Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
oscillograph
U
دستگاه ثبت نوسان امواج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
oscilloscope
U
دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
Other Matches
emission control
U
کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
cynometer
U
دستگاه اندازه گیری امواج
oscilloscope
U
دستگاه نشان دهنده امواج
repeater jammer
U
دستگاه پخش پارازیت وفرستنده امواج
operating signal
U
چانل موجوددر دستگاه امواج ارسالی
reverberation index
U
دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
vibratory testing machine
U
دستگاه ازمایش نوسان
electroencephalograph
U
دستگاه ثبت امواج الکتریکی مغز بوسیله برق
sonar
U
دستگاه کاشف زیر دریایی بوسیله امواج صوتی
swing frame grinder
U
دستگاه سنگ زنی نوسان دار
asdic
U
دستگاه سونار رادار کشف هدف به وسیله پخش امواج صوتی در زیر اب
confusion reflector
U
وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
modulation
U
سوار کردن امواج انرژی روی امواج الکترومغناطیسی برای ارسال
modulate
U
مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulates
U
مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulating
U
مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
electroencephalogram
U
منحنی هایی که توسط دستگاه ثبت امواج مغز ثبت شده است موج نگاری مغز
radiation scattering
U
انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
voltage swing
U
نوسان فشار الکتریکی نوسان ولتاژ
radiological monitoring
U
ارسال امواج تشعشعی یا رله امواج تشعشعی هستهای
trapping
U
اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
oscilloscope
U
نوسان بین نوسان نما
oscillogram
U
نوسان سنج نوسان نگار
vibrograph
U
نوسان نگار نوسان سنج
oscillograph
U
نوسان سنج نوسان نگار
vibrometer
U
نوسان نگار نوسان سنج
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
ground swell
U
امواج
hertzian waves
U
امواج هرتز
tosser
U
دستخوش امواج
reverberation
U
برگشت امواج
reverberations
U
برگشت امواج
wander wave
U
امواج سیار
sky wave
U
امواج اسمانی
incoherent waves
U
امواج همدوس
crashing waves
U
امواج خروشان
tidal waves
U
امواج جزرومدی
emission
U
انتشار امواج
emissions
U
انتشار امواج
gravitational waves
U
امواج گرانشی
radio waves
U
امواج رادیویی
gravitational waves
U
امواج جاذبه
thermal waves
U
امواج گرمایی
gravity waves
U
امواج ثقلی
interference
U
تداخل امواج
ground waves
U
امواج زمینی
the waves of the sea
U
امواج دریا
brain waves
U
امواج مغزی
pulse
U
امواج ضربانی
pulsed
U
امواج ضربانی
spoondrift
U
ترشح امواج
oscilloscope
U
اشکارسازی امواج
pulsing
U
ضربان امواج
transient wave
U
امواج سیار
electromagnetic waves
U
امواج الکترومگنتیک
electromagnetic waves
U
امواج الکترومغناطیسی
echoes
U
برگشت امواج رادار
bleeding
U
باند تداخل امواج
hertzian wave
U
امواج هرتز hertz
radio sextant
U
گیرنده امواج کیهانی
attenuation
U
افت قدرت امواج
conical scanning
U
انتشار مخروطی امواج
conical scanning
U
ردیابی امواج به طورمخروطی
diathermy interference
U
تداخل امواج دیاترمی
echo
U
برگشت امواج رادار
wave front
U
جبهه امواج رادیویی
wave band
U
دسته امواج رادیو
echoed
U
برگشت امواج رادار
the wares beat the shore
U
خوردن امواج به ساحل
the waves beats or the shore
U
امواج به ساحل می کوبد
echoing
U
برگشت امواج رادار
tidal wave
U
امواج جذر و مدی
interference zone
U
ناحیه ی تداخل امواج
reverberations
U
برگشت دادن امواج
interference area
U
ناحیه ی تداخل امواج
reverberation
U
برگشت دادن امواج
pulsing
U
پرتاب امواج انرژی
propagation
U
پخش امواج یا اعلامیه
airwave
U
امواج رادیو و تلویزیون
high freqyency aerial
آنتن امواج بلند
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
oscillation
U
تفکیک امواج اشکار سازی
ocean foam
U
کف دریا
[کف حاصل از برخورد امواج آب]
oscillations
U
تفکیک امواج اشکار سازی
awash
U
سرگردان بر روی امواج دریا
altitude delay
U
افت ارتفاع امواج رادار
wave period
U
زمان تناوب امواج دریا
inductive interference voltage
U
ولتاژ تداخل امواج القائی
radio navigation
U
ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
numbered wave
U
امواج پشت سر هم عملیات اب خاکی
homing mine
U
مین حساس به انعکاس امواج
assault waves
U
امواج هجومی نفرات و وسایل
sweep jamming
U
امواج سیار پارازیت رادیویی
emitter
U
منتشر کننده پس دهنده امواج
back scattering
U
توزیع معکوس امواج رادیویی
surface reverbration
U
امواج برگشتی سطحی رادار
beam width
U
عرض ستون امواج رادار
radar imagery
U
عکاسی به وسیله امواج رادار
back scattering
U
پخش معکوس امواج رادیویی
convergence zone
U
منطقه تقارب امواج سونارزیردریایی
spume
U
کف دریا
[کف حاصل از برخورد امواج آب]
beach foam
U
کف دریا
[کف حاصل از برخورد امواج آب]
sea foam
U
کف دریا
[کف حاصل از برخورد امواج آب]
oscillator
U
تفکیک کننده امواج اشکارساز
coastal refraction
U
انعکاس ساحلی امواج رادیویی
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
balloon reflector
U
بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
emission
U
تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
influence mine
U
مین حساس به تاثیر امواج رادیویی
sea return
U
امواج بازگشتی از دریا به صفحه رادار
doppler effect
U
اثر برگشت امواج روی فرستنده
beacon
U
امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
emissions
U
تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
junk surf
U
امواج نامناسب برای موج سواری
sound box
U
جعبه تبدیل امواج صوتی به صدا
beacons
U
امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
carrier frequency
U
فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
omnidirectional
U
گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب
angstrom
U
واحد اندازه گیری طول امواج
carrier wave
U
موج حامل امواج رادار یا بی سیم
equisignal zone
U
منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
ground waves
U
امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
lotic
U
زیست کننده بر روی امواج سریع السیر
scend
U
در اثر حرکت امواج بالا وپایین رفتن
warbles
U
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
radar mile
U
زمان لازم برای رسیدن امواج به هدف
warbling
U
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
high frequency interference
U
تداخل امواج فرکانس بالا سیگنال مزاحم
coastal refraction
U
تغییر جهت امواج رادیویی در برخورد به ساحل
active mine
U
مین منفجر شونده از طریق انعکاس امواج
warbled
U
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warble
U
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
pulsation
U
نوسان
oscillation
U
نوسان
see-sawing
U
نوسان
oscillatory motion
U
نوسان
dead beat
U
بی نوسان
undulation
U
نوسان
sway
U
نوسان
see-saw
U
نوسان
yo-yo
U
در نوسان
libration
U
نوسان
head nystagmus
U
نوسان سر
swayed
U
نوسان
see-sawed
U
نوسان
sways
U
نوسان
swings
U
نوسان
swing
U
نوسان
yo-yos
U
در نوسان
vibration
U
نوسان
fluctuates
U
نوسان
fluctuate
U
نوسان
lurching
U
نوسان
ascillation
U
نوسان
lurches
U
نوسان
fluctuation
U
نوسان
oscillations
U
نوسان
fluctuated
U
نوسان
lurch
U
نوسان
to-ing and fro-ing
U
نوسان
vibrancy
U
نوسان
see-saws
U
نوسان
lurched
U
نوسان
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
influence sweep
U
پاکسازی میدان مین بااستفاده از امواج رادار یارادیویی
CB
U
رادیوی موج کوتاه که میتواند این امواج را بگیرد
hypersonic
U
دارای سرعتی پنج یا شش برابر امواج صوتی در فضا
banging
U
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
microphone
U
وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
microphones
U
وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
vor
U
وسیله تعیین جهت ارسال امواج فرستنده دشمن
terrain return
U
انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
bangs
U
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
low frequency
U
امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com