English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
granulator U دستگاه دانه بندی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sieve analysis U تجزیه دانه خاک توسط الک ازمایش دانه بندی
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
granulating U دانه بندی
grading U دانه بندی
aggregate U مصالح دانه بندی
poorly graded U دانه بندی نامنظم
air elutriation U دانه بندی با هوا
paricle size analysis U دانه بندی کردن
continuous grading U دانه بندی یکسره
continuous grading U دانه بندی پیوسته
gap grading U دانه بندی ناپیوسته
grading curve U نمودار دانه بندی
grading envelope U پوش دانه بندی
aggregates U مصالح دانه بندی
grading curve U منحنی دانه بندی
grading envelope U منطقه دانه بندی
gap grading U دانه بندی گسسته
well graded U خوب دانه بندی شده
coarse aggregate U مصالح دانه بندی درشت
corn snow U برفی که دانه بندی درشت دارد
wet classifler U سرندی که باان شن و ماسه را جهت دانه بندی شستشومیدهند
telescopic U دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
one-armed bandit <idiom> U دستگاه شرط بندی
insulation tester U دستگاه ازمایش عایق بندی
insulation indicator U دستگاه ازمایش عایق بندی
automatic forming machine U دستگاه قالب بندی خودکار
insulation detector U دستگاه ازمایش عایق بندی اشکارساز ایزولاسیون
gooseflesh U دانه دانه شدن یا ترکیدگی پوست در اثر سرما یا ترس
grain U دانه دانه کردن جوانه زدن
granulator U دانه دانه کننده ماشین خردکردن
corns U میخچه دانه دانه کردن
granulate U دانه دانه شدن یا کردن
fine grained U دانه دانه شده ریز
corn U میخچه دانه دانه کردن
granularly U بطور دانه دانه یا جودانه
drivers U یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
driver U یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
granulate U دانه دانه کردن
grainer U دانه دانه کننده
granulated metal U فلز دانه دانه
granularity U دانه دانه بودن
granulation U دانه دانه سازی
Anyone can count the seeds in an apple, but only Gold can count the number of apples in a seed. U هر کسی نمی تواند تعداد دانه های داخل یک سیب را بشمارد اما فقط خدا می تواند تعداد سیب های نهفته در یک دانه را بشمارد
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
word warp U فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
classifications U طبقه بندی رده بندی
lineaments U طرح بندی صورت بندی
classification U طبقه بندی رده بندی
lineament U طرح بندی صورت بندی
laggin U اب بندی کردن اب بندی ناوها
wording U جمله بندی کلمه بندی
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
magnetometer U مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
performance factor U ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
cold swaging machine U دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide U دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
pipin U دانه
furuncle U دانه
legumen U دانه
aciniform U پر دانه
baits U دانه
curran U دانه
birdseed U دانه
curn U دانه
moniliform U دانه دانه
grainy U دانه دانه
semen U دانه
berries U دانه
berry U دانه
milium U دانه
bait U دانه
baited U دانه
barleycorn U دانه جو
grain U دانه
granules U دانه
skin eruption U دانه
pieces U دانه
piece U دانه
corns U دانه
granulary U دانه دانه
granule U دانه
corn U دانه
granulated U دانه دانه
grain by grain U دانه دانه
granulation U دانه
seeds U دانه
granulet U دانه دانه
herpes U دانه
pills U دانه
granulous U دانه دانه
kernel U دانه
raphe U دانه دم
kernels U دانه
granular U دانه دانه
nodule U دانه
pill U دانه
nodules U دانه
seed U دانه
plate milling stand U مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer U دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
cipher device U وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
granaries U انبار دانه
bead U دانه تسبیح
merkel corpuscle U دانه مرکل
granary U انبار دانه
peppercorn U دانه فلفل
snowflake U برف دانه
peppercorn U فلفل دانه
spermatozoon U منی دانه
peppercorns U فلفل دانه
peppercorns U دانه فلفل
tapeworm U کدو دانه
beads U دانه تسبیح
astragal U دانه تسبیحی
grained U دانه دار
meissner corpuscle U دانه مایسنر
microlithic U ریز دانه
spermatozoa U منی دانه
measled U دانه دار
prickly heat U گرمی دانه
blackhead U چربی دانه
rasorial U دانه خوار
beady U دانه دار
comedo U چربی دانه
snow flake U برف دانه
snow flake U دانه برف
coffeebean U دانه قهوه
coffee berry U دانه قهوه
coarse gravel U شن درشت دانه
acinus U دانه حبه
cocciferous U دانه اور
corned U دانه دار
tapeworms U کدو دانه
astragulus U دانه تسبیحی
acrospire U گیاهک دانه
leather head U چربی دانه
whelk U دانه جوش
whelks U دانه جوش
concretion U سخت دانه
hail stone U دانه تگرگ
petechiae U دانه حصبه
hailstone U دانه تگرگ
hailstones U دانه تگرگ
cotton seed U پنبه دانه
oolite U در دانه ریز
pustulation U یا چرک دانه
baccate U دانه دار
pollen U دانه گرده
nigella seed U سیاه دانه
myrtle berry U مورد دانه
pustule U چرک دانه
mustard seed U دانه خردل
pacinian corpuscle U دانه پاسینی
seminivorous U دانه خوار
crystalline grain U دانه بلورین
cottonseed U پنبه دانه
snowflakes U دانه برف
snowflakes U برف دانه
snowflake U دانه برف
gleaning U دانه چینی
papula U دانه جوش
crystal grain U دانه بلوری
blackheads U چربی دانه
graniform U دانه مانند
pigment U رنگ دانه
pigments U رنگ دانه
graniform U دانه وار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com