English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
winch U دستگاه وینچ
winched U دستگاه وینچ
winches U دستگاه وینچ
winching U دستگاه وینچ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
windlasses U وینچ لنگر
hoist U وینچ کردن
hoisted U وینچ کردن
hoists U وینچ کردن
windlass U وینچ لنگر
mine winch U وینچ مین جمع کنی
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
winch U وینچ کردن بکسل کردن
winched U وینچ کردن بکسل کردن
winching U وینچ کردن بکسل کردن
winches U وینچ کردن بکسل کردن
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer U مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
cold swaging machine U دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
gun slide U دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
performance factor U ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
plate milling stand U مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer U دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
cipher device U وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazy U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator U دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
units U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer U دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine U دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device U اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder U علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
column grinder U دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
intercept receiver U دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
telephone repeater U دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
laser linescan U دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
survey meter U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
preset vector U دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
traversing mechanism U دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
declination constant U زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
appliance U دستگاه
units U یک دستگاه
appurtenance U دستگاه
units U دستگاه
installation U دستگاه
organ system U دستگاه
appliances U دستگاه
unit U دستگاه
unit U یک دستگاه
utensil U دستگاه
instrument U دستگاه
team U یک دستگاه
teams U یک دستگاه
plant U دستگاه
systems U دستگاه
apparatus U دستگاه
devices U دستگاه
device U دستگاه
nervous systems U دستگاه پی
nervous system U دستگاه پی
system U دستگاه
utensils U دستگاه
plants U دستگاه
machined U دستگاه
equipment U دستگاه
mechanism U دستگاه
mechanisms U دستگاه
set U دستگاه
setting up U دستگاه
sets U دستگاه
device code U کد دستگاه
machines U دستگاه
installations U دستگاه
machine U دستگاه
electromagnetic system U دستگاه الکترومغناطیسی
automatics U دستگاه خودکار
automatic U دستگاه خودکار
carpenter's bench U دستگاه نجاری
vestibular system U دستگاه دهلیزی
c.g.s. system U دستگاه سگث
punching machine U دستگاه منگنه
punching machine U دستگاه پانچ
puller U دستگاه کشش
metal detection device U دستگاه فلزیاب
electrostatic system U دستگاه الکتروستاتیکی
curlers U دستگاه فرزنی
appendage U دستگاه فرعی
appendages U دستگاه فرعی
robot U دستگاه خودکار
robots U دستگاه خودکار
breating apparatus U دستگاه تنفس
breating apparatus U دستگاه دم زدن
bradyscope U دستگاه کندنما
shock inducer U دستگاه ضربه زن
non quantized system U دستگاه ناکوانتایی
retort U دستگاه تقطیر
curler U دستگاه فرزنی
electric apparatus U دستگاه الکتریکی
bridging set U دستگاه پلوار
nervous system U دستگاه عصبی
brick moulding U دستگاه خشتزنی
nervous systems U دستگاه عصبی
fifth column U دستگاه جاسوسی
triclinic system U دستگاه سه شیب
breech mechanism U دستگاه کولاس
prime mover U دستگاه محرک
prime movers U دستگاه محرک
two unit system U دستگاه دو برقی
retorts U دستگاه تقطیر
folding machine U دستگاه خم کاری
idiot box <idiom> U دستگاه تلوزیون
milling machine U دستگاه فرز
mimeograph U دستگاه تکثیر
coordinates U دستگاه مختصات
transmitter U دستگاه فرستنده
transmitters U دستگاه فرستنده
tape drive U دستگاه نوارخوان
transmission system U دستگاه انتقالی
communication device U دستگاه ارتباطی
transfer machine U دستگاه انتقال
water still U دستگاه تقطیر اب
power saw U دستگاه اره
mental apparatus U دستگاه ذهن
agitator U دستگاه بهم زن
agitators U دستگاه بهم زن
control gear U دستگاه کنترل
tape drives U دستگاه نوارخوان
polyphase system U دستگاه چندفاز
predictor U دستگاه مدبر
accept machine دستگاه پذیرنده
evaporator U دستگاه اب شیرین کن
cyclon U دستگاه غبارگیر
monoclinic system U دستگاه تک شیب
monocyclic system U دستگاه تکدور
leverage U دستگاه اهرمی
psychic apparatus U دستگاه روانی
mobile plant U دستگاه متحرک
mksa system U دستگاه مکثا
pointing device U دستگاه اشاره گر
counter recoil U دستگاه عاید
classical system U دستگاه کلاسیک
welding set U دستگاه جوش
virtual machine U دستگاه مجازی
printer machine U دستگاه چاپ
crystal system U دستگاه بلور
metal detecting device U دستگاه فلزیاب
cyclostat U دستگاه چرخش
device dependent U وابسته به دستگاه
aerometeorograph U دستگاه هوانگار
rivet gun U دستگاه پرچ
after burner U دستگاه پس سوز
automatic machine U دستگاه خودکار
automatic controller U دستگاه فرمان
device flag U پرچم دستگاه
rhombohedral system U دستگاه لوزوجهی
air exhausting plant U دستگاه خلاء
papalism U دستگاه پاپ
aerator U دستگاه بخور
device driver U محرک دستگاه
safety device U دستگاه ضامن
output device U دستگاه خروجی
dividing attachment U دستگاه مقسم
overcurrent device U دستگاه حفافت
display device U دستگاه نمایش
active device U دستگاه فعال
active device U دستگاه کنشی
discrete device U دستگاه گسسته
respiratory system U دستگاه تنفسی
passive device U دستگاه منفعل
device status U وضعیت دستگاه
recording instrument U دستگاه ثبات
receiving set U دستگاه گیرنده
recording instrument U دستگاه ضبط
device independence U استقلال دستگاه
device name U نام دستگاه
asynchronous device U دستگاه غیرهمزمان
device number U شماره دستگاه
asymmetric system U دستگاه بی تقارن
armature winder U دستگاه ارمیچرپیچ
audio device U دستگاه سمعی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com