English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
folding machine U دستگاه خم کاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
double ended machine U دستگاه برشکاری و منگنه کاری
horizontal drilling and milling machine U دستگاه مته کاری و فرزکاری افقی
hygrograph U دستگاه خود کاری برای اندازه گیری رطوبت جوی
Other Matches
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
blow torch U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
to know the ropes U راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
torching U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torch U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torched U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
pence for any thing U میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
stringing U خطوط خاتم کاری و منبت کاری
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
glid U تذهیب کاری [در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer U مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
gun slide U دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine U دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
performance factor U ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer U دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand U مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
cipher device U وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazy U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator U دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
drilling pattern U نمونه مته کاری الگوی مته کاری
automatic search jammer U دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine U دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device U اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder U علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder U دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
intercept receiver U دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
survey meter U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
laser linescan U دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
telephone repeater U دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
plumbery U سرب کاری کارخانه سرب کاری
mosaics U موزاییک کاری معرق معرق کاری
preset vector U دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
traversing mechanism U دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
declination constant U زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
currie U کاری
slobbery U تف کاری
under employment U کم کاری
impotence U کاری
curry powders U کاری
curry powder U کاری
plastering U گچ کاری
inaction U بی کاری
feckful U کاری
electroplating U اب کاری
effective U کاری
plasterwork U گچ کاری
impotency U کاری
curry U کاری
curries U کاری
intent on doing anything U کاری
active U کاری
hypofunction U کم کاری
parget U گچ کاری
malfunction U کژ کاری
malfunctioned U کژ کاری
malfunctions U کژ کاری
flower piece U گل کاری
set U دستگاه
plant U دستگاه
device code U کد دستگاه
setting up U دستگاه
sets U دستگاه
system U دستگاه
appliance U دستگاه
units U یک دستگاه
team U یک دستگاه
teams U یک دستگاه
plants U دستگاه
unit U یک دستگاه
unit U دستگاه
instrument U دستگاه
appliances U دستگاه
systems U دستگاه
units U دستگاه
utensils U دستگاه
devices U دستگاه
apparatus U دستگاه
device U دستگاه
nervous systems U دستگاه پی
machines U دستگاه
installation U دستگاه
machine U دستگاه
utensil U دستگاه
organ system U دستگاه
nervous system U دستگاه پی
appurtenance U دستگاه
machined U دستگاه
equipment U دستگاه
installations U دستگاه
mechanism U دستگاه
mechanisms U دستگاه
graving U کنده کاری
glyptics U کنده کاری
the manner of doing any thing U طرزانجام کاری
the needful U اصل کاری
come to <idiom> U شروع کاری
hole punching U منگنه کاری
cementation U سیمان کاری
tessellation U موزاییک کاری
recondition U نو کاری کردن
reconditioned U نو کاری کردن
an active man U مرد کاری
decorations U زینت کاری
reconditions U نو کاری کردن
habitual way of doing anything U کردن کاری
decoration U زینت کاری
cementation U سمنت کاری
specialization U ویژه کاری
finishing touches U دست کاری
illumination U تذهیب کاری
Geometrical U مشبک کاری
fretwork U منبت کاری
frette U منبت کاری
figuration U شیرین کاری
compulsiveness U مکرر کاری
squalor U کثافت کاری
acting U فعال کاری
flagitiousness U تبه کاری
mining U معدن کاری
galvanization U رویینه کاری
tinwork U قلع کاری
etch U تیزاب کاری
etched U تیزاب کاری
to be up to the task [to be equal to something] <idiom> U از پس کاری برآمدن
etches U تیزاب کاری
to reproach an act U کاری را بد دانستن
chromium plating U اب کرم کاری
folding press U پرس خم کاری
conservativeness U محافظه کاری
hours of business U ساعتهای کاری
studious of doing a thing U بکردن کاری
blindage U صیقل کاری
boo boo U اشتباه کاری
brick work U سفت کاری
brick work U اجر کاری
brickworks U سفت کاری
bumping tool U ابزار خم کاری
business hours U ساعت کاری
calk U بتونه کاری
reverses U بدل کاری
touch off <idiom> U شروع کاری
it is a soft snap U کاری ندارد
misconduct U خلاف کاری
an active remedy U درمان کاری
anaplasty U پیوند کاری
studious to do a thing U بکردن کاری
argentation U نقره کاری
active cell U خانه کاری
acrography U گچ کاری برجسته
detail U ریزه کاری
limbs U سوهان کاری
reverse U بدل کاری
reversed U بدل کاری
reversing U بدل کاری
cloisonne U مینا کاری
i will see sbout it U یک کاری می کنم
hypothyroidism U کم کاری تیروئید
priming U بتونه کاری
cautiousness U احتیاط کاری
hydrotreating U هیدروژن کاری
limb U سوهان کاری
actions U انجام کاری
action U انجام کاری
detailing U ریزه کاری
sanctity U پرهیز کاری
surgical operation U دست کاری
insagacity U ندانم کاری
canniness U ملاحظه کاری
purview of an occupation U حدود کاری
cartwhip U شلاق کاری
caulking U بتونه کاری
ingraving U کنده کاری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com