مغناطیسی
network interface card U کارت میانجی شبکه
object deck U دسته کارت مقصود
magnetic strip card U کارت نوار مغناطیسی
eighty column card U کارت هشتاد ستونی
edge punched card U کارت لب منگنه شده
data card U کارت ثبت اطلاعات
data card U کارت اطلاعات کامپیوتری
computer controlled machine U دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
pass U گذرگاه کارت عبور گذراندن
passed U گذرگاه کارت عبور گذراندن
passes U گذرگاه کارت عبور گذراندن
casrd random access memory U حافظه دستیابی تصادفی کارت
decks U مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
decked U مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
deck U مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
credit card U کارت یاورقه خرید نسیه
to deal out [card game] U کارت دادن [ورق بازی]
credit cards U کارت یاورقه خرید نسیه
disk controller card U کارت کنترل کننده دیسک
bin card U کارت مصرف محتویات فرف
safety card U کارت تامین جنگ افزار
to deal U کارت دادن [ورق بازی]
issue [of something] [ID card or check] U صدور [چیزی] [کارت شناسایی] [چک]
picture postcard U کارت پستال عکس دار
PCMCIA U که کارت گسترده PCMCIA را می پذیرد
pasteboard U کارت ویزیت ورق بازی
direct access storage device U اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder U علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder U دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
intercept receiver U دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
pack U تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
objecting U پانج کارت که حاوی برنامه است
objected U پانج کارت که حاوی برنامه است
object U پانج کارت که حاوی برنامه است
Here ist my Green card. بفرمائید این کارت سبز من است.
indirect objects U پانج کارت که حاوی برنامه است
direct objects U پانج کارت که حاوی برنامه است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com