Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (41 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
area
U
دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
areas
U
دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
paints
U
رنگ و الگو برای پر کردن ناحیه
paint
U
رنگ و الگو برای پر کردن ناحیه
keyboard template
U
الگوی صفحه کلید
users
U
دستورالعمل شرح نحوه استفاده از بسته نرم افزاری یا سیستم
user
U
دستورالعمل شرح نحوه استفاده از بسته نرم افزاری یا سیستم
shift instruction
U
دستورالعمل تغییر مکان دستورالعمل انتقال دستورالعمل جابجایی
desktop
U
الگو یا تصویری که در پشت صفحه ویندوز نمایش دده میشود
matrix
U
الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
matrixes
U
الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
geocoding
U
روش تهیه یک صفحه گرافیکی اطلاعات در رابطه با یک ناحیه جغرافیایی
controller
U
وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند
controllers
U
وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند
colours
U
کوچکترین ناحیه در صفحه CRT که میتواند اطلاعات رنگی را نمایش دهد
colour
U
کوچکترین ناحیه در صفحه CRT که میتواند اطلاعات رنگی را نمایش دهد
zones
U
ناحیه یا بخشی از صفحه تصویر که برای چاپ مخصوص بیان شده است
zone
U
ناحیه یا بخشی از صفحه تصویر که برای چاپ مخصوص بیان شده است
sketch pad
U
ناحیه کاری حافظه که روی یک صفحه نمایش نشان داده شده است
clatter
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatters
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattering
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattered
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
briefing direction
U
دستورالعمل اجرای توجیه دستورالعمل جلسه توجیهی
statitizing
U
فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
visicalc
U
یک برنامه مشهور صفحه گسترده الکترونیکی نام تجاری یک بسته نرم افزاری
image
[ناحیه ای از میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند.]
area
U
ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند
areas
U
ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند
zap
U
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zaps
U
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zapped
U
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zapping
U
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
arithmetic instruction
U
دستورالعمل محاسباتی دستورالعمل حسابی
pause instruction
U
دستورالعمل وقفه دستورالعمل توقف
instruction counter
U
شمارنده دستورالعمل شمارشگر دستورالعمل
blitter
U
عنصر الکترونیکی که برای حرکت دادن یک تصویر از یک ناحیه حافظه به ناحیه دیگر طراحی شده است
strickle
U
الگو صاف کردن
gift wrap
U
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
resemblance
U
[تداعی کردن طرح یا الگو]
botany
U
گیاهان یک ناحیه زندگی گیاهی یک ناحیه
refresh buffer
U
یک مکان حافظه موقت که درهنگام تازه کردن یک صفحه تصویر اصلاعات نمایش صفحه را نگاهداری میکند
cls
U
در -MS DOS دستور سیستم به معنای پاک کردن صفحه نمایش و قرار دادن نشانه گر در بالای صفحه گوشه سمت چپ
packet
U
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packets
U
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
territorialization
U
محدود کردن بیک ناحیه
zoomed
U
بزرگ کردن یک ناحیه از متن
zoom
U
بزرگ کردن یک ناحیه از متن
zooms
U
بزرگ کردن یک ناحیه از متن
qwerty keyboard
U
ترتیب صفحه کلید که روی بسیاری از صفحه کلیدهای موجود در ماشین تحریر وکامپیوتر و کلمه پردازهااستاندارد میباشد صفحه کلید کورتی
zooming
U
بزرگ کردن یک ناحیه از متن یا گرافیک
programs
U
نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
program
U
نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
packaging
U
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
rig
U
نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rigs
U
نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rigged
U
نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
overpacking
U
دوباره لفاف کردن یا بسته بندی کردن
shook
U
بسته کردن
pack
U
بسته کردن
packs
U
بسته کردن
parcel
U
بسته بندی کردن
parcels
U
بسته بندی کردن
packets
U
بسته بندی کردن
packs
U
بسته بندی کردن
parceling
U
بسته بندی کردن
pack
U
بسته بندی کردن
stripping
U
بسته بندی کردن
wrap
U
بسته بندی کردن
wraps
U
بسته بندی کردن
put up
U
بسته بندی کردن
packet
U
بسته بندی کردن
packing
U
بسته بندی کردن
put-up
U
بسته بندی کردن
to commit oneself
U
خودراگرفتاریا بسته کردن
pens
U
نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
penned
U
نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
pen
U
نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
penning
U
نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
child window
U
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
patterns
U
محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
pattern
U
محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
packaged
U
قوطی بسته بندی کردن
packages
U
قوطی بسته بندی کردن
botton
U
بسته شدن تکمه کردن
package
U
قوطی بسته بندی کردن
size up
<idiom>
U
بسته به شرایط ،برانداز کردن
shunt
U
موازی کردن بستن بسته شدن
pack
U
بسته کردن یکدست ورق بازی
shunted
U
موازی کردن بستن بسته شدن
shunts
U
موازی کردن بستن بسته شدن
packs
U
بسته کردن یکدست ورق بازی
packet
U
یچ کردن بسته ها داده ارسال میکند
packets
U
یچ کردن بسته ها داده ارسال میکند
multicast packet
U
بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
terrtorialize
U
محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
attack pattern
U
الگوی تک
unpack
U
غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
unpacks
U
غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
unpacking
U
غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
raster
U
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
paper white monitor
U
صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
probabilistic model
U
الگوی تصادفی
vintage model
U
الگوی زمانی
field template
U
الگوی فیلد
economic model
U
الگوی اقتصادی
mathematical model
U
الگوی ریاضی
normative model
U
الگوی هنجاری
stenograph
U
الگوی حروف
energy pattern
U
الگوی انرژی
pattern of development
U
الگوی توسعه
mathematicl model
U
الگوی ریاضی
econometric model
U
الگوی اقتصادسنجی
probabilistic model
U
الگوی احتمالی
dynamic model
U
الگوی پویا
two sector model
U
الگوی دو بخشی
random model
U
الگوی تصادفی
movement pattern
U
الگوی حرکتی
demand pattern
U
الگوی تقاضا
haavelmo model
U
الگوی هاولمو
program schema
U
الگوی برنامه
conjunctive model
U
الگوی عطفی
micro model
U
الگوی خرد
purchasing patterns
U
الگوی خرید
neoclassical model
U
الگوی نئوکلاسیک
radiation pattern
U
الگوی تابش
molecular model
U
الگوی مولکولی
stochastic model
U
الگوی تصادفی
macro model
U
الگوی کلان
bit pattern
U
الگوی بیتی
bit pattern
U
الگوی ذرهای
alignment chart
U
الگو
modelled
U
الگو
modeled
U
الگو
mold
U
الگو
standard
U
الگو
moulded
U
الگو
standards
U
الگو
nomogram
U
الگو
model
U
الگو
paradigms
U
الگو
molds
U
الگو
molded
U
الگو
templates
U
الگو
template
U
الگو
textures
U
الگو
texture
U
الگو
moulds
U
الگو
schema
U
الگو
paradigm
U
الگو
mould
U
الگو
schemata
U
الگو
pattern
U
الگو
patterns
U
الگو
models
U
الگو
scans
U
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scan
U
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scanned
U
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
micro dynamic model
U
الگوی خرد پویا
scheme
U
الگوی پیش فرض
archetypes
U
طرح یا الگوی اصلی
balanced growth model
U
الگوی رشد متوازن
stencil plate
U
الگوی نقشه برداری
developmental motor pattern
U
الگوی حرکت تکوینی
decision model
U
الگوی تصمیم گیری
macro dynamic model
U
الگوی کلان پویا
archetype
U
طرح یا الگوی اصلی
pattern construction drawing
U
الگوی نقشههای ساختمانی
space filling molecular model
U
الگوی مولکولی فضا پر کن
street gauge
U
الگوی سطح راه
sport skill pattern
U
الگوی مهارت ورزشی
stick and ball model
U
الگوی گلوله و میله
fundamental motor pattern
U
الگوی بنیادی حرکت
free electron model
U
الگوی الکترون ازاد
feminiene stereotype
U
الگوی قالبی زنانگی
noncompetitive model
U
الگوی غیر رقابتی
drilling jig
U
الگوی مته کاری
drill jig
U
الگوی مته کاری
planning model
U
الگوی برنامه ریزی
vintage model
U
الگوی مقطع زمانی
s r model
U
الگوی محرک- پاسخ
stimulus response model
U
الگوی محرک- پاسخ
raster
U
گرافیکی که تصاویر آن روی خط وطی در صفحه نمایش یا صفحه ساخته می شوند
consol
U
دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
plasma display
U
صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
ksr
U
ترمینالی که صفحه کلید و صفحه نمایش دارد و به CPU متصل است
cons
U
نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
table
U
لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
autos
U
متنی که خودکار اطراف یک تصویر یا از یک صفحه به صفحه دیگر می چرخد
auto
U
متنی که خودکار اطراف یک تصویر یا از یک صفحه به صفحه دیگر می چرخد
tabled
U
لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
conning
U
نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
conned
U
نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
con
U
نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
lead in page
U
صفحه ویدیویی که کاربر را به صفحه مورد نظر هدایت میکند
tabling
U
لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
tables
U
لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
multiviewports
U
صفحه نمایشی که دو یاچندین صفحه قابل دید رانمایش میدهد
routing
U
صفحه ویدیو متنی که مسیر سایر صفحه ها را شرح میدهد
portraits
U
جهت صفحه یا یک ورق صفحه که بلندترین لبه عمودی است
portrait
U
جهت صفحه یا یک ورق صفحه که بلندترین لبه عمودی است
raster
U
یک حرکت افقی اشعه روی صفحه در مقابل صفحه CRT
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com