Perdic | دستگاه سنجش قدرت کارعضلانی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	ergograph U	دستگاه سنجش قدرت کارعضلانی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	cohesiometer U	دستگاه سنجش چسبندگی خاک
	exposure meter U	دستگاه سنجش نوردهی نورسنج
	piezometer U	دستگاه سنجش شدت انفجار
	rake U	دستگاه سنجش خطای برد توپ
	raking U	دستگاه سنجش خطای برد توپ
	acrometer U	دستگاه سنجش وزن مخصوص روغن
	rakes U	دستگاه سنجش خطای برد توپ
	situation indicator U	دستگاه سنجش وضعیت دیدرادار و وسایل ناوبری
	audiometer U	دستگاه سنجش قوهء سامعه شنوایی سنج
	measuring technique U	متد سنجش اسلوب سنجش فن سنجش فن اندازه گیری
	tachistoscope U	دستگاه تصویرافکنی سریع برای سنجش حافظه وتوجه
	instrument for absolute measurement U	دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
	volume U	قدرت دستگاه مخابراتی
	payout U	قدرت کار دستگاه
	payouts U	قدرت کار دستگاه
	volumes U	قدرت دستگاه مخابراتی
	zymoscope U	دستگاه اندازه گیری قدرت تخمیر
	image degradation U	کم کردن قدرت تصویربرداری یک دستگاه رادار
	input U	انرژی وارده به دستگاه قدرت ورودی
	out put U	حاصل کار قدرت خروجی دستگاه
	inputted U	انرژی وارده به دستگاه قدرت ورودی
	tellurian U	ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
	scalar U	توضیح دادنی بوسیله عددی بر روی ترازو قابل سنجش با ترازو سنجش مدرج
	ppi gauge U	معیار سنجش استاندارد بار معیار سنجش ابعاد استانداردبستههای پستی
	empower U	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
	empowered U	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
	empowers U	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
	empowering U	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
	creativeness U	قدرت خلاقه قدرت ابداع
	dictatorship of proletariat U	اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
	countervailing power U	قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
	authoritarainism U	نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
	synchro U	دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
	meteorograph U	دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
	attitude director indicator U	دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
	rawin U	دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
	gradient circuit U	مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
	radar discrimination U	قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
	transponder U	فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
	directional gyro indicator U	دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
	all mains set U	دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
	ac dc set U	دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
	print U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	printed U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	prints U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	semaphore U	دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
	quad density U	تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
	compressor U	دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
	pulmotor U	دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
	equilibrator U	دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
	compressors U	دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
	facsimile recorder U	دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
	peripheral device U	دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
	measure U	سنجش
	assays U	سنجش
	measurment U	سنجش
	evalution U	سنجش
	ponder U	سنجش
	pondered U	سنجش
	pondering U	سنجش
	ponders U	سنجش
	scalar U	سنجش
	deliberations U	سنجش
	assay U	سنجش
	measurement U	سنجش
	evaluations U	سنجش
	poneration U	سنجش
	evaluation U	سنجش
	scaling U	سنجش
	measurements U	سنجش
	appraisal U	سنجش
	degress of comparison U	سنجش
	g U	سنجش
	deliberation U	سنجش
	assessments U	سنجش
	assessment U	سنجش
	ponderation U	سنجش
	ponderingly U	با سنجش
	appraisals U	سنجش
	magnetometer U	مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
	measuring sensitivity U	حساسیت سنجش
	measuring switch U	کلید سنجش
	measuring thermocouple U	عنصرحرارتی سنجش
	measuring thermocouple U	ترموکوپل سنجش
	measuring technique U	روش سنجش
	measuring system U	سیستم سنجش
	measuring transductor U	ترانسدوکتور سنجش
	measuring unit U	عضو سنجش
	assay U	ازمایش سنجش
	assays U	ازمایش سنجش
	ponderable U	قابل سنجش
	ponderability U	سنجش پذیری
	measurment U	سنجش اندازه
	measuring voltage U	فشار سنجش
	measuring unit U	واحد سنجش
	method of measurment U	روش سنجش
	metage U	حق سنجش قپانداری
	pulmometry U	سنجش گنجایش شش
	measuring relay U	رله سنجش
	comparison U	تطبیق سنجش
	depth measurement U	سنجش گودی
	emergency measure U	سنجش اضطراری
	font metric U	سنجش فونت
	frequency measurement U	سنجش فرکانس
	delib erator U	سنجش کننده
	graduated steel straight edge U	شینه سنجش
	high accuracy measurement U	سنجش دقیق
	precision measurment U	سنجش دقیق
	datum line U	خط مبنای سنجش
	comparative measurement U	سنجش قیاسی
	colorimetry U	سنجش رنگ
	comparisons U	تطبیق سنجش
	measurable U	سنجش پذیر
	rating U	سنجش توان
	ratings U	سنجش توان
	accuracy to gage U	دقت سنجش
	biometrics U	زیست سنجش
	measuring technique U	تکنیک سنجش
	clocked U	با سنجش زمان
	incommensurable U	سنجش ناپذیر
	indirect measurement U	سنجش غیرمستقیم
	measuring junction U	نقطه سنجش
	measuring method U	اسلوب سنجش
	measuring period U	مدت سنجش
	measuring period U	دوره سنجش
	measuring point U	نقطه سنجش
	measuring position U	محل سنجش
	measuring range U	حیطه سنجش
	measuring range U	ناحیه ی سنجش
	measuring junction U	محل سنجش
	measuring generator U	مولد سنجش
	measuring frequency U	فرکانس سنجش
	market appraisal U	سنجش بازار
	measuring cable U	کابل سنجش
	measuring circuit U	مدار سنجش
	measuring coil U	بوبین سنجش
	measuring current U	جریان سنجش
	measuring diaphragm U	دیافراگم سنجش
	measuring diaphragm U	ممبران سنجش
	measuring error U	خطای سنجش
	measuring rectifier U	یکسوکننده سنجش
	volumetric analysis U	سنجش حجمی
	meter U	وسیله سنجش
	comparative measurement U	سنجش مقایسهای
	meters U	وسیله سنجش
	voltage measuring U	سنجش فشارالکتریکی
	surveyor's chain U	زنچیر سنجش
	voltage measuring U	سنجش ولتاژ
	sociometry U	سنجش افکاراجتماعی
	cold swaging machine U	دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
	rheostatic U	دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
	rheostat U	دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
	arresting gear U	دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
	performance factor U	ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
	gun slide U	دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
	insulation measurement U	سنجش و ازمایش ایزولاسیون
	thermal resolution U	حداقل سنجش حرارت
	assays U	عیار گرفتن سنجش
	pixing the coin U	سنجش عیار سکه
	limit gage U	وسیله سنجش تلرانس
	the estimative faculty U	قوه سنجش یا براورد
	eudiometry U	سنجش اکسیژن هوا
	acre U	برای سنجش زمین
	photomrtry U	سنجش شدت روشنایی
	imponderability U	عدم قابلیت سنجش
	optical measuring system U	سیستم سنجش نوری
	calipers U	پرگار برای سنجش
	measure U	مقایسه کردن سنجش
	perimetry U	سنجش میدان دید
	milage U	سنجش برحسب میل
	acres U	برای سنجش زمین
	instrumentation U	کاربرد وسائل سنجش
	assay U	عیار گرفتن سنجش
	mile U	مقیاس سنجش مسافت
	coductivity cell U	پیل سنجش رسانندگی
	clocked input U	ورودی با سنجش زمان
	clocked flip flop U	الاکلنگ با سنجش زمان
	means tests U	سنجش استطاعت مالی
	miles U	مقیاس سنجش مسافت
	bel U	یگان سنجش صوت
	barometry U	سنجش فشار هوا
	precision measuring equipment U	تجهیزات سنجش دقیق
	mileage U	سنجش برحسب میل
	pulmometer U	الت سنجش گنجایش شش
	means test U	سنجش استطاعت مالی
	tangible benefits U	سودهای قابل سنجش
	aerometry U	سنجش غلظت هوا
	quantifiable U	قابل سنجش یا تعیین
	measuring thermocouple U	زوج فلزحرارتی سنجش
	scruple U	واحد سنجش چیزجزئی
	transducer U	دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
	plate milling stand U	مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
	data transceiver U	دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
	magneto ohmmeter U	میگر برای سنجش مقاومت
	manometer U	الت سنجش فشار خون
	dynameter U	اسباب سنجش قوه دوربین
	sociometry U	سنجش روابط افراد جامعه
	incommensurability U	عدم تقارن سنجش ناپذیری
	butyrometer U	الت سنجش چربی شیر
	chronograph U	الت سنجش فواصل زمانی