Perdic | دستگاه تشخیص سطوح هم حرارت اب دریا | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (13 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	isotherm follower U	دستگاه تشخیص سطوح هم حرارت اب دریا

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	isothermal layer U	سطوح هم حرارت اب دریا
	isothermal U	نقاط هم حرارت اب دریا
	temperature gradient U	تغییر درجه حرارت با زیادشدن عمق اب دریا
	inhibiting U	اغشتن سطوح داخلی دستگاه یاماشین با ماده ضدخوردگی قبل از انبار کردن ان
	central heating system U	دستگاه حرارت مرکزی
	thermoregulator U	دستگاه تنظیم حرارت
	radiant U	دستگاه پخش کننده حرارت
	flameout U	قطع کار دستگاه ایجاد حرارت بالن
	i.f.f. system U	دستگاه تشخیص
	identification of friend from foe U	دستگاه تشخیص
	canard U	رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
	canards U	رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
	optical recognition device U	دستگاه تشخیص نوری
	frequency discriminator U	دستگاه تشخیص دهنده فرکانس
	isotherm U	خطوط هم حرارت خطوط متحدالحرارت اب دریا
	wreckage locator U	دستگاه تشخیص محل ترکیدگی لولههای اب
	transponder tango U	دستگاه تشخیص دشمن وخودی مدل اولیه
	transponder sierra U	دستگاه تشخیص دشمن وخودی مدل پیشرفته
	continental shelf U	مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
	exothermic U	حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
	exothermal U	حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
	thermal stress U	ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
	neap tide U	کشندکمینه اب دریا حداقل جذر ومد نهایی اب دریا
	isovelocity U	نقاط هم سرعت اب دریا خطوط متحدالسرعت اب دریا
	micr U	سیستمی که حروف را با تشخیص الگوهای جوهر مغناطیسی تشخیص میدهد.
	pyrolysis U	تغییر شیمیایی در اثر حرارت تجزیه در اثر حرارت اتشکافت
	scanned U	وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
	scan U	وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
	scans U	وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
	exception U	روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
	recognition U	1-توانایی تشخیص چیزی . 2-فرایند تشخیص چیزی- مثل حرف روی متن چاپ شده یا میلههای کد میلهای ..
	exceptions U	روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
	mean sea level U	سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
	tail planes U	سطوح دم
	At lower levels. U	در سطوح پایین تر
	composite area U	سطوح مرکب
	aloft U	سطوح بالا در بالای
	auxiliary flight surfaces U	سطوح پرواز کمکی
	energy gap U	فاصله سطوح انرژی
	auxiliary control surfaces U	سطوح فرامین کمکی
	altitude separation U	حد سطوح مبنای ارتفاع
	tail boom U	پایهای که سطوح دم را تحمل میکند
	calyculate U	دارای سطوح حفره دار
	fairing U	صاف کاری سطوح ائرودینامیکی
	pitch curves U	تلاقی سطوح طرفین دندانه
	formwork unexposed U	قالب بندی سطوح نامرئی
	formwork exposed U	قالب بندی سطوح مرئی
	formwork at cirved section U	قالب بندی در سطوح منحنی
	ailavator U	سطوح فرامین روی بال
	The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . U	این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
	bright work U	سطوح فلزی صیقلی و بدون رنگ
	adhesion U	اتصال و پیوستگی غیرطبیعی سطوح در اماس
	fogging U	مات کردن سطوح شیشهای یاعدسیها
	variable camber U	سطوح هادی گاز به داخل توربین
	identification U	تشخیص تشخیص دادن
	facet U	سطوح کوچک جواهر و سنگهای قیمتی تراش
	facets U	سطوح کوچک جواهر و سنگهای قیمتی تراش
	full rubber U	حرکت هریک از این سطوح تااخرین حد ممکن
	air foil U	سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
	adsorption U	انقباض گازها و مایعات روی سطوح سخت و جامد
	identification friendly or foe U	سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
	holding anchorage U	لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
	cutting angle U	زوایای بین سطوح قطعه کارکه باید بریده شود
	crossed controls U	بکارگیری سطوح کنترل برخلاف حالت عادی درمانورهای ویژه
	inertia welding U	جوشکاری توسط دوران سریع و فشار بین سطوح تماس
	rotor incidence U	زاویه بین سطوح عمود برمحور دوران و باد نسبی
	balanced control surfaces U	سطوح فرامین اصلی دارای قسمت دیگری در جلوی خط لولا
	bulk yarn U	نخ های پفکی و حجیم شده جهت ایجاد سطوح برآمده و برجسته
	synchro U	دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
	meteorograph U	دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
	rawin U	دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
	attitude director indicator U	دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
	transponder U	فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
	directional gyro indicator U	دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
	performance monitor U	برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
	gust lock U	قفل داخلی سطوح فرامین که از حرکت انها در اثر باد شدیدجلوگیری میکند
	ac dc set U	دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
	semaphore U	دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
	print U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	printed U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	prints U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	all mains set U	دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
	actuating horns U	اهرمهایی که کابلهای کنترل به انهامتصل شده و توسط انها سطوح فرامین را حرکت میدهند
	quad density U	تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
	aerodynamic heating U	افزایش دما ناشی از جریان سریع هوا روی سطوح ایرودینامیکی به ویژه درسرعتهای زیاد
	aerodynamics U	شاخهای از علوم در موردتولید نیروها در اثر حرکت سطوح و اشکال مختلف درهوا یا سایر گازها
	control lock U	وسیلهای برای قفل کردن سطوح فرامین و جلوگیری ازحرکت انها وقتیکه هواپیمامتوقف است
	pulmotor U	دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
	compressors U	دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
	compressor U	دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
	facsimile recorder U	دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
	equilibrator U	دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
	control surface angle U	زاویه بین مبداء سنجش حرکت سطوح کنترل و وتر سطح ثابت یا محور طولی هواپیما
	brinelling U	دندانه ها و برجستگیهایی که در سطوح یاتاقانها معمولابراثر بار استاتیک زیاد یااعمال نیرو هنگام جاگذاری وبرداشتن بوجود می اید
	differential spoilers U	اسپویلرهای روی بال که بعنوان سطوح کنترل اولیه وثانویه برای حرکت حول محور طولی بکار میروند
	moustaches U	سطوح ایرودینامیکی که درقسمت جلوی هواپیمای مافوق صوت با بال دلتا شکل و با زاویه حمله زیاد نصب میگردند
	peripheral device U	دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
	magnetometer U	مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
	inscribing U	حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
	inscribe U	حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
	inscribes U	حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
	inscribed U	حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
	biaxial deformation U	خمشی که در یک قطعه مستقیم الخط ایجاد میشودموقعی که تحت تاثیر زوج نیرویی که صفحه ان باهیچیک از سطوح اصلی اینرسی منطبق نباشد
	anti servo tab U	بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
	vehemence U	حرارت
	adust U	با حرارت
	fire U	حرارت
	fires U	حرارت
	fired U	حرارت
	warm U	با حرارت
	verve U	حرارت
	temperature U	حرارت
	warmed U	با حرارت
	warmest U	با حرارت
	pyogenic U	حرارت زا
	warms U	با حرارت
	mettlesome U	با حرارت
	temperatures U	حرارت
	heats U	حرارت
	fervidity U	حرارت
	fervidness U	حرارت
	enthrusiasm U	حرارت
	warmth U	حرارت
	clammy U	بی حرارت
	ardour U	حرارت
	heat U	حرارت
	ardor U	حرارت
	hotness U	حرارت
	mean sea level U	ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
	rheostatic U	دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
	rheostat U	دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
	gun slide U	دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
	arresting gear U	دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
	cold swaging machine U	دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
	performance factor U	ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
	deep stall U	وضعیتی در هواپیماهای دارای دم تی شکل که افزایش ناگهانی زاویه حمله سبب عدم توانایی سطوح افقی برای کنترل وضعیت طولی هواپیمامیگردد
	chine U	عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
	fervently U	از روی حرارت
	energetically U	از روی حرارت
	heats U	حرارت دادن
	zeal U	ذوق حرارت
	central heating U	حرارت مرکزی
	heats U	گرما حرارت
	strenuousness U	حرارت و اصرار
	initiative U	شوق و حرارت
	initiatives U	شوق و حرارت
	heat U	حرارت دادن
	heat U	گرما حرارت
	interchange of heat U	تبادل حرارت
	heat transfer U	انتقال حرارت
	heat of hydration U	حرارت ئیدراسیون
	heat expansion U	انبساط حرارت
	heat exchange U	تبادل حرارت
	steamier U	پر حرارت پر بخار
	steamiest U	پر حرارت پر بخار
	steamy U	پر حرارت پر بخار
	heat economy U	اقتصاد حرارت
	heat drop U	افت حرارت
	calefactory U	حرارت بخش
	calorification U	تولید حرارت
	heat conductor U	هادی حرارت
	heat absorption U	جذب حرارت
	calorimeter U	حرارت سنج
	heat unit U	واحد حرارت
	ardency U	شور و حرارت
	ginger U	تندی حرارت
	thermometer U	حرارت سنج
	thermometers U	حرارت سنج
	expansion heat U	حرارت انبساط
	gradient U	افت حرارت
	gradients U	افت حرارت
	actinometer U	حرارت سنج
	actinometre U	حرارت سنج
	low heat cement U	سیمان کم حرارت
	transformation of heat U	تبادل حرارت
	impressment U	جدیت حرارت
	impetuosity U	تندی حرارت
	enthalpy U	حرارت فعال
	thermoregulation U	تنظیم حرارت
	temperature U	درجه حرارت
	temperatures U	درجه حرارت
	thermophysics U	فیزیک حرارت
	thermotherapy U	حرارت درمانی
	vane pump U	خانواده وسیعی از پمپهای سیالات که در ان سطوح تخت در محفظههای خارج ازمرکز دور تا دور شفت گردنده دوران میکنند
	data transceiver U	دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
	plate milling stand U	مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
	transducer U	دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
	thermostat U	تنظیم کننده حرارت
	thermostat U	نافم درجه حرارت
	temperatures U	درجه حرارت دما
	thermostats U	نافم درجه حرارت
	burner U	تولیدکننده حرارت در بالن
	critical temperature U	درجه حرارت بحرانی
	thermostats U	تنظیم کننده حرارت
	ambient temperature U	درجه حرارت محیطی
	operating temperature U	درجه حرارت کار
	to steam ahead or away U	با حرارت کار کردن
	thermoregulatory U	وابسته تنظیم حرارت
	pre heat U	حرارت دادن مقدماتی
	diathermy U	معالجه بوسیله حرارت