English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (43 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
transfer loader U دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ramps U محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
ramp U محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
debarkation U پیاده شدن از کشتی یا هواپیما
staging U سوار شدن یا سوار کردن پرسنل در ناو یا هواپیما استقرار موقت
on board <idiom> U وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
removable U قابل سوار و پیاده کردن
transit area U منطقه ترانزیت یا پیاده وسوار کردن بار یا سوار کردن پرسنل
overhauled U برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
overhaul U سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhaul U برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
overhauls U برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
overhauled U سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhauling U سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhauls U سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhauling U برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
to take ship U در کشتی سوار کردن
imbark U در کشتی سوار کردن
setting up apparatus U دستگاه سوار کردن
jig U ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
jigs U ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
embarkation U بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
stage U سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
stages U سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
wrecks U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wrecking U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wreck U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
unmounted U سوار نشده پیاده
screwpropeller U پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
pickup man U اسب سوار کمکی به گاوسواربرای پیاده شدن او
To board a plane. U سوار هواپیما شدن
enplane U سوار هواپیما شدن
staging base U پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
deplane U از هواپیما پیاده شدن
on board a ship U سوار کشتی
on shipboard U سوار کشتی
mounting U وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
beach gear U وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
gate U محل سوار شدن مسافرین هواپیما در فرودگاه
to board a flight U سوار هواپیما شدن [برای پرواز به مقصدی]
gates U محل سوار شدن مسافرین هواپیما در فرودگاه
To get on board. U سوار کشتی شدن
landings U پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landing U پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
ships U سوار کشتی شدن سفینه
ship U سوار کشتی شدن سفینه
embarkation area U محوطه سوار شدن در کشتی یاخودرو
innocent passage U مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
inbound cargo U کالای پیاده نشده از کشتی یاهواپیما
embarking U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarks U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embark U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarked U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
landing attack U تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
ships U کشتی هوایی هواپیما
caravelle U نوعی کشتی یا هواپیما
caravel U نوعی کشتی یا هواپیما
ship U کشتی هوایی هواپیما
tie down U مهار هواپیما یا کشتی
built in U وسیلهای که از ابتدای ساخت روی دستگاه سوار شده باشد
piloted U خلبان هواپیما راننده کشتی
pilots U خلبان هواپیما راننده کشتی
cruising range U شعاع عمل هواپیما یا کشتی
cruising speed U سرعت حرکت هواپیما یا کشتی
porthole U پنجره کشتی یا هواپیما دریچه
portholes U پنجره کشتی یا هواپیما دریچه
pilot U خلبان هواپیما راننده کشتی
disembarkation U به ساحل پیاده کردن پیاده شدن از هواپیمایا ناو
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
aircraft arresting U دستگاه مهار هواپیما
heading U جهت حرکت کشتی یا هواپیما به طرف
electronic navigation U هدایت هواپیما یا کشتی بادستگاههای الکترونیکی
headings U جهت حرکت کشتی یا هواپیما به طرف
ground controled approach U دستگاه فرود خودکار هواپیما
absolute altimeter U دستگاه ارتفاع سنج هواپیما
eyelesi U دستگاه کنترل خودکار هواپیما
aircraft arresting U دستگاه بازدارنده هواپیما ازحرکت
freight U کرایه کشتی ارسال بار با هواپیما یاکشتی
staged crews U خدمه موجود در روی وسیله یا کشتی یا هواپیما
detrain U از قطار پیاده شدن یا پیاده کردن
check port/starboard U جهت تعقیب رادار به سمت دماغه کشتی یا دم هواپیما
radio approach U دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
quadrantal error U اشتباه قرائت دستگاه جهت یاب هواپیما
quadrantal points U نقاط یا قطبهای دستگاه جهت یابی هواپیما
teleran U دستگاه هدایت هواپیما بوسیله تلویزیون ورادار
compass acceleration error U اشتباه قطب نما در اثر سرعت گرفتن کشتی یا هواپیما
control U وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
mach trim compensator U دستگاه تنظیم حداکثر سرعت هواپیما به طور خودکار
controlling U وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
controls U وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
landing approach U مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
landing area U منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
inbound traffic U مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
overhauled U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhaul U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauling U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauls U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
automatic pilots U دستگاه خودکار هدایت کشتی وهواپیما
automatic pilot U دستگاه خودکار هدایت کشتی وهواپیما
barometric leveling U تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
cipher device U وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
declinator U سمت یاب کشتی وسیله توجیه دستگاه
debriefing U پسش اطلاعات کسب شده بوسیله کشتی یا هواپیما توجیه و بازپرسی از خلبانان بعد از شناسایی
space charter U اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
interim overhaul U پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
clock code position U سمت روبروی دماغه هواپیمایا کشتی هدف رو به دماغه هواپیما
keel U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
keels U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
ferrets U هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
ferret U هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
to ride and tie U اسپیرا بشراکت سوار شدن بدین سان که یکی سوار ان شده جلورود
transit bearing U گرای انتقالی گرای عبور کشتی یا هواپیما
pressure altitude U ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
cavalry U سوار نظامی سوار اسبی
grenadier U سرباز هنگ پیاده پیاده نظام
discharges U اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
discharge U اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
manspace U جای خالی در خودرو یا کشتی یا هواپیما جای نفری خالی
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
topgallant U سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
take up U سوار کردن
assembled U سوار کردن
mounts U سوار کردن
modulate U سوار کردن
mount U سوار کردن
modulating U سوار کردن
fabricating U سوار کردن
assemble U سوار کردن
assembles U سوار کردن
fabricates U سوار کردن
enchase U سوار کردن
rigs U سوار کردن
fabricated U سوار کردن
rigged U سوار کردن
fabricate U سوار کردن
modulates U سوار کردن
rig U سوار کردن
horse guards U گارد مخصوص سواره نظام گارد سوار نگهبان سوار
elevation tracking U دستگاه تعقیب صعود هواپیما تعقیب صعود یا بالا رفتن
installing U سوار کردن جادادن
sets U سوار کردن جاانداختن
modulating U سوار کردن موج
installs U سوار کردن جادادن
mounting U سوار کردن وسایل
install U سوار کردن جادادن
rodeo U سوار کاری کردن
modulate U سوار کردن موج
modulates U سوار کردن موج
set U سوار کردن جاانداختن
pick up U سوار کردن مسافر
to give somebody a ride U کسی را سوار کردن
staging U سوار کردن جا دادن
to give somebody a lift U کسی را سوار کردن
setting up U سوار کردن جاانداختن
embarked U درکشتی سوار کردن
assembles U سوار کردن قطعات
embark U درکشتی سوار کردن
take on U مسافر سوار کردن
embarking U درکشتی سوار کردن
assembled U سوار کردن قطعات
embarks U درکشتی سوار کردن
rodeos U سوار کاری کردن
assemble U سوار کردن قطعات
entrain U سوار کردن کشیدن
secondary landing U منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
roll up U پیاده کردن و یا جمع کردن تاسیسات یا وسایل در حال کار
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
remount U برگشتن دوباره سوار کردن
remounted U برگشتن دوباره سوار کردن
remounting U برگشتن دوباره سوار کردن
remounts U برگشتن دوباره سوار کردن
juryrig U سوار کردن موقت وسایل
erecting U بناکردن سوار یا نصب کردن
erect U بناکردن سوار یا نصب کردن
mounting U اسباب سوار شدن یا کردن
assemblage U انجمن عمل سوار کردن
assemblages U انجمن عمل سوار کردن
erected U بناکردن سوار یا نصب کردن
erects U بناکردن سوار یا نصب کردن
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
disassembly order U دستور باز کردن و پیاده کردن قطعات یک وسیله
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
dismounting U پیاده کردن
disassemble U پیاده کردن
take down U پیاده کردن
demodulation U پیاده کردن
dismantling U پیاده کردن
dismounts U پیاده کردن
dismantled U پیاده کردن
dismount U پیاده کردن
set down U پیاده کردن
dismantle U پیاده کردن
dismantles U پیاده کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com