English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
supercharge U دستگاه تشدید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
exacerbation U تشدید
resonance U تشدید
exasperation U تشدید
aggravation U تشدید
contravention U تشدید
intensification U تشدید
resonanse U تشدید
resonances U تشدید
resonance U تشدید صدا
escalating U تشدید کردن
escalates U تشدید کردن
resonating cavity U محفظه تشدید
enhancement factor U ضریب تشدید
tensing U تشدید یافتن
tensest U تشدید یافتن
tenses U تشدید یافتن
tenser U تشدید یافتن
magnetic resonance U تشدید مغناطیسی
aggravative U مایه تشدید
agravation of punishment U تشدید مجازات
divine legislation U تشدید مجازات
tensed U تشدید یافتن
tense U تشدید یافتن
escalated U تشدید کردن
escalate U تشدید کردن
resonating U تشدید کردن
resonates U تشدید کردن
resonated U تشدید کردن
resonate U تشدید کردن
accents U تاکید تشدید
accenting U تاکید تشدید
accented U تاکید تشدید
accent U تاکید تشدید
ingravescence U افزایش تشدید
resonant U تشدید شده
tickler U پیچک تشدید
resonances U تشدید صدا
impact factor U ضریب تشدید
intensifying U تشدید کردن
intensify U تشدید کردن
intensifies U تشدید کردن
intensified U تشدید کردن
n.m.r U تشدید مغناطیسی هسته
optical resonator U تشدید کننده نوری
partial enhancement factor U ضریب تشدید جزئی
exacerbates U تشدید کردن برانگیختن
exacerbated U تشدید کردن برانگیختن
exacerbate U تشدید کردن برانگیختن
aggravation U مایه تشدید جرم
exacerbating U تشدید کردن برانگیختن
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
rhumbatron U نوع متداول محفظه تشدید
intensifying U افزایش دادن تشدید کردن
electron spin resonance [ESR] U تشدید پارامغناطیس الکترون [فیزیک]
intensify U افزایش دادن تشدید کردن
intensifies U افزایش دادن تشدید کردن
cynergy U پدیده تشدید یا تخفیف اثر
intensified U افزایش دادن تشدید کردن
synergy U پدیده تشدید یا تخفیف اثر
Electron paramagnetic resonance [EPR] U تشدید پارامغناطیس الکترون [فیزیک]
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
schwa U حرف صدا دار میان کلمه بدون تشدید
shwa U حرف صدا دار میان کلمه بدون تشدید
salted weapon U جنگ افزار اتمی که قدرت رادیواکتیو ان تشدید شده باشد
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer U مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide U دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
performance factor U ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
cold swaging machine U دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
transducer U دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand U مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device U وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazy U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
helmzhold resonator U محفظه توخالی که تنها با یک سوراخ کوچک به محیط خارج مرتبط است و در ازای فرکانس معینی به تشدید درمی اید
dial test indicator U دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
design stress resultant U تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
remands U اخذ تامین مجدد تشدید تامین
remanding U اخذ تامین مجدد تشدید تامین
remanded U اخذ تامین مجدد تشدید تامین
remand U اخذ تامین مجدد تشدید تامین
automatic search jammer U دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine U دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
phototransistor U نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
direct access storage device U اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder U علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
intercept receiver U دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
column grinder U دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
telephone repeater U دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
laser linescan U دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
survey meter U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
preset vector U دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
declination constant U زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
traversing mechanism U دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
magnetic nuclear resonance U تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
nuclear magnetic resonance U تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
systems U دستگاه
organ system U دستگاه
apparatus U دستگاه
system U دستگاه
instrument U دستگاه
devices U دستگاه
plant U دستگاه
appurtenance U دستگاه
team U یک دستگاه
teams U یک دستگاه
plants U دستگاه
device U دستگاه
nervous systems U دستگاه پی
nervous system U دستگاه پی
utensils U دستگاه
utensil U دستگاه
device code U کد دستگاه
mechanisms U دستگاه
setting up U دستگاه
machines U دستگاه
sets U دستگاه
appliances U دستگاه
unit U یک دستگاه
unit U دستگاه
appliance U دستگاه
units U دستگاه
units U یک دستگاه
machine U دستگاه
mechanism U دستگاه
equipment U دستگاه
installations U دستگاه
set U دستگاه
machined U دستگاه
installation U دستگاه
active device U دستگاه فعال
abel closed tester U دستگاه ابل
abrasive cutting machine U دستگاه برش
telegraphs U دستگاه تلگراف
rhombohedral system U دستگاه لوزوجهی
powered U دستگاه برقی
powering U دستگاه برقی
absorption apparatus U دستگاه جذب
respiratory system U دستگاه تنفسی
carriers U دستگاه کاریر
carrier U دستگاه کاریر
powers U دستگاه برقی
facsimile (machine) U دستگاه فکس
power U دستگاه برقی
active device U دستگاه کنشی
safety device U دستگاه ضامن
idiot box <idiom> U دستگاه تلوزیون
milling machine U دستگاه فرز
rolling mill U دستگاه نورد
evaporator U دستگاه اب شیرین کن
air exhausting plant U دستگاه خلاء
fax (machine) U دستگاه فکس
mental apparatus U دستگاه ذهن
after burner U دستگاه پس سوز
rivet gun U دستگاه پرچ
anaglyphoscope U دستگاه ژرفانما
aerator U دستگاه بخور
mimeograph U دستگاه تکثیر
automatics U دستگاه خودکار
appendage U دستگاه فرعی
appendages U دستگاه فرعی
robot U دستگاه خودکار
robots U دستگاه خودکار
retort U دستگاه تقطیر
retorts U دستگاه تقطیر
reference frame U دستگاه مقایسهای
device U شعار دستگاه
gasifying apparatus U دستگاه تبخیر
curlers U دستگاه فرزنی
curler U دستگاه فرزنی
vibrator U دستگاه ارتعاش
nervous system U دستگاه عصبی
nervous systems U دستگاه عصبی
fifth column U دستگاه جاسوسی
punching machine U دستگاه منگنه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com