English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
maximum recording attachment U دستگاه ضبط کننده حداکثر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mach trim compensator U دستگاه تنظیم حداکثر سرعت هواپیما به طور خودکار
capacity cost U هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
maximum current circuit breaker U کلید قطع کننده جریان حداکثر
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
dial test indicator U دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
cylinder baffles U صفحات نازک قلزی برای هدایت هوا از میان تیغههای خنک کننده و جذب حداکثر گرمای ممکن از جدارسیلندر
pulverizer U دستگاه پودر کننده
arming system U دستگاه مسلح کننده
blasting machine U دستگاه پاک کننده
actuator U دستگاه مسلح کننده
multiplier U دستگاه تقویت کننده
synchronizer U دستگاه همزمان کننده
cooler U دستگاه خنک کننده
comparative gage U دستگاه مقایسه کننده
spreader U دستگاه پخش کننده شن
acetylator U دستگاه استیل دار کننده
cooler U کولر دستگاه خنک کننده
dosing machine U دستگاه تقسیم کننده با مقیاس
ground control U دستگاه کنترل کننده زمینی
radiant U دستگاه پخش کننده حرارت
edging machine U دستگاه خم کننده لبه فلزات
grouter U دستگاه متراکم کننده سیمان
card sorter U دستگاه مرتب کننده کارت
fatigue testing machine U دستگاه ازمایش کننده خستگی
double v machine U دستگاه دولا کننده ورق
smoothing rolls U دستگاه نورد نرم کننده
coke pusher U دستگاه متراکم کننده ذغال کک
course recorder U دستگاه ثبت کننده مسیر حرکت
dash pot U دستگاه کند کننده حرکت میراگر
pacemakers U دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
pacemaker U دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
lat machine U دستگاه تقویت کننده عضلههای پشت
fault localization apparatus U دستگاه تعیین کننده محل خطا
detector crayon U مداد دستگاه اکتشاف ش م ر میله کشف کننده
foam type fire extinguisher U دستگاه خاموش کننده اتش ازنوع کفی
stereophonic U دارای دستگاه تقویت کننده صوت از سه جهت
video amplifier U دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
spoiler U تیم بدون شانس دستگاه منحرف کننده هوا در اتومبیل
pointer U اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
pointers U اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
max min system U سیستم حداکثر و حداقل سیستم انبارداری که در ان حداقل و حداکثر موجودی تعیین میگردد
maximal oxygen consumption U حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal aerobic power U بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر اکسیژن مصرفی حداکثر توان توازی
maximal oxygen uptake U حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
cylinder block boring machine U دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
record U کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه
soft clip area U محدودیتهای ناحیهای که در ان داده میتواند روی دستگاه ترسیم کننده نمایش داده شود
spooler U برنامه یا دستگاه جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد تا به هنگام انجام کار دیگر نسخه چاپی روی چاپگر تولید کندجمع کننده
test element U دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
MIDI sequencer U داده MIDI از درون دستگاه یکسان کننده میدهد. 2-وسیله سخت افزاری که داده MIDI ذخیره شده را ضب و اجرا میکند
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
emission control U کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
continuous processor U دستگاه چاپ متوالی عکس چاپ کننده مداوم عکس
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer U مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
maximum U حداکثر
peak U حداکثر
outsides U حداکثر
outside U حداکثر
peaking U حداکثر
endurance U حداکثر
uttermost U حداکثر
maximal U حداکثر
peaks U حداکثر
gun slide U دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
performance factor U ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine U دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
tube tester U دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
maximum slope U حداکثر شیب
wage ceiling U حداکثر دستمزد
maximum ratings U مقدار حداکثر
maximum profit U حداکثر سود
maximum prr ermissible U مجاز حداکثر
maximum price U حداکثر بها
price ceilings U حداکثر قیمت
intensity maximum U حداکثر شدت
supercharge U خرج حداکثر
maximum amplitude U دامنه حداکثر
submaximal U زیر حداکثر
optimum height U حداکثر ارتفاع
maximal U وابسته به حداکثر
maximum power demand U مصرف حداکثر
full speed U حداکثر سرعت
maximum performance U کارایی حداکثر
maximum performance U عملکرد حداکثر
global maximum U حداکثر مطلق
full bore U حداکثر تلاش
payloads U حداکثر بار
maximum work U کار حداکثر
maximum value U مقدار حداکثر
maximum thermometer U گرماسنج حداکثر
flat out U حداکثر سرعت
flank speed U حداکثر سرعت
payload U حداکثر بار
peak demand U حداکثر تقاضا
high tides U حداکثر مد دریا
peak load U حداکثر بار
peak load U بار حداکثر
peak output U حداکثر تولید
peak speed U حداکثر سرعت
peak voltage U ولتاژ حداکثر
maximum load U بار حداکثر
maximization U به حداکثر رسانیدن
maximum speed U حداکثر سرعت
high tide U حداکثر مد دریا
maximum available powere U توان حداکثر
maximum duration U زمان حداکثر
maximum deflection U انحراف حداکثر
maximum deviation U انحراف حداکثر
maximum demand U بار حداکثر
peaking U حداکثر کاکل
peaks U حداکثر کاکل
maximum limited stress U تنش حداکثر
maximum density U حداکثر تراکم
relative maximum U حداکثر نسبی
maximum detector U اشکارساز حداکثر
maximum frequency U فرکانس حداکثر
maximum moment U حداکثر لنگر
maximum energy U انرژی حداکثر
maximum efficiency U راندمان حداکثر
maximum efficiency U حداکثر کارائی
peak U حداکثر کاکل
maximum of intensity U حداکثر شدت
maximum gain U تقویت حداکثر
maximum current U جریان حداکثر
peak current U جریان حداکثر
maximum capacity U فرفیت حداکثر
maximum output U خروجی حداکثر
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
plate milling stand U مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer U دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
maximum take off weight U حداکثر وزن برخاستن
flank speed U حداکثر سرعت قایق
maxvo U حداکثر اکسیژن مصرفی
maxvo U حداکثر توان هوازی
maximum flexibility U خمش پذیری حداکثر
maximum stock U حداکثر موجودی انبار
maximum gate trigger voltage U ولتاژ احتراق حداکثر
endurance time U سرعت حداکثر مداوم
maximum in power gain U تقویت قدرت حداکثر
traffic peak U حداکثر عبور و مرور
maximum temperature U درجه حرارت حداکثر
sprints U با حداکثر سرعت دویدن
maximum input frequency U فرکانس ورودی حداکثر
maximum wavelength U طول موج حداکثر
maximum gate trigger current U جریان احتراق حداکثر
maximum landing weight U حداکثر وزن فرود
maximum light transmission U انتقال نور حداکثر
peak strenght U حداکثر استعداد مجاز
maximum load U بار گذاری حداکثر
profit maximization U به حداکثر رسانیدن سود
pron to U با حداکثر سرعت ممکن
sprint U با حداکثر سرعت دویدن
sprinted U با حداکثر سرعت دویدن
maximum natality U حداکثر زاد و ولد
maximum power gain U تقویت توان حداکثر
maximum liklihood method U روش حداکثر احتمال
maximum permissible voltage U ولتاژ مجاز حداکثر
maximum control current U جریان کنترل حداکثر
maximum permissible load U بار مجاز حداکثر
maximum operating voltage U ولتاژ کار حداکثر
maximum output voltage U ولتاژ خروجی حداکثر
maximum power operation U کار با توان حداکثر
principle of miximum overlap U اصل حداکثر همپوشانی
maximum direction finding U جهت یابی حداکثر
maximum ratings U مقدار نامی حداکثر
maximum sound pressure U فشار صوت حداکثر
maximum modulating frequency U فرکانس حداکثر مدولاسیون
maximum scattering angle U زاویه پراکندگی حداکثر
maximum reverse r.m.s. voltage U ولتاژ سد موثر حداکثر
maximum demand pointer U عقربه مصرف حداکثر
maximum and minimum thermometer U گرماسنج حداقل و حداکثر
high run U حداکثر امتیاز در یک دوربیلیارد
maximum probility detection U تعیین احتمال حداکثر
maximum demand meter U حداکثر مقدار سنج
maximum current rating U جریان نامی حداکثر
maximum allowable concentration U حداکثر غلظت مجاز
ceiling price U حداکثر قیمت قانونی
utmost good faith U حداکثر حسن نیت
utmost U منتهای کوشش حداکثر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com