Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 249 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cooler
U
دستگاه خنک کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
stereophonic
U
دارای دستگاه تقویت کننده صوت از سه جهت
pointer
U
اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
pointers
U
اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
record
U
کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه
cooler
U
کولر دستگاه خنک کننده
pacemaker
U
دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
pacemakers
U
دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
radiant
U
دستگاه پخش کننده حرارت
acetylator
U
دستگاه استیل دار کننده
actuator
U
دستگاه مسلح کننده
arming system
U
دستگاه مسلح کننده
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
blasting machine
U
دستگاه پاک کننده
card sorter
U
دستگاه مرتب کننده کارت
coke pusher
U
دستگاه متراکم کننده ذغال کک
comparative gage
U
دستگاه مقایسه کننده
continuous processor
U
دستگاه چاپ متوالی عکس چاپ کننده مداوم عکس
course recorder
U
دستگاه ثبت کننده مسیر حرکت
cylinder block boring machine
U
دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
dash pot
U
دستگاه کند کننده حرکت میراگر
detector crayon
U
مداد دستگاه اکتشاف ش م ر میله کشف کننده
dial test indicator
U
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
dosing machine
U
دستگاه تقسیم کننده با مقیاس
double v machine
U
دستگاه دولا کننده ورق
edging machine
U
دستگاه خم کننده لبه فلزات
emission control
U
کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
fatigue testing machine
U
دستگاه ازمایش کننده خستگی
fault localization apparatus
U
دستگاه تعیین کننده محل خطا
foam type fire extinguisher
U
دستگاه خاموش کننده اتش ازنوع کفی
ground control
U
دستگاه کنترل کننده زمینی
grouter
U
دستگاه متراکم کننده سیمان
lat machine
U
دستگاه تقویت کننده عضلههای پشت
maximum recording attachment
U
دستگاه ضبط کننده حداکثر
MIDI sequencer
U
داده MIDI از درون دستگاه یکسان کننده میدهد. 2-وسیله سخت افزاری که داده MIDI ذخیره شده را ضب و اجرا میکند
multiplier
U
دستگاه تقویت کننده
pulverizer
U
دستگاه پودر کننده
smoothing rolls
U
دستگاه نورد نرم کننده
soft clip area
U
محدودیتهای ناحیهای که در ان داده میتواند روی دستگاه ترسیم کننده نمایش داده شود
spreader
U
دستگاه پخش کننده شن
spoiler
U
تیم بدون شانس دستگاه منحرف کننده هوا در اتومبیل
spooler
U
برنامه یا دستگاه جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد تا به هنگام انجام کار دیگر نسخه چاپی روی چاپگر تولید کندجمع کننده
synchronizer
U
دستگاه همزمان کننده
test element
U
دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
tube tester
U
دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
video amplifier
U
دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
Other Matches
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
laziest
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
units
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer
U
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
U
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device
U
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
which transponder
U
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
insulation testing apparatus
U
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver
U
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
column grinder
U
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
telephone repeater
U
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
laser linescan
U
دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
survey meter
U
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
preset vector
U
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
declination constant
U
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
traversing mechanism
U
دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit
U
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication
U
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
U
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer
U
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
U
کج کننده واژگون کننده
moving iron instrument
U
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flares
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flare
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner
U
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
stabilizer
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilisers
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
unit
U
دستگاه
installation
U
دستگاه
appurtenance
U
دستگاه
units
U
یک دستگاه
installations
U
دستگاه
device code
U
کد دستگاه
sets
U
دستگاه
machined
U
دستگاه
machine
U
دستگاه
appliances
U
دستگاه
setting up
U
دستگاه
machines
U
دستگاه
appliance
U
دستگاه
team
U
یک دستگاه
utensil
U
دستگاه
teams
U
یک دستگاه
utensils
U
دستگاه
set
U
دستگاه
unit
U
یک دستگاه
systems
U
دستگاه
mechanisms
U
دستگاه
mechanism
U
دستگاه
equipment
U
دستگاه
plant
U
دستگاه
apparatus
U
دستگاه
units
U
دستگاه
nervous systems
U
دستگاه پی
plants
U
دستگاه
nervous system
U
دستگاه پی
organ system
U
دستگاه
devices
U
دستگاه
instrument
U
دستگاه
system
U
دستگاه
device
U
دستگاه
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
jack plane
U
رنده دستگاه
jointing plane
U
رنده دستگاه
blocks
U
یک دستگاه ساختمان
welders
U
دستگاه جوش
dredger
U
دستگاه کل تراش
block
U
یک دستگاه ساختمان
shock inducer
U
دستگاه ضربه زن
receiver
U
دستگاه گیرنده
ventilators
U
دستگاه تهویه
input device
U
دستگاه ورودی
dredgers
U
دستگاه کل تراش
agitators
U
دستگاه بهم زن
ventilator
U
دستگاه تهویه
instrumental accuracy
U
دقت دستگاه
receivers
U
دستگاه گیرنده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com