Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
locomotive frame drilling machine
U
دستگاه مته چارچوب لوکوموتیو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
machine frame
U
چارچوب دستگاه
housing
U
چارچوب قسمت ساکن دستگاه
iron horse
U
لوکوموتیو
locomotive
U
متحرک لوکوموتیو
chugged
U
صدای لوکوموتیو
chugging
U
صدای لوکوموتیو
chug
U
صدای لوکوموتیو
jenny
U
جراثقال لوکوموتیو
light engineh
U
لوکوموتیو بی قطار
engine house
U
جایگاه لوکوموتیو
chugs
U
صدای لوکوموتیو
locomotives
U
متحرک لوکوموتیو
brake rigging
U
اتصالات ترمز لوکوموتیو تقویت کنندههای ترمزلوکوموتیو
wracks
U
چارچوب
casing
U
چارچوب
door-frame
U
چارچوب در
door-case
U
چارچوب در
rack
U
چارچوب
racked
U
چارچوب
racks
U
چارچوب
wracked
U
چارچوب
hake
U
چارچوب
door case
U
چارچوب در
quadrat
U
چارچوب
door frame
U
چارچوب در
door set
U
در با چارچوب
frame
U
چارچوب
saw gate
U
چارچوب اره
chassis frame
U
چارچوب شاسی
threshold
U
استانه چارچوب
grating
U
چارچوب اهنی
thresholds
U
استانه چارچوب
time frames
U
چارچوب زمانی
frameworks
U
چارچوب چهارچوبه
gratings
U
چارچوب اهنی
threshholds
U
استانه چارچوب
time frame
U
چارچوب زمانی
crane frame
U
چارچوب جرثقیل
plan frame
U
چارچوب برنامه
framework
U
چارچوب چهارچوبه
door-jamb
U
[تیر عمودی چارچوب در]
frame
U
قاب چارچوب کمان
escoinson
U
[گوشه تیر عمودی چارچوب]
chimney-jamb
U
[تیر عمودی چارچوب دودکش]
frame
U
چارچوب گرفتن طرح کردن
fusuma
U
[چارچوب متحرک در خانه های ژاپنی]
attic door-case
[چارچوب در کشویی اتاق زیر شیروانی]
Gibbs surround
U
[معماری نواری اطراف چارچوب در، طاقچه و پنجره]
stillage
U
چارچوب یاچارپایهای که چیزیرا روی ان می گذارندتاابش کشیده شود
go cart
U
چارچوب غلتک داری که کودکان دست بدان گرفته راه رفتن میاموزند
overlapped
U
روی هم امدن لبه دو ورقه ویا تکرار کناره یک تصویر دردو چارچوب
overlaps
U
روی هم امدن لبه دو ورقه ویا تکرار کناره یک تصویر دردو چارچوب
overlap
U
روی هم امدن لبه دو ورقه ویا تکرار کناره یک تصویر دردو چارچوب
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
walking chair
U
چارچوب غلتک دار که کودکان دست خود را بدان گرفته راه رفتن می اموزند
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
jig
U
ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
jigs
U
ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator
U
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
units
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer
U
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
U
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device
U
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder
U
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
insulation testing apparatus
U
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver
U
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
column grinder
U
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
laser linescan
U
دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
survey meter
U
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
telephone repeater
U
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
preset vector
U
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
declination constant
U
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
traversing mechanism
U
دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
moving iron instrument
U
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
systems
U
دستگاه
organ system
U
دستگاه
system
U
دستگاه
devices
U
دستگاه
appurtenance
U
دستگاه
apparatus
U
دستگاه
unit
U
یک دستگاه
units
U
دستگاه
units
U
یک دستگاه
unit
U
دستگاه
instrument
U
دستگاه
utensil
U
دستگاه
device code
U
کد دستگاه
mechanism
U
دستگاه
mechanisms
U
دستگاه
utensils
U
دستگاه
nervous system
U
دستگاه پی
nervous systems
U
دستگاه پی
plants
U
دستگاه
plant
U
دستگاه
installations
U
دستگاه
equipment
U
دستگاه
installation
U
دستگاه
machined
U
دستگاه
set
U
دستگاه
machines
U
دستگاه
sets
U
دستگاه
device
U
دستگاه
machine
U
دستگاه
appliance
U
دستگاه
teams
U
یک دستگاه
appliances
U
دستگاه
team
U
یک دستگاه
setting up
U
دستگاه
receiving set
U
دستگاه گیرنده
telegraphed
U
دستگاه تلگراف
rhombohedral system
U
دستگاه لوزوجهی
telegraph
U
دستگاه تلگراف
quantized system
U
دستگاه کوانتایی
gun
U
دستگاه تزریق
device
U
شعار دستگاه
rail cambering machine
U
دستگاه ریل خم کن
devices
U
شعار دستگاه
storage device
U
دستگاه انبارش
telegraphing
U
دستگاه تلگراف
radio set
U
دستگاه رادیو
power plant
U
دستگاه تولیدنیروی
supercharge
U
دستگاه تشدید
rivet gun
U
دستگاه پرچ
puller
U
دستگاه کشش
rolling mill
U
دستگاه نورد
abrasive cutting machine
U
دستگاه برش
punching machine
U
دستگاه منگنه
punching machine
U
دستگاه پانچ
subassembly
U
مونتاژجزئی از یک دستگاه
abel closed tester
U
دستگاه ابل
storage device
U
دستگاه انباره
storage device
U
دستگاه ذخیره
telegraphs
U
دستگاه تلگراف
retort
U
دستگاه تقطیر
guns
U
دستگاه تزریق
nervous systems
U
دستگاه عصبی
fifth column
U
دستگاه جاسوسی
shock inducer
U
دستگاه ضربه زن
sequential device
U
دستگاه ترتیبی
prime mover
U
دستگاه محرک
prime movers
U
دستگاه محرک
robot
U
دستگاه خودکار
separator
U
دستگاه تجزیه
recording instrument
U
دستگاه ضبط
recording instrument
U
دستگاه ثبات
appendage
U
دستگاه فرعی
appendages
U
دستگاه فرعی
nervous system
U
دستگاه عصبی
robots
U
دستگاه خودکار
leverage
U
دستگاه اهرمی
respiratory system
U
دستگاه تنفسی
power plants
U
دستگاه تولیدنیروی
curler
U
دستگاه فرزنی
blower
U
دستگاه دمنده
reference frame
U
دستگاه مقایسهای
apparatus
U
الت دستگاه
retorts
U
دستگاه تقطیر
safety device
U
دستگاه ضامن
automatic
U
دستگاه خودکار
automatics
U
دستگاه خودکار
recuperator
U
دستگاه عاید
absorption apparatus
U
دستگاه جذب
mass storage device
U
دستگاه تل انبارش
jack plane
U
رنده دستگاه
instrumental error
U
خطای دستگاه
instrumental accuracy
U
دقت دستگاه
input device
U
دستگاه ورودی
control gear
U
دستگاه کنترل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com