Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fifth column
U
دستگاه جاسوسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
spionnage
U
جاسوسی
counter-espionage
U
ضد جاسوسی
counter espionage
U
ضد جاسوسی
espial
U
جاسوسی
espionage
U
جاسوسی
counterespionage
U
ضد جاسوسی
espied
U
جاسوسی کردن
intelligence
U
خبرگیری جاسوسی
counterintelligence
U
سازمان ضد جاسوسی
espy
U
جاسوسی کردن
industrial espionage
U
جاسوسی در صنعت
spying
U
عمل جاسوسی
spy
U
جاسوسی کردن
industrial espionage
U
جاسوسی صنعتی
to spy
U
جاسوسی کردن
espying
U
جاسوسی کردن
spial
U
عملیات جاسوسی
spial
U
جاسوسی کردن
spies
U
جاسوسی کردن
spionnage
U
جاسوسی کردن
Counter – espionage operations k.
U
عملیات ضد جاسوسی
spied
U
جاسوسی کردن
counterspy
U
مامور ضد جاسوسی
stags
U
جاسوسی کردن
espies
U
جاسوسی کردن
espial
U
عملیات جاسوسی
stag
U
جاسوسی کردن
he was shot for a spy
U
او به جرم جاسوسی تیرباران شد
espial officer
U
افسر عملیات جاسوسی
spial officer
U
افسر عملیات جاسوسی
fifth cloumn
U
مامورین سازمانهای جاسوسی
finks
U
اعتصاب شکن جاسوسی کردن
fink
U
اعتصاب شکن جاسوسی کردن
pickeer
U
لاس زدن جاسوسی کردن
nark
U
مامور خفیه پلیس جاسوسی کردن
espial
U
جاسوسی عمل مخفی انجام دادن
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
Big Brother
U
دولت یا هر سازمانی که در امور خصوصی و داخلی مردم دخالت و جاسوسی کند و آنها را سختمهار نماید
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator
U
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer
U
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
U
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
espionage
U
جاسوسی کردن کسب خبر از دشمن کردن مراقبت دشمن
direct access storage device
U
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder
U
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder
U
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
intercept receiver
U
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
insulation testing apparatus
U
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
telephone repeater
U
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
laser linescan
U
دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
survey meter
U
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
preset vector
U
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
traversing mechanism
U
دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
declination constant
U
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
moving iron instrument
U
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
device
U
دستگاه
organ system
U
دستگاه
teams
U
یک دستگاه
team
U
یک دستگاه
plant
U
دستگاه
plants
U
دستگاه
nervous systems
U
دستگاه پی
instrument
U
دستگاه
utensil
U
دستگاه
utensils
U
دستگاه
nervous system
U
دستگاه پی
devices
U
دستگاه
apparatus
U
دستگاه
systems
U
دستگاه
appurtenance
U
دستگاه
system
U
دستگاه
units
U
دستگاه
installations
U
دستگاه
set
U
دستگاه
appliances
U
دستگاه
equipment
U
دستگاه
machine
U
دستگاه
installation
U
دستگاه
machines
U
دستگاه
machined
U
دستگاه
setting up
U
دستگاه
unit
U
دستگاه
unit
U
یک دستگاه
device code
U
کد دستگاه
units
U
یک دستگاه
appliance
U
دستگاه
mechanism
U
دستگاه
mechanisms
U
دستگاه
sets
U
دستگاه
robots
U
دستگاه خودکار
cyclon
U
دستگاه غبارگیر
gasifying apparatus
U
دستگاه تبخیر
separator
U
دستگاه تجزیه
dedicated device
U
دستگاه اختصاصی
giorgi system
U
دستگاه جورجی
device
U
شعار دستگاه
retort
U
دستگاه تقطیر
devices
U
شعار دستگاه
cyclostat
U
دستگاه چرخش
retorts
U
دستگاه تقطیر
safety device
U
دستگاه ضامن
rolling mill
U
دستگاه نورد
counter recoil
U
دستگاه عاید
identification of friend from foe
U
دستگاه تشخیص
reference frame
U
دستگاه مقایسهای
power plant
U
دستگاه تولیدنیروی
recuperator
U
دستگاه عاید
illuminator
U
دستگاه روشنایی
induction current instrument
U
دستگاه القائی
induction instrument
U
دستگاه القائی
coordinates
U
دستگاه مختصات
mobile plant
U
دستگاه متحرک
i.f.f. system
U
دستگاه تشخیص
gun
U
دستگاه تزریق
apparatus
U
الت دستگاه
guns
U
دستگاه تزریق
rivet gun
U
دستگاه پرچ
rhombohedral system
U
دستگاه لوزوجهی
hexagonal system
U
دستگاه شش گوشهای
crystal system
U
دستگاه بلور
honing machine
U
دستگاه سنگ
respiratory system
U
دستگاه تنفسی
power plants
U
دستگاه تولیدنیروی
symbolic device
U
دستگاه سمبلیک
leverage
U
دستگاه اهرمی
duplexing assembly
U
دستگاه دو راهه
dividing attachment
U
دستگاه مقسم
abrasive cutting machine
U
دستگاه برش
electric apparatus
U
دستگاه الکتریکی
display device
U
دستگاه نمایش
automatic
U
دستگاه خودکار
automatics
U
دستگاه خودکار
discrete device
U
دستگاه گسسته
storage device
U
دستگاه انبارش
storage device
U
دستگاه ذخیره
double v machine
U
دستگاه ورق خم کن
drawing device
U
دستگاه ترسیمه
drill press
U
دستگاه مته
drilling machine
U
دستگاه مته
double column machine
U
دستگاه دو ستونی
duplexer
U
دستگاه دوراهه
supercharge
U
دستگاه تشدید
subassembly
U
مونتاژجزئی از یک دستگاه
storage device
U
دستگاه انباره
electric machine
U
دستگاه برقی
electromagnetic system
U
دستگاه الکترومغناطیسی
electrostatic system
U
دستگاه الکتروستاتیکی
shock inducer
U
دستگاه ضربه زن
prime mover
U
دستگاه محرک
prime movers
U
دستگاه محرک
device dependent
U
وابسته به دستگاه
sequential device
U
دستگاه ترتیبی
curlers
U
دستگاه فرزنی
appendage
U
دستگاه فرعی
device cluster
U
گروه دستگاه
appendages
U
دستگاه فرعی
device driver
U
محرک دستگاه
device independence
U
مستقل از دستگاه
nervous system
U
دستگاه عصبی
evaporator
U
دستگاه اب شیرین کن
nervous systems
U
دستگاه عصبی
device status
U
وضعیت دستگاه
device number
U
شماره دستگاه
device name
U
نام دستگاه
folding machine
U
دستگاه خم کاری
device independence
U
استقلال دستگاه
asynchronous device
U
دستگاه غیرهمزمان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com