Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
blasting machine
U
دستگاهی که برای منفجرکردن سنگهای معدنی جهت استخراج انها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pneumatolysis
U
تاثیر بخار گرم ومایعات وفشار درتشکیل سنگهای معدنی واقع در مجاورت سنگهای اذرین
knockstone
U
کندهای که روی ان سنگهای معدنی راخردمیکنند
copper smelting
U
استخراج مس از سنگهای معدن توسط حرارت ذوب وگداز مس
gopher
U
موش کیسه دار کارگر حفار واستخراج کننده سنگهای معدنی
generators
U
دستگاهی برای تولید انرژی الکتریکی
generator
U
دستگاهی برای تولید انرژی الکتریکی
pseudomorph
U
جسم معدنی که نمودجسم معدنی دیگر ر را بخود گرفته باشد
it is a pity of them
U
دل ادم برای انها میسوزد
bathometer
U
دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود
stope
U
حفره پله مانند برای استخراج سنگ معدن
cannibalised
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalises
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalizing
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalizes
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalized
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalising
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalize
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
troop space
U
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
computer literacy
U
دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
dispatching priority
U
شماره کارها برای مشخص کردن تقدم انها
check flight
U
پروازی برای اشناشدن خدمه و یا ازمایش صلاحیت انها
bead roll
U
صورت مردگانی که برای ارواح انها فاتحه یادعامیخوانند
winched
U
پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
winch
U
پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
winches
U
پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
batcher
U
دستگاهی که شن ماسه سیمان و اب را برای ساختن بتن را اندازه گیری میکند
winching
U
پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
notobranchiate
U
در باب ماهیانی گفته میشود که نفس کش انها در روی پشت انها است
Autocue
U
دستگاهی که مطالب را برای گوینده تلویزیون در حین اجرای برنامه نمایش میدهد
beadroll
U
صورت مردگانیکه باید برای ارواح انها فاتحه یادعابخوانند
prospectus
U
شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
prospectuses
U
شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
peers of scotland
U
بزرگانی که از میان انها 61تن برای نمایندگی در مجلس اعیان برگزیده میشود
peers of iveland
U
بزرگانی که از میان انها 82تن بطور دائم برای نمایندگی برگزیده می شوند
homing device
U
رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
wire locking
U
بستن تعدادی مهره یا پیچ به یکدیگر توسط سیم ایمنی برای جلوگیری از شل شدن انها
control lock
U
وسیلهای برای قفل کردن سطوح فرامین و جلوگیری ازحرکت انها وقتیکه هواپیمامتوقف است
record
U
برنامهای که رکوردها را نگه می داردو میتواند به انها دستیابی داشته باشد و برای تامین اطلاعات پردازش کند
pits
U
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pit
U
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
master clear
U
کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
driver
U
یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
drivers
U
یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
penetrometer
U
وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
masks
U
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
mask
U
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
cipher
U
مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
cyphers
U
مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
ciphers
U
مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
precious stones
U
سنگهای گرانبها
hypabyssal rocks
U
سنگهای برمغاکی
precipitated rocks
U
سنگهای ته نشست
uncomsolidated rocks
U
سنگهای ناهمجوش
precipitated rocks
U
سنگهای رسوبی
extrusive rocks
U
سنگهای خروجی
effusive rocks
U
سنگهای خروجی
moraine
U
سنگهای یخچالی
volcanic
U
سنگهای اتشفشانی
neutral rocks
U
سنگهای خنثی
intrusive rocks
U
سنگهای نفوذی
meteorites
U
سنگهای اسمانی
meteorite
U
سنگهای اسمانی
metamorphic rocks
U
سنگهای دگرگون
metamorphic rocks
U
سنگهای دگرگونه
impermeable rocks
U
سنگهای نفوذناپذیر
sedimentary rocks
U
سنگهای ته نشستی
pervious rocks
U
سنگهای نفوذپذیر
contiguous zone
U
منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
interusive rocks
U
سنگهای بیرون زده
lapidarian
U
وابسته به سنگهای قیمتی
lapidary
U
وابسته به سنگهای قیمتی
zone of rock flowage
U
منطقه سنگهای روان
cut stone masonry
U
ساختمان با سنگهای تراشیده
rondel
U
سنگهای قیمتی مدورزینتی
igneous magma
U
سنگهای اذرین را بوجوداورده اند
tessellate
U
بصورت سنگهای چهارگوش کوچک دراوردن
crystallite
U
مواد بلورین سنگهای محترقه واتشفشانی
meteoritics
U
مبحث سنگهای سماوی شهاب شناسی
glyptics
U
کنده کاری در روی سنگهای گران بها
facets
U
سطوح کوچک جواهر و سنگهای قیمتی تراش
facet
U
سطوح کوچک جواهر و سنگهای قیمتی تراش
gabbro
U
نوعی صخره از دسته سنگهای محترقه و اتشفشانی
cromlech
U
ساختمان سنگهای ماقبل تاریخی بشکل تپه
zone of rock fracture
U
ناحیهای از سنگ کره که دارای سنگهای شکافدار میباشد
coated chippings
U
خورده سنگهای قیراندود شدهای که در سطح جاده پخش میشوند
mineral
U
اب معدنی
spas
U
اب معدنی
mineral water
U
اب معدنی
spa
U
اب معدنی
inorganic
U
معدنی
mineral
U
معدنی
mineral water
U
آب معدنی
min
U
معدنی
ozokerit
U
موم معدنی
inorganic polymer
U
بسپار معدنی
mineralize
U
معدنی کردن
mineral wax
U
موم معدنی
mineral trass
U
تراس معدنی
galenite
U
سرب معدنی
paraffin
U
موم معدنی
inorganic base
U
باز معدنی
pumice stone
U
اسفنج معدنی
deposits
U
ذخیره معدنی
spa
U
چشمه معدنی
deposit
U
ذخیره معدنی
spas
U
چشمه معدنی
obsidian
U
شیشه معدنی
mineral
U
مواد معدنی
mineral
U
ماده معدنی
muscovy glass
U
شیشه معدنی
ores
U
سنگ معدنی
inorganic acid
U
اسید معدنی
asphaltite
U
قیر معدنی
asphaltum
U
زفت معدنی
asphaltum
U
قیر معدنی
mineral material
U
ماده معدنی
pit sand
U
ماسه معدنی
mineral coal
U
ذغال معدنی
asphalt
U
زفت معدنی
bitumen
U
قیر معدنی
mineral dye
U
رنگینه معدنی
mineral oil
U
روغن معدنی
ore
U
سنگ معدنی
mineral spring
U
چشمه معدنی
mineral pigment
U
رنگ معدنی
mineral pitch
U
قیر معدنی
scoria
U
تفاله معدنی
excerption
U
استخراج
extraction
U
استخراج
eduction
U
استخراج
production
U
استخراج
decipherment
U
استخراج
exploitation
U
استخراج
working
U
استخراج
workings
U
استخراج
copper extraction
U
استخراج مس
extraction of copper
U
استخراج مس
productions
U
استخراج
instrumental analysis
U
تجزیه دستگاهی
broken
<adj.>
U
شکسته
[دستگاهی]
built in aerial
آنتن دستگاهی
kaolinite
U
سنگ معدنی بفرمول 4
ore
U
معدنیات کلوخه معدنی
antimony
U
توتیای معدنی انتیمون
watering place
U
محل چشمه اب معدنی
inorganic pigment
U
رنگدانه های معدنی
ores
U
معدنیات کلوخه معدنی
wollastonite
U
سنگ معدنی "وولستونایت "
montan wax
U
موم سخت معدنی
mineral oil
U
روغن معدنی یانفت
table waters
U
ابهای معدنی سر سفره
maltha
U
نوعی موم معدنی
malthite
U
نوعی موم معدنی
bioinorganic chemistry
U
شیمی معدنی زیستی
pockety
U
دارای چالههای معدنی
to abandon a mine
U
ترک کردن معدنی
extraction thimble
U
انگشتانه استخراج
extraction of bitumen
U
استخراج قیر
extracted
U
استخراج کردن
exploitation
U
انتفاع استخراج
gold mining
U
استخراج طلا
message retrieval
U
استخراج پیام
extracting
U
استخراج کردن
extract
U
استخراج کردن
mibeable
U
قابل استخراج
minable
U
استخراج شدنی
decipherable
U
قابل استخراج
derivations
U
استنساخ استخراج
silver extraction
U
استخراج نقره
minable
U
قابل استخراج
counting votes
U
استخراج اراء
separatory funnel
U
قیف استخراج
derivation
U
استنساخ استخراج
extraction point
U
محل استخراج
feature extraction
U
استخراج خصیصه
mibeable
U
استخراج شدنی
acid extraction
U
استخراج اسیدی
exploiter
U
استخراج کننده
extractor
U
استخراج کننده
indecipherable
U
غیرقابل استخراج
under ground working
U
استخراج زیرزمینی
pan-
U
استخراج کردن
pan
U
استخراج کردن
stope
U
استخراج کردن
educt
U
استخراج یا استنباط
winning
U
استخراج معدن
winnings
U
استخراج معدن
workable
U
قابل استخراج
extractors
U
استخراج کننده
exploitable
U
قابل استخراج
extract copper
U
مس استخراج شده
exploiters
U
استخراج کننده
production of oil
U
استخراج نفت
extractible
U
قابل استخراج
extracts
U
استخراج کردن
extractable
U
استخراج شدنی
pans
U
استخراج کردن
draw out
U
استخراج کردن
under ground mining
U
استخراج زیرزمینی
mining
U
استخراج معدن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com