English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (21 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nothing to the right U دستور به سکانی برای نگهداشتن سکان به سمت راست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shifts U دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
shift U دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
shifted U دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
one for one U که برای هر دستور یا کلمه دستور در زبان یک دستور که ماشین تولید میکند
immediate U دستور کامپیوتری که عملوند در دستور راست و نه آدرس محل عملوند
fetch U دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
fetched U دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
fetches U دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
macroinstruction U دستور برنامه نویسی که به چندین دستور در تابع یا ماکرو برمی گردد. نرم افزار نشر Macromedia Derector برای PC و Macintosh با استفاده از زمان چاپ Lingo
languages U زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
language U زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
weather helm U تنظیم سکان برای خنثی کردن اثر جریان هوا
card up one's sleeve <idiom> U برای روز مبادا نگهداشتن
stay U سیم وصل به دکل برای نگهداشتن ان
stall feed U در طویله برای پروار شدن نگهداشتن
stayed U سیم وصل به دکل برای نگهداشتن ان
boost control U سیستم کنترلی برای نگهداشتن فشار بوستر
eat one's cake and have it too <idiom> U هم استفاده کردن وهم برای مبادا نگهداشتن
carry light U نورافکن روشن نگهداشتن هدف برای تعقیب
battens U قطعه چوب صاف برای نگهداشتن حالت بادبان
drag bunt U ضربه با ثابت نگهداشتن چوب برای دویدن به پایگاه
batten U قطعه چوب صاف برای نگهداشتن حالت بادبان
watch guard U زنجیر یا طنابی که برای نگهداشتن و پاییدن کسی بکارمیبرند
beechive spring U فلزی از جنس فولاد سخت برای نگهداشتن محل پرچ
teed U منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teeing U منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
capture U کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capturing U کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
tee U منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tees U منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
captures U کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
sustained U پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
sustains U پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
sustain U پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
washout U باقی گذاشتن میلههای 1 و 2و01 برای راست دست و 1 و3 و 7 برای چپ دست
washouts U باقی گذاشتن میلههای 1 و 2و01 برای راست دست و 1 و3 و 7 برای چپ دست
statements U 1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
statement U 1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
right hand rule for electron flow U قاعده راست گرد برای جریان الکترون
dexiotropic U واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست
dexiotropous U واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست
christmass tree U ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 7 و 01 را برای راست دست و میلههای 2 و7 و 01 را برای چپ دست باقی می گذارد
rule [on something] U دستور [در] [مورد] [برای] موضوعی
thrusting U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrust U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrusts U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
helmsman U سکانی
quartermasters U سر سکانی
coxswain U سکانی
quartermaster U سر سکانی
steerman U سکانی
helmsmen U سکانی
operation U دستور بعدی برای اجرا را می خوانند
quartermaster's notebook U دفتر سکانی
steerman U نفر سکانی
trick U سکانی نگهبان
tricked U سکانی نگهبان
tricking U سکانی نگهبان
lee helmsman U کمک سکانی
chief of boat U سکانی قایق
huddle U جمع شدن برای دریافت دستور و علامات
huddled U جمع شدن برای دریافت دستور و علامات
huddling U جمع شدن برای دریافت دستور و علامات
huddles U جمع شدن برای دریافت دستور و علامات
cp U دستور UNIX برای کپی گرفتن از فایل
set the course U دادن راه به سکانی
statement U دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,....
machines U کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
statements U دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,....
disables U دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه
disable U دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه
machine U کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
machined U کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
MD U دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک
disabling U دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه
hep U حرف ندا که برای دستور یاامریه به نظامیان بکارمیرود
directories U SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری
MDs U دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک
undoes U برای برگشتن به وضعیت قبلی , معمولاگ دستور ویرایش
undo U برای برگشتن به وضعیت قبلی , معمولاگ دستور ویرایش
directory U SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری
prompted U نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
executing U دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
directories U در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
prompts U نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
executed U دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
fetches U رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
execute U دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
fetched U رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
mkdir U دستور DOS برای ایجاد دایرکتوری جدید روی دیسک
prompt U نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
fetch U رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
executes U دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
directory U در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
attention to port U احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو
The main road bears to the right. U این جاده اصلی به کمی راست [مورب در سمت راست] ادامه دارد.
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
set U نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
sets U نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
sequences U ثبات CPU که حاوی آدرس دستور بعدی برای پردازش است
directories U در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
mode U وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه
pitches U دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
directory U در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
IAR U ثباتی در CPU که حاوی محل دستور بعدی برای پردازش است
modes U وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه
pitch U دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
setting up U نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
sequence U ثبات CPU که حاوی آدرس دستور بعدی برای پردازش است
fetches U رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه
fetched U رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه
kilos U هزار دستور برناه که هر ثانیه پردازش می شوند برای بررسی توان کامپیوتر
automatics U توانایی کامپیوتر برای اجرای تعدادی برنامه یا کار بدون دستور زیادی
kilo U هزار دستور برناه که هر ثانیه پردازش می شوند برای بررسی توان کامپیوتر
fetch U رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه
automatic U توانایی کامپیوتر برای اجرای تعدادی برنامه یا کار بدون دستور زیادی
venire facias tot matrons U دستور تشکیل هیات منصفهای از زنان برای زنی که مدعی ابستنی است
bi directional U چاپگری که میتواند حروف را از چپ به راست و از راست به چپ با توجه به حرکت نوک به جلو و عقب روی صفحه چاپ کند.
tabulation U نقاط تنظیم در امتداد یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab متوقف میشود
Use this command to send the output to a file instead of to the screen. U برای فرستادن بازده به یک فایل بجای به صفحه نمایش این دستور را بکار ببرید.
directive U دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
directives U دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
CD U دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
stepping U اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است
CDs U دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
step U اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است
macro U کلمهای که برای بیان تعدادی دستور یا ساده کردن نوشتن برنامه به کار می رود
plain dealing U معامله راست حسینی راست باز
orthotropous U دارای تخمک راست راست اسه
one two U ضربههای چپ و راست ضربه چپ با هوک راست
To lead an idle life. U راست راست راه رفتن ( ول بیکار )
else rule U قانون منط ق برنامه دریک دستور -IF Then برای اعمال IF دیگر اگر شرط -IF Then برقرار نبود
logo U زبان برنامه نویسی سطح بالا برای مقاصد آموزشی . با دستور گرافیکی که به سادگی استفاده می شوند
separator U نشانه جدا کردن بخشهای خط دستور در برنامه مثل دستور وآرگومان
statements U دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
statement U دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
skipped U دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
modifier U دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
actual address U دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود
modifiers U دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
skip U دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
skips U دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
piped U که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
pipe U که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
off U خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت
half face U نیم به راست راست یانیم به چپ چپ
columnleft U فرمان ستون به چپ چپ یا به راست راست
basics U دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
basic U دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
GOSUB U دستور برنامه نویسی که یک تابع را اجرا میکند و سپس دستور بعدی را برمی گرداند
effective U دستور نتیجهای که پس از تغییر در دستور اصلی اجرا میشود
prefixes U کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
prefix U کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
ATD U دستور استاندارد برای مودم های سازگار که در شماره گیری تلفن به کار می روند و توسط Hayes ایجاد شده اند
branch U مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
branches U مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
exit U در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
exits U در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
letters U نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letter U نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
devices U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
device U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
logs U وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
log U وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
jump instruction U دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه
discrimination instruction U دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند.
parting injuncyions U دستور در هنگام جدایی اخرین دستور
completing U عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند
complete U عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند
completes U عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند
completed U عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند
do nothing instruction U دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد
helms U سکان
steerage U سکان
rudder U سکان
rudders U سکان
helm U سکان
halted U وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
halts U وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
halt U وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
underhook U گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
residents U برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
resident U برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
afterpiece U پشت سکان
elevator U سکان تعادل
coxswain U سکان قایق
put on rudder U سکان گذاشتن
off take rudder U سکان برداشتن
wheelhouses U اتاق سکان
trick wheel U چرخ سکان
wheelhouses U اطاق سکان
helm U اهرم سکان
wheelhouse U اتاق سکان
kitchen rudder U سکان کروی
wheelhouse U اطاق سکان
elevators U سکان تعادل
coxswain U سکان گیر
steering gear U دنده سکان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com