English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
communication standing instructions U دستورات ثابت مخابراتی
standing signal instructions U دستورات ثابت مخابراتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cirvis U دستورات مخابراتی که برای گزارش مشاهدات اطلاعاتی تهیه می شوند
standing orders U دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing order U دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
excitation U انتشار امواج مخابراتی تغذیه لامپ دستگاههای مخابراتی پخش موج درفرستنده
high class communication set U دستگاه مخابراتی با کلاس بالادستگاه مخابراتی پر ارزش
spurious signal U علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
communication link U رابطه مخابراتی ربط مخابراتی
cisc U مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
communication security monitoring U کنترل تامین مخابراتی نظارت در امر تامین مخابراتی
opens U دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند
cycled U تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
open U دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند
cycle U تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
opened U دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند
cycles U تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
AT command set U حالتی در مودم که آماده پذیرش دستورات با استفاده از مجموعه دستورات Hayes AT است
macro U نوشتن برنامه با استفاده از دستورات ماکرو با بیان دستورات آن
communication security account U میزان تامین مخابراتی اندازه تامین مخابراتی
dot U روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد
dotting U روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد
plotter U نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند
plotters U نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند
RISC U طراحی CPU که مجموعه دستورات آن حاوی دستورات سریع الاجرا وساده است که نوشتن برنامه را مشکلتر ولی سریعتر میکند
writable instruction set computer U طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند
WISC U طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند
menu U برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menus U برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
controlled net U شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
pre U دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
pre- U دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
static employment U کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
command.com U در -MS DOS فایل برنامهای که حاوی مفسر دستورات سیستم عامل است این برنامه همیشه در حافظه مقیم است و دستورات سیستم را تشخیص میدهد و به عمل تبدیل میکند
fixed capital U سپرده ثابت اموال ثابت یکان
static test U ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
communication line U خط مخابراتی
copied U نگهبان مخابراتی
signal services U خدمات مخابراتی
signal security U تامین مخابراتی
signal flag U پرچم مخابراتی
communications protocol U پروتکل مخابراتی
communication signal U سیگنال مخابراتی
signal communications U ارتباطات مخابراتی
telenet U شبکه مخابراتی
copies U نگهبان مخابراتی
communications processor U پردازنده مخابراتی
additives U پیوند کد مخابراتی
additive U پیوند کد مخابراتی
communications system U سیستم مخابراتی
signal services U قسمتهای مخابراتی
communications channel U کانال مخابراتی
communications link U پیوند مخابراتی
copying U نگهبان مخابراتی
copy U نگهبان مخابراتی
communications satellite U ماهوارههای مخابراتی
communication deception U فریب مخابراتی
communication security U تامین مخابراتی
communication network U شبکه مخابراتی
communication cover U پوشش مخابراتی
communication satellite U ماهواره مخابراتی
communication link U تسلسل مخابراتی
communications server U سرویس دهنده مخابراتی
phonetic alphabet U کلمات قراردادی مخابراتی
ace high U سیستم مخابراتی قمرمصنوعی
communication security U برقراری تامین مخابراتی
volumes U قدرت دستگاه مخابراتی
common user net work U شبکه مخابراتی مشترک
volume U قدرت دستگاه مخابراتی
communication relay ship U ناو تقویتی مخابراتی
signalled U علایم مخابراتی مخابرات
communications software U نرم افزار مخابراتی
signaled U علایم مخابراتی مخابرات
way station U ایستگاه رله مخابراتی
signal U علایم مخابراتی مخابرات
communications control unit U واحد کنترل مخابراتی
selsyn U سیستم سینکرونیزه مخابراتی
sample U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sampled U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
programmable communications interface U رابط مخابراتی برنامه پذیر
courier U ماهواره مخابراتی رله کننده
spot net U شبکه مخابراتی دیدبان یادیدبانی
station log U دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
directed net U شبکه توجیه شده مخابراتی
relays U ایستگاه واسطه مخابراتی رله
relayed U ایستگاه واسطه مخابراتی رله
relay U ایستگاه واسطه مخابراتی رله
couriers U ماهواره مخابراتی رله کننده
approved circuit U مدار تصویب شده مخابراتی
fire direction net U شبکه مخابراتی هدایت اتش
signal security U حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
phase jitter U اعوجاجهای ناخواسته در یک سیگنال مخابراتی
communication security custodian U مسئول وسایل تامین مخابراتی
cover U دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
station log U دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
covers U دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
lock on U باعلائم مخابراتی و رادارچیزی را تعقیب کردن
tie line U کانال مخابراتی کرایه داده شده
simplex circuit U مدار سیمپلکس مخابراتی یایک خطه
coverings U دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
standing U ثابت دستورالعمل ثابت
monitor U به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
ground waves U امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
monitored U به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
way station U ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
monitors U به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
single line U مدار یک خطه مخابراتی درخواست مستقیم یا یک طرفه
symbolic form U علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
parroting U وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parroted U وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parrot U وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parrots U وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
clocking U روشی برای همزمان کردن دو دستگاه فرستنده و گیرنده مخابراتی
communication security custodian U مسئول شمارش و تحویل و تحول و نگهداری وسایل تامین مخابراتی
steadying U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
fan marker U نوعی برج مراقبت مخابراتی که تشعشعات امواج ان به صورت دایره قائم است
ecom U Oriented ElectronicComputer فرایند ارسال ودریافت پیامها به صورت دیجیتالی در تسهیلات مخابراتی ail
pogo U در رهگیری هوایی یعنی چانل مخابراتی را که بعد از این کلمه اعلام می کنم بگیرید
common carrier U شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
multidrop line U پیکربندی سیستم مخابراتی که یک کانال یا خط منفرد رابرای سرویس دادن به ترمینالها بکار می برد خطی با چند افت
telpak U سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد
fix U ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
fixes U ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
prevention of stripping U ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
station number U شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
compromising emanation U پیام خطرناک از نظر تامین مخابراتی ارتباط خطرناک
helical wave guide U لوله فلزی که از فیبرهای نازک شیشهای و سیم هائی که توانایی انتقال هزاران پیام در خطوط مخابراتی رادارند تشکیل شده است
demodulator U دستگاهی که سیگنالهای انتقال یافته در یک اتصال مخابراتی را دریافت کرده وانها را به پالسهای الکتریکی یا بیتها که قابل ورود به ماشین داده پردازباشند
auto cat U هواپیمای رله کننده هواپیمای واسطه مخابراتی
morning orders U دستورات روزانه
standard specification U دستورات استاندارد
runs U دستورات یک برنامه
run U دستورات یک برنامه
offerings U راهنماییهاو دستورات
shipping instructions U دستورات حمل
forwarding instruction U دستورات حمل
night order U دستورات شبانه
cattage key people U افرادی که در خانه کار می کنند و کار را از طریق سیستمهای مخابراتی فلاپی دیسک یاسایر وسایل به شرکت ارسال می دارند
operates U دستورات اجرای کامپیوتر
microsequence U مجموعهای از ریز دستورات
microprogram U مجموعه زیر دستورات
transfer U تغییر دستورات یا کنترل
transferring U تغییر دستورات یا کنترل
policy file U پرونده خط مشیها و دستورات
operate U دستورات اجرای کامپیوتر
transfers U تغییر دستورات یا کنترل
operated U دستورات اجرای کامپیوتر
input output instructions U دستورات ورودی و خروجی
assembly instrudactions U مقررات یا دستورات نصب
control flag U پرچم نشان دهنده دستورات
illiterate U که دستورات و عملیات کامپیوتری را نمیفهمد
reduced instruction set computer U طرح CPU که مجموعه دستورات
register U ذخیره موقت دستورات اجرایی
registers U ذخیره موقت دستورات اجرایی
bell book U دفتر ثبت دستورات موتور
registering U ذخیره موقت دستورات اجرایی
format U قواعد دقیق دستورات و آرگومان ها
format U قواعد دستورات زمان اسمبلی
formats U قواعد دستورات زمان اسمبلی
logic seeking U دستورات تنظیم و... را تشخیص میدهد
formats U قواعد دقیق دستورات و آرگومان ها
job U فایلی که حاوی دستورات در gcl است
list U لیست توابع یا دستورات و حل آنها در برنامه
backtell U ابلاغ دستورات رسیده از رده بالا
quasi- U که نشان دهنده تعداد دستورات است
backtell U رله کردن دستورات تکرار فرامین
code U تبدیل دستورات یا داده به فرم دیگر
automatically U که بدون دستورات مشخصی کار میکند
electronically U مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی
disassemble U ارسال دستورات کد ماشین به قواعد اسمبلی
skipped U نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات
microcycle U برای دادن زمان اجرای دستورات
skip U نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات
skips U نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات
NetBIOS U استاندارد دستورات که غالبا استفاده میشود.
jobs U فایلی که حاوی دستورات در gcl است
compiling U زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
inputted U لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند.
register U ثباتی درCPU که محل دستورات را ذخیره میکند
internal U روش نمایش داده و دستورات در CPU یا پشتیبان
loops U ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
registering U ثباتی درCPU که محل دستورات را ذخیره میکند
assembly U تعدادی دستورات کد اسمبلی که یک کار را تشکیل می دهند
registers U ثباتی درCPU که محل دستورات را ذخیره میکند
looped U ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
macro U تابع و دستورات برای انجام عمل ماکرو
input U لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند.
compiles U زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
languages U قالب و فرمت دستورات و داده ها در یک زبان مشخص
loop U ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
Hewlett Packard U مجموعه دستورات استاندارد برای شرح گرافیک
briefing U جلسه توجیهی خلاصه کردن دستورات و گزارشات
briefings U جلسه توجیهی خلاصه کردن دستورات و گزارشات
machines U عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر
compile U زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
Hayes Corporation U مودمی که سازگار با مجموعه دستورات Hayes At است
language U قالب و فرمت دستورات و داده ها در یک زبان مشخص
machine U عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com