Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
four spindle automatic machine
U
دستگاه خودکار با چهارهرزگرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
synchroreceiver
U
دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
robot
U
دستگاه خودکار
automatic
U
دستگاه خودکار
automatics
U
دستگاه خودکار
robots
U
دستگاه خودکار
automatic machine
U
دستگاه خودکار
ground controled approach
U
دستگاه تقرب خودکار
automatic punching machine
U
دستگاه منگنه خودکار
automatic sawing machine
U
دستگاه اره خودکار
industrial robot
U
دستگاه خودکار صنعتی
automatic milling machine
U
دستگاه فرز خودکار
automatic welding machine
U
دستگاه جوشکاری خودکار
automatic boring machine
U
دستگاه درل خودکار
automation
U
دستگاه تنظیم خودکار
automatic drilling machine
U
دستگاه درل خودکار
fully automatic machine
U
دستگاه تماما"خودکار
automatic screw machine
U
دستگاه پیچ خودکار
ground controled approach
U
دستگاه فرود خودکار هواپیما
automatic bar machine
U
دستگاه میله دار خودکار
eyelesi
U
دستگاه کنترل خودکار هواپیما
autonomic
U
منسوب به دستگاه عصبی خودکار
eight spindle automatic machine
U
دستگاه خودکار با هشت هرزگرد
governor
U
دستگاه فرمان خودکار گاورنور
automatic forming machine
U
دستگاه قالب بندی خودکار
governors
U
دستگاه فرمان خودکار گاورنور
sampling servo
U
دستگاه نمونه گیری خودکار
automatic pilots
U
دستگاه خودکار هدایت کشتی وهواپیما
automatic pilot
U
دستگاه خودکار هدایت کشتی وهواپیما
automatic search jammer
U
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
mach trim compensator
U
دستگاه تنظیم حداکثر سرعت هواپیما به طور خودکار
automate
U
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automating
U
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automates
U
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automated
U
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
cards
U
وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
card
U
وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
transpondor
U
دستگاه گیرنده یااداری که بمحض دریافت مخابرهای بطور خودکار ان را جواب میدهد
transponder
U
دستگاه گیرنده یااداری که بمحض دریافت مخابرهای بطور خودکار ان را جواب میدهد
preset vector
U
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
controlled stick steering
U
دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
synchroscope
U
دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
automatic error correction
U
تصحیح خودکار اشتباه اصلاح خودکار خطا
automatic programming
U
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
autoloader
U
اسلحه خودکار یا نیمه خودکار
automatic check
U
کنترل خودکار بررسی خودکار
submachinegun
U
مسلسل خودکار یانیمه خودکار
automatic
U
خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
automatics
U
خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
automatic pilots
U
وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilot
U
وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
battery control central
U
مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
aided tracking
U
سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
automated teller machine
U
ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
link encryption
U
خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
gyro pilot
U
سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
automatic toss
U
روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
automatic coding
U
برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazy
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator
U
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
units
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
computer controlled machine
U
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
unattended
U
خودکار
ball pens
U
خودکار ها
unmanned
U
خودکار
self-starters
U
خودکار
self-starter
U
خودکار
auyomated
U
خودکار
self acting
U
خودکار
automatic
U
خودکار
preset
U
خودکار
automatic pipet
U
پی پت خودکار
ballpoint pens
U
خودکار ها
ballpoints
U
خودکار ها
pen
U
خودکار
mechnical
U
خودکار
ballpens
U
خودکار ها
automotive
U
خودکار
automaticity
U
خودکار
autonomic
U
خودکار
automatics
U
خودکار
automatous
U
خودکار
direct access storage device
U
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder
U
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder
U
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
insulation testing apparatus
U
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver
U
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
automatic check
U
مقابله خودکار
automatic interrupt
U
وقفه خودکار
automatic loader
U
بارکن خودکار
self test
U
ازمایش خودکار
semi automatic
U
نیم خودکار
automatic rifle
U
توپ خودکار
systematic
U
خودکار سیستماتیک
automatic interrupt
U
قطع خودکار
automatic record changer
U
گرام خودکار
automatic bass compensation
U
بمرسان خودکار
automatic behavior
U
رفتار خودکار
automatic buret
U
بورت خودکار
automatic rifle
U
تفنگ خودکار
automatic check
U
ازمایش خودکار
automatic carriage
U
تعویض خودکار
automatize
U
خودکار کردن
automatic controller
U
مراقب خودکار
automatic door switch
U
کلید خودکار در
automatic regulation
U
تنظیم خودکار
automatons
U
ماشین خودکار
automaton
U
ماشین خودکار
mechanically
U
بطور خودکار
automatic cutout
U
قطع خودکار
auyomated
U
خودکار شده
self loading
U
پرشونده خودکار
automatic drop
U
اتصال خودکار
automatization
U
خودکار شدن
crane track
U
جرثقیل خودکار
cutout
U
فیوز خودکار
automatization
U
خودکار کردن
automatic flasher
U
چشمکزن خودکار
automatism
U
بطور خودکار
automatic mechanism
U
مکانیزم خودکار
semiautomatic
U
نیمه خودکار
automatic steering device
U
سکان خودکار
auto starter
U
استارت خودکار
autofeather
U
فدر خودکار
autogenous welding
U
جوشکاری خودکار
automatic fire
U
تیراندازی خودکار
push botton
U
وسایل خودکار
flashgun
U
فلاش خودکار
flashguns
U
فلاش خودکار
sub-machine gun
U
تیربار خودکار
automatic circuit breaker
U
مدارشکن خودکار
automatic treatment
U
تسویه خودکار
door switch
U
کلید خودکار در
automatic weapon
U
سلاح خودکار
automatic fire
U
اتش خودکار
autotrace
U
اثر خودکار
autotype
U
چاپ خودکار
ball point pen
U
قلم خودکار
automatic tuning
U
میزانساز خودکار
sub-machine guns
U
تیربار خودکار
automatic titrator
U
تیترکننده خودکار
automatic telephone system
U
تلفن خودکار
automatic telephone
U
تلفن خودکار
automatic aiming
U
تعقیب خودکار
automatic tracking
U
تعقیب خودکار
autotrack
U
تعقیب خودکار
coach screw
U
پیچ خودکار
automatic balance
U
ترازوی خودکار
player piano
U
پیانو خودکار
self destroying
U
منفجرشونده خودکار
automatic testing
U
ازمایش خودکار
autosave
U
ضبط خودکار
repeating firearm
U
اسلحه خودکار
automatic throttle
U
ساسات خودکار
automatic focusing
U
تمرکز خودکار
automated office
U
دفتر خودکار
automatic control
U
کنترل خودکار
power steering
U
فرمان خودکار
automatic computer
U
کامپیوتر خودکار
automation
U
اتوماسیون خودکار
automation
U
خودکار کردن
automatically
U
بطور خودکار
automate
U
خودکار کردن
automated
U
خودکار کردن
automating
U
خودکار کردن
automates
U
خودکار کردن
automation
U
خودکار سازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com