Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (23 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cry havoc
U
دستور غارت دادن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cry havoc
U
حکم غارت دادن
swag
U
تاب دادن غارت
to cry havoc
U
حکم غارت دادن
to make havoc of
U
برباد دادن غارت کردن
to put any one up to something
U
کسیرا از چیزی اگاهی دادن کسیرادر کاری دستور دادن
statement
U
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
statements
U
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
one for one
U
که برای هر دستور یا کلمه دستور در زبان یک دستور که ماشین تولید میکند
instructs
U
دستور دادن اموزش دادن
directs
U
دستور دادن دستورالعمل دادن
directed
U
دستور دادن دستورالعمل دادن
order
U
سفارش دادن دستور دادن
instructing
U
دستور دادن اموزش دادن
instructed
U
دستور دادن اموزش دادن
instruct
U
دستور دادن اموزش دادن
direct
U
دستور دادن دستورالعمل دادن
order
U
دستور دادن
intuit
U
دستور دادن
to give instractions
U
دستور دادن
intuited
U
دستور دادن
direct
U
: دستور دادن
dictate
U
دستور دادن
intuiting
U
دستور دادن
directed
U
: دستور دادن
dictating
U
دستور دادن
dictates
U
دستور دادن
dictated
U
دستور دادن
dictate
U
دستور دادن
directs
U
: دستور دادن
intuits
U
دستور دادن
to orders dinner
U
دستور ناهار دادن
order
U
دستور دادن سفارش
recall
U
دستور تجمع قوا دادن
recalls
U
دستور تجمع قوا دادن
recalled
U
دستور تجمع قوا دادن
to put any one up to something
U
کسی را در کاری دستور دادن
to issue marching order
U
دستور پیشروی دادن
[ارتش]
to recall the troops from Mali
U
دستور تجمع قوا را از کشورمالی دادن
comment
U
ناتوان کردن موقت یک دستور با قرار دادن آن در محل توضیحات
commenting
U
ناتوان کردن موقت یک دستور با قرار دادن آن در محل توضیحات
commented
U
ناتوان کردن موقت یک دستور با قرار دادن آن در محل توضیحات
extracting
U
دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل
extract
U
دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل
extracted
U
دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل
extracts
U
دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل
CDs
U
دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
CD
U
دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
separator
U
نشانه جدا کردن بخشهای خط دستور در برنامه مثل دستور وآرگومان
statements
U
دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
skips
U
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
skip
U
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
statement
U
دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
modifier
U
دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
actual address
U
دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود
modifiers
U
دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
skipped
U
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
piped
U
که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
pipe
U
که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
basic
U
دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
fetches
U
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
GOSUB
U
دستور برنامه نویسی که یک تابع را اجرا میکند و سپس دستور بعدی را برمی گرداند
fetched
U
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
fetch
U
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
basics
U
دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
prefix
U
کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
prefixes
U
کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
effective
U
دستور نتیجهای که پس از تغییر در دستور اصلی اجرا میشود
branches
U
مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
branch
U
مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
discrimination instruction
U
دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند.
parting injuncyions
U
دستور در هنگام جدایی اخرین دستور
devices
U
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
device
U
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
jump instruction
U
دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه
macroinstruction
U
دستور برنامه نویسی که به چندین دستور در تابع یا ماکرو برمی گردد. نرم افزار نشر Macromedia Derector برای PC و Macintosh با استفاده از زمان چاپ Lingo
cls
U
در -MS DOS دستور سیستم به معنای پاک کردن صفحه نمایش و قرار دادن نشانه گر در بالای صفحه گوشه سمت چپ
language
U
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
languages
U
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
do nothing instruction
U
دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد
halts
U
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
halt
U
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
halted
U
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
resident
U
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
residents
U
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
branches
U
دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند
branch
U
دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند
one plus one address
U
قالب دستور که حاوی محل یک ثبات و محل دستور بعدی باشد
immediate
U
دستور کامپیوتری که عملوند در دستور راست و نه آدرس محل عملوند
robberies
U
غارت
robbery
U
غارت
depredations
U
غارت
inbreak
U
غارت
spoilage
U
غارت
freeboot
U
غارت
loot
U
غارت
forays
U
غارت
foray
U
غارت
plunderage
U
غارت
loots
U
غارت
pillage
U
غارت
pillaged
U
غارت
pillages
U
غارت
looted
U
غارت
depredation
U
غارت
pillaging
U
غارت
plunder
U
غارت
pirates
U
غارت
ravage
U
غارت
ravaging
U
غارت
plundering
U
غارت
despoliation
U
غارت
pirating
U
غارت
ravages
U
غارت
despoilment
U
غارت
ravaged
U
غارت
havoc
U
غارت
plunders
U
غارت
pirated
U
غارت
booty
U
غارت
predatin
U
غارت
rapine
U
غارت
pirate
U
غارت
forage
U
غارت کردن
plunder
U
غارت کردن
loot
U
غارت کردن
ravens
U
غارت کردن
despoils
U
غارت کردن
loots
U
غارت کردن
despoiling
U
غارت کردن
forages
U
غارت کردن
despoiled
U
غارت کردن
plundering
U
غارت کردن
despoil
U
غارت کردن
depredate
U
غارت کردن
looted
U
غارت کردن
foraging
U
غارت کردن
reave
U
غارت کردن
plunders
U
غارت کردن
foraged
U
غارت کردن
freebooting
U
غارت گری
pillaging
U
غارت کردن
ransacks
U
غارت کردن
pillaged
U
غارت کردن
predatory war
U
جنگ با غارت
ransack
U
غارت کردن
harried
U
غارت کردن
harries
U
غارت کردن
harry
U
غارت کردن
harrying
U
غارت کردن
ransacked
U
غارت کردن
pillages
U
غارت کردن
raven
U
غارت کردن
ravaging
U
غارت کردن
ransacking
U
غارت کردن
havoc
U
غارت و ویرانی
to make spoil of
U
غارت کردن
ravage
U
غارت کردن
sacque
U
غارت کردن
rob
U
غارت کردن
ravaged
U
غارت کردن
sacque
U
غارت چپاول
ravages
U
غارت کردن
robbed
U
غارت کردن
robbing
U
غارت کردن
robs
U
غارت کردن
bereave
U
غارت کردن
pillage
U
غارت کردن
rapine
U
غصب غارت کردن
havoc
U
غارت وویران کردن
to play havoc among
U
غارت کردن چاپیدن
to lay waste
U
ویران یا غارت کردن
ravage
U
ویران یا غارت کردن
ravaged
U
ویران یا غارت کردن
ravaging
U
ویران یا غارت کردن
ravages
U
ویران یا غارت کردن
gutting
U
غارت کردن حریصانه خوردن
guts
U
غارت کردن حریصانه خوردن
gut
U
غارت کردن حریصانه خوردن
maraud
U
بقصد غارت حمله کردن
plundrage
U
غارت کردن کالا ازعرشه کشتی
razzia
U
حمله برای غارت وبرده گیری
hunnish
U
دارای خوی ویران سازی و غارت گری
spoliation
U
ضبط یا غارت کشتی بیطرف به وسیله دول متخاصم
reduce
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reducing
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
letter of marque
U
پروانه دستگیر کردن کشتی بازرگانی دشمن و غارت کردن اتباع ایشان
harrow
U
جریحه دار کردن غارت کردن
harrows
U
جریحه دار کردن غارت کردن
addressing
U
در سطح صفر: عملوندی که بخشی از قسمت آدرس دستورالعمل است . سطح اول : عملوندی که در آدرس دستور ذخیره شده است . سطح دوم : عملوندی که در آدرسی که به دستور داده میشود ذخیره شده است
consenting
U
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consented
U
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consents
U
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consent
U
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
maraud
U
غارت کردن چپاول کردن
spoil
U
غارت کردن ضایع کردن
spoliate
U
چپاول کردن غارت کردن
loots
U
چپاولگری کردن غارت کردن
spoiled
U
غارت کردن ضایع کردن
spoils
U
غارت کردن ضایع کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com