Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
industrial data collection device
U
دستگاه صنعتی جمع اوری داده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
manufactoring tape milling machine
U
دستگاه نورد صنعتی
industrial robot
U
دستگاه خودکار صنعتی
industrial instrument
U
دستگاه اندازه گیری صنعتی
data gathering
U
جمع اوری داده
data capturing
U
جمع اوری داده
data gathering
U
جمع اوری داده ها
data gathering
U
گرد اوری داده ها
data collection
U
جمع اوری داده ها
rs c
U
استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند
data collection system
U
سیستم جمع اوری داده ها
soft clip area
U
محدودیتهای ناحیهای که در ان داده میتواند روی دستگاه ترسیم کننده نمایش داده شود
high Sierra specification
U
روش استاندارد صنعتی برای ذخیره سازی داده روی ROM-CD
fifo lifo
U
دو روش جمع اوری اقلام داده
iil
U
دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
device media control language
U
نوعی زبان که توسط مدیرپایگاه داده استفاده میشودتا شرح فیزیمی پایگاه داده راروی یک دستگاه ذخیره دیسک ایجاد کند
MIDI sequencer
U
داده MIDI از درون دستگاه یکسان کننده میدهد. 2-وسیله سخت افزاری که داده MIDI ذخیره شده را ضب و اجرا میکند
data entry device
U
دستگاه داده دهی
data storage device
U
دستگاه ذخیره داده
data preparation device
U
دستگاه اماده سازی داده
input/output device
U
دستگاه داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
I/O device
U
دستگاه داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
proteranthy
U
گل اوری قبل از برگ اوری
rated through put
U
ماکزیمم توان عملیاتی ممکن برای یک دستگاه داده پردازی
picking device
U
دستگاه ورودی برای واردکردن داده روی صفحه نمایش
The specifications of this machine are fully detailed in the catalog .
U
مشخصات این دستگاه در کاتولوگ مفصل شرح داده شده
strobe
U
سیگنالی که برای اغاز انتقال داده میان یک دستگاه جانبی وکامپیوتر بکار می رود
enquiry
U
تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
data scope
U
یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
biquinary notation
U
دستگاه نمادسازی که در ان هر رقم اعشاری توسط یک جفت رقم متشکل از یک ضریب 5 و یک ضریب 1 نشان داده میشود
parallels
U
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleling
U
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleling
U
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleled
U
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleled
U
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelling
U
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelled
U
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelled
U
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel
U
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel
U
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallels
U
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelling
U
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
source
U
حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
searches
U
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searching storage
U
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searchingly
U
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searched
U
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search
U
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
coupler
U
وسیلهای که به دستگاه تلفن وصل است و داده دودویی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند که روی یک خط تلفن قابل ارسال است
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
tail
U
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tailed
U
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tails
U
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
data processing
U
پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
data preparation
U
امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
technical
U
صنعتی
industrial water
U
اب صنعتی
high wrought
U
صنعتی
industrial
U
صنعتی
manufacturing
U
صنعتی
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
industrial workers
U
کارگران صنعتی
industrial switch
U
کلید صنعتی
industrial wastewater
U
فاضلاب صنعتی
industrial union
U
اتحادیه صنعتی
industrialize
U
صنعتی کردن
industrial unions
U
اتحادیههای صنعتی
valve
U
شیر صنعتی
industrial unit
U
واحد صنعتی
vertical union
U
اتحادیه صنعتی
industrial area
U
منطقه صنعتی
industrialization
U
صنعتی کردن
industrialization
U
صنعتی سازی
mechnical
U
ماشینی صنعتی
trade effluent
U
فضولات صنعتی
industrializing
U
صنعتی کردن
artful
U
ماهرانه صنعتی
polytechnics
U
دانشکده صنعتی
industrial relations
U
روابط صنعتی
polytechnic
U
دانشکده صنعتی
artless
U
غیر صنعتی
industrialization
U
صنعتی شدن
industrializes
U
صنعتی کردن
commercial efficiency
U
بازده صنعتی
plants
U
واحد صنعتی
applied economics
U
اقتصاد صنعتی
artificial magnet
U
مغناطیس صنعتی
industrial disputes
U
اختلافات صنعتی
industrial consumption
U
مصرف صنعتی
industrial concern
U
بنگاه صنعتی
industrial chemistry
U
شیمی صنعتی
industrial economics
U
اقتصاد صنعتی
industrial building
U
بنای صنعتی
industrial building
U
ساختمان صنعتی
industrialises
U
صنعتی کردن
engineering workshop
U
کارگاه صنعتی
technical grade
U
خلوص صنعتی
plant
U
واحد صنعتی
art bronze
U
برنز صنعتی
polytechnical
U
دانشکده صنعتی
industrial electronic
U
الکترونیک صنعتی
industrialism
U
سیستم صنعتی
industrial frequency
U
فرکانس صنعتی
industrial insurance
U
بیمه صنعتی
industrialising
U
صنعتی کردن
industrial management
U
مدیریت صنعتی
industrial nations
U
کشورهای صنعتی
industrial psychology
U
روانشناسی صنعتی
industrial fluctuations
U
نوسانهای صنعتی
industrial espionage
U
جاسوسی صنعتی
artistical
U
هنرامیز صنعتی
technological
U
حرفهای صنعتی
technologically
U
حرفهای صنعتی
industrial revolution
U
انقلاب صنعتی
producer buyer
U
خریدار صنعتی
art casting
U
ریخته گری صنعتی
decreasing cost industry
U
هزینه نزولی صنعتی
an artistic production
U
عمل یا کار صنعتی
pilot plant
U
واحد ازمایش صنعتی
applied economics engineer
U
مهندس اقتصاد صنعتی
process of industrialization
U
فرایند صنعتی شدن
interphase transformer loss
U
تلفات پیچک صنعتی
bric-a-brac
U
خرده ریز صنعتی
producer advertising
U
تبلیغ محصولات صنعتی
industrial workers of the world
U
کارگران صنعتی جهان
industrial capitalism
U
سرمایه داری صنعتی
inartistically
U
بطور غیر صنعتی
industrial reserve army
U
ارتش ذخیره صنعتی
industrial classifications
U
طبقه بندی صنعتی
industrial alternating current
U
جریان متناوب صنعتی
index of industrial production
U
شاخص تولید صنعتی
the industrial quarter of the
U
محله صنعتی شهر
industrial electric locomotive
U
لکوموتیو الکتریکی صنعتی
industrial investment
U
سرمایه گذاری صنعتی
valve
U
ولو
[شیر صنعتی]
privacy
U
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
industrialize
U
بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrializes
U
بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
pastiche
U
تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
industrialising
U
بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrial school
U
اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
industrialises
U
بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
Industrial Architecture
U
معماری خانه های صنعتی
pastiches
U
تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
articlcs of virtu
U
کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
industrializing
U
بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrial electronic computer
U
ماشین حساب الکترونیکی صنعتی
metonymical
U
دارای صنعتی که انراmetonym گویند
artlessly
U
بطور ساده یاغیر صنعتی
trade fixtures
U
الات صنعتی نصب شده
Midlands
U
ناحیهی صنعتی در مرکز انگلستان
CDs
U
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CD
U
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
technology
U
اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
technological
U
تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
technologically
U
تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
technologies
U
اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
sql
U
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structure
U
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring
U
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures
U
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
Industrial Aesthetic
U
[سیستم زیبایی شناختی ساختمان های صنعتی]
labour intensive industry
U
صنعتی که به نیروی انسانی زیادی احتیاج دارد
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
querying
U
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries
U
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query
U
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried
U
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
pot-boiler
U
کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
pot-boilers
U
کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
Industrial Park
U
[طراحی املاک برای استفاده صنعتی در قرن نوزدهم در منچستر]
Industrialized building
U
[تکنیک ساخت و معماری ساختمان های صنعتی پیش ساخته]
pot boiler
U
کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
supplementation
U
پس اوری
competition
U
هم اوری
rivalries
U
هم اوری
rivalry
U
هم اوری
competitions
U
هم اوری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com