Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
radar
U
دستگاه رادار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
asdic
U
دستگاه سونار رادار کشف هدف به وسیله پخش امواج صوتی در زیر اب
consol
U
دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
image degradation
U
کم کردن قدرت تصویربرداری یک دستگاه رادار
interlook dormant period
U
زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
rawinsonde
U
دستگاه راوین رادار هواسنجی
which transponder
U
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
Other Matches
chaff
U
وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
skin paint
U
نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
gadget
U
نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
gadgets
U
نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
radar scan
U
تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
railings
U
امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
railing
U
امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
radar return
U
انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
radar prediction
U
بررسی به وسیله رادار تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله رادار
directional radar prediction
U
تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
blip
U
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
blips
U
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
trapping
U
اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
crystal balls
U
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal ball
U
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
radar comouflage
U
استتار کردن از دید رادار استتار در مقابل رادار
radar tracking
U
تعقیب به وسیله رادار ردیابی هدفها به وسیله رادار
guided propagation
U
تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
clattering
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatters
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatter
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattered
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
radar discrimination
U
قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
radar locating
U
تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
radar
U
رادار
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
radar network
U
شبکه ی رادار
acquisition radar
U
رادار هدفیابی
counter circuit
U
کنتور رادار
radar man
U
متصدی رادار
crystal ball
U
انتن رادار
radar location
U
موقعیت رادار
surveillance radar
U
رادار مراقبتی
doppler radar
U
رادار دوپلر
radar operator
U
متصدی رادار
acquisition radar
U
رادار هدفیاب
teleran
U
رادار تلویزیونی
radarman
U
متصدی رادار
radar trace
U
علامت رادار
radar scope
U
صفحه رادار
aerial radar
U
رادار هوایی
radar trapping
U
اختلال رادار
radar ranging
U
میدان رادار
crystal balls
U
انتن رادار
radar quardship
U
نگهبانی رادار
radome
U
برج رادار
radome
U
اطاق رادار
doppler radar
U
رادار داپلر
radar boresight
U
محوریابی رادار
sidelooking airborne radar
U
رادار جانبی
radar countermeasures
U
اقدامات ضد رادار
agl
U
رادار هواپیما
radar beacon
U
راهنمای رادار
search radar
U
رادار تجسسی
aircraft gun laying
U
رادار هواپیما
corner reflector
U
پریکسوپ رادار
radar alimeter
U
فرازیاب رادار
sensor
U
رادار مراقبتی
radar beam
U
پرتو رادار
radar equipment
U
تجهیزات رادار
radar installation
U
تاسیسات رادار
radar engineering
U
مهندسی رادار
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
screening elevation
U
تراز مانع رادار
seeker
U
رادار تجسس هدف
sector of search
U
منطقه تجسس رادار
fire control radar
U
رادار کنترل اتش
sbend distortion
U
لرزش تصویر رادار
echoes
U
برگشت امواج رادار
echo
U
برگشت امواج رادار
surveillance radar
U
رادار تجسس هدف
echoing
U
برگشت امواج رادار
sector of search
U
منطقه مراقبت رادار
raydit
U
رادار اقیانوس نگار
radome
U
گنبد انتن رادار
airborne sensor
U
رادار مراقبتی هوابرد
echoed
U
برگشت امواج رادار
sidelooking airborne radar
U
رادار با دید جانبی
sidelobe
U
بیم جانبی رادار
radar screen
U
صفحه تصویر رادار
radar measurement
U
اندازه گیری رادار
radar countermeasures
U
پیش گیریهای ضد رادار
radar clutter
U
منطقه کور رادار
radar boresight
U
تطابق خط دید رادار
acquisition radar
U
رادار اکتشاف هدف
beam width
U
عرض بیم رادار
radar scan
U
مراقبت بوسیله رادار
warning radar
U
رادار هشدار دهنده
b scope
U
صفحه کاتد رادار
radar scope
U
صفحه دید رادار
radar beacon
U
برج مراقبت رادار
radar beacon
U
برج دیدبانی رادار
active sonar
U
رادار دریایی فعال
scanned
U
یک دور گردش انتن رادار
plan position indicator
U
صفحه رادار ناو یا هواپیما
clutters
U
برفک انداختن صفحه رادار
altitude delay
U
افت ارتفاع امواج رادار
corner reflector
U
پریکسوپ تنظیم هدف رادار
beam width
U
عرض ستون امواج رادار
surface reverbration
U
امواج برگشتی سطحی رادار
helical scanning
U
بازرسی وتجسس مارپیچی با رادار
aspect
U
رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
shoran
U
شورن رادار اب نگار بردکوتاه
azimuth stabilized ppi
U
صفحه رادار با سمت ثابت
radar altimetry
U
ارتفاع سنجی به وسیله رادار
people sniffer
U
رادار کشف افراد دشمن
radar echo
U
علایم روی صفحه رادار
aspects
U
رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
radar ranging
U
تنظیم تیر به وسیله رادار
radar trapping
U
اختلال پیدا کردن رادار
clara
U
منطقه رادار پاک است
radar clutter
U
منطقه پوشیده از دید رادار
cluttered
U
برفک انداختن صفحه رادار
clutter
U
برفک انداختن صفحه رادار
tactical air navigation
U
رادار ناوبری تاکتیکی هوایی
loran
U
رادار مسافت سنج دریایی
radar prediction
U
کسب اطلاعات به وسیله رادار
scan
U
یک دور گردش انتن رادار
aspect angle
U
زاویه انحراف مسیرگلوله از رادار
blips
U
تصویری بر روی صفحه رادار
blip
U
تصویری بر روی صفحه رادار
scans
U
یک دور گردش انتن رادار
radar imagery
U
عکاسی به وسیله امواج رادار
aspect change
U
تغییرمنظر هدف از دید رادار
unattended ground sensor
U
رادار مراقبت زمینی خودکار
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
carrier wave
U
موج حامل امواج رادار یا بی سیم
domes
U
کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
acquire
کشف و تعیین محل هدف با رادار
aspect angle
U
زاویه انحراف گلوله از بیم رادار
dome
U
کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
altitude hole
U
ناحیه کور در منطقه دید رادار
fixed echo
U
انعکاس ثابت روی صفحه رادار
railings
U
تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار
radome
U
پوشش محافظ روی رادار یاانتن
radome
U
پوشش پلاستیکی انتن رادار درهواپیما
carrier frequency
U
فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
fiducial marks
U
علایم منطبق شونده در صفحه رادار
sidelobe
U
ستونهای جانبی انرژی انتن رادار
hunting
U
نوسان دادن انتن رادار درردیابی
sea return
U
امواج بازگشتی از دریا به صفحه رادار
screening elevation
U
زاویه تراز مانع ایستگاه رادار
radar picket cap
U
هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
scurve distortion
U
لرزش تصویر رادار در اثرحرکت انتن
railing
U
تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار
lazy
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
ground waves
U
امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
snow blink
U
تکههای ابر سفید در اسمان یا صفحه رادار
range marker
U
شاخص مسافت یاب روی صفحه رادار
snows
U
پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
keying interval
U
فاصله زمانی بین دو انعکاس موج رادار
burn through range
U
مسافتی که رادار در ان میتواند هدفها را کشف کند
in the dark
U
در رهگیری هوایی یعنی درصفحه رادار من مشهودنیست
snowing
U
پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
snowed
U
پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
doppler radar
U
رادار تعیین کننده اشیاء ثابت و متحرک
snow
U
پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
dial test indicator
U
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
electromagnetic profile
U
مجموعه اطلاعات مربوط به وسایل الکترومانیتکی والکترونیکی و رادار
check port/starboard
U
جهت تعقیب رادار به سمت دماغه کشتی یا دم هواپیما
terrain return
U
انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
transponder india
U
رادار مراقبتی یدکی یا رادارهوانوردی شخصی بین المللی
inserted grouping
U
میدان دید مخلوط رادار منطقه کاوش مختلط
radar danning
U
ناوبری به وسیله رادار برای احتراز از برخورد به مین
influence sweep
U
پاکسازی میدان مین بااستفاده از امواج رادار یارادیویی
intercepting search
U
کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
sbend distortion
U
لرزش تصویر دراثر حرکت زیگزاکی انتن رادار
pipped
U
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pipping
U
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com