English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lubricator U دستگاه روغن زنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
acrometer U دستگاه سنجش وزن مخصوص روغن
oil level gage U دستگاه نشاندهنده سطح روغن
oil pressure U دستگاه اندازه گیری فشار روغن
Other Matches
oil dent U شیار ورود روغن یا سوراخ عبور روغن
oil U روغن کاری کردن روغن ساختن
oils U روغن کاری کردن روغن ساختن
oiling U روغن کاری کردن روغن ساختن
air cooled oil cooler U نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند
cutting oil U روغن سردکننده روغن برش
oil can U حلب روغن , روغن دان
creosote U روغن قیر روغن قطران
creosoting U روغن قیر روغن قطران
creosotes U روغن قیر روغن قطران
creosoted U روغن قیر روغن قطران
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer U مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide U دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
performance factor U ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
cold swaging machine U دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
plate milling stand U مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer U دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device U وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator U دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
units U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer U دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
grease U روغن
unguent U روغن
unction U روغن
clurified or run butter U روغن
lubricant U روغن
greasing U روغن
oil groove U روغن رو
dopes U روغن
ointment U روغن
oil can U روغن زن
ointments U روغن
pomade U روغن سر
greased U روغن
lubricants U روغن
buttered U روغن
oils U روغن
oiling U روغن
sebaceous humour U روغن
ghee U روغن
buttering U روغن
oil U روغن
greaser U روغن زن
butter U روغن
brilliantine U روغن مو
bandoline U روغن مو
bandolin U روغن مو
dope U روغن
ghi U روغن
butters U روغن
computer controlled machine U دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
linseed oil U روغن بزرک
train oil U روغن بالن
ricinus oil U روغن کرچک
olive oil U روغن زیتون
varnished U روغن جلا
varnish U رنگ روغن
varnishes U رنگ روغن
train oil U روغن نهنگ
linseed oil U روغن برزک
castor oil U روغن کرچک
transformer oil U روغن مبدل
varnishes U روغن جلا
varnishing U رنگ روغن
varnished U رنگ روغن
oil U روغن زدن به
heavy oil U روغن سنگین
lubricant U روغن یا گریس
crude oil U روغن خام
greasing U روغن چربی
oil paints U رنگ روغن
greased U روغن چربی
greased U روغن اتومبیل
lubricants U روغن یا گریس
grease U روغن چربی
oiling U روغن زدن
oil U روغن زدن
greasing U روغن اتومبیل
oil container U فرف روغن
oil channel U مجرای روغن
oil change U تعویض روغن
oiling U روغن زدن به
oil bath U حمام روغن
saucepan U روغن دان
saucepans U روغن دان
grease U روغن اتومبیل
oil filter U صافی روغن
oil retaining ring U رینگ روغن
wash oil U روغن شستشو
oil pump U پمپ روغن
lubricates U روغن زدن
oil pressure U فشارسنج روغن
oil plug U پیچ روغن
oilman U روغن فروش
lubricates U روغن زدن به
lubricating U روغن زدن
dubbing U روغن چرم
brake fluid U روغن ترمز
lubricated U روغن زدن به
cooking oil روغن آشپزی
lubricate U روغن زدن
lubricate U روغن زدن به
lubricated U روغن زدن
florence oil U روغن زیتون
lucca oil U روغن زیتون
oil residue U ته نشست روغن
olive oil U روغن زیتون
oiler U روغن کار
lubricating U روغن زدن به
oil seal ring U رینگ روغن
oleometer U روغن سنج
buttering U روغن زرد
unction U روغن مالی
turpentine oil U روغن تریانتین
butters U روغن زرد
oil sludge U رسوب روغن
oil squirt U اب دزدک روغن
oil gage U گیج روغن
oil flow U جریان روغن
tung oil U روغن چرب
varnish U روغن جلا
French polish U روغن جلا
oils U روغن زدن
oil groove U شیار روغن
oil passage U عبور روغن
oleaginous U شبیه روغن
oil of roses U روغن سبز
oil mist U تیرگی روغن
oils U روغن زدن به
oil level U سطح روغن
cod-liver oil U روغن ماهی
varnishing U روغن جلا
butter U روغن زرد
oil guage U درجه روغن
buttered U روغن زرد
embrocations U روغن مالی
drab U رنگ و روغن
tar oil U روغن قطران
emulsion lubricant U روغن عصاره
emulsion lubricant U روغن امولسیون
machine oil U روغن ماشین
engine oil U روغن موتور
lubricating oil U روغن موتور
cavalito's oil U روغن کاوالیتو
motor oil U روغن موتور
engine sump U کارتل روغن
engine sump U تشتک روغن
codfish U ماهی روغن
in grease U روغن دار
illinition U روغن مالی
drabbest U رنگ و روغن
oil paint U رنگ روغن
palmachristi U روغن کرچک
cold drawn oil U روغن کرچک
siccative oil U روغن سیکاتیو
picamar U روغن قیر
coconut oil U روغن نارگیل
gear lubricant oil U روغن گیربکس
lanoline U روغن پشم
paraffin oil U روغن پارافین
camphor oil U نوعی روغن
absorbent oil U روغن جاذب
sweet oil U روغن شیرین
sweet oil U روغن زیتون
filterpress U روغن گیر
sunflower oil U روغن افتابگردان
butterfat U روغن شیر
rub with ointment U روغن مالیدن
flench U روغن گرفتن
pomade U روغن مالیدن
acetone oil U روغن استون
bone oil U روغن استخوانی
essential oil U روغن اساسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com