English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fold U دسته یا گله گوسفند
folded U دسته یا گله گوسفند
folds U دسته یا گله گوسفند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sheepwalk U مرتع گوسفند چراگاه گوسفند
rammed U گوسفند نر
mutton U گوسفند
heder U گوسفند نر
sheep U گوسفند
rams U گوسفند نر
ram U گوسفند نر
mounting U دسته و پشت بند دسته شمشیر
merino U گوسفند مرینوس
folded U اغل گوسفند
fold U اغل گوسفند
pestle U ران گوسفند
folds U اغل گوسفند
fat tailed sheep U گوسفند ایرانی
kade U شپش گوسفند
ked U شپش گوسفند
sheepfold U اغل گوسفند
sheepcote U اغل گوسفند
sheep's feet U پاچه گوسفند
ovine U شبیه گوسفند
sheep skin U پوست گوسفند
duff U سرقت گوسفند
sheepskin U پوست گوسفند
the fat tail of a sheep U دنبه گوسفند
rump U دنبه گوسفند
pestles U ران گوسفند
reeve U اغل گوسفند
sheep U چرم گوسفند
persian lamb U گوسفند قره کل
sheep cote U اغل گوسفند
sheep fold U اغل گوسفند
rumps U دنبه گوسفند
sheep walk U چراگاه گوسفند
sheppy U اغل گوسفند
mutton U گوشت گوسفند
riblet U انتهای دنده گوسفند
TO set the fox to keep the geese . <proverb> U گوسفند را به گرگ سپردن .
foot rot U ناخوشی پا در گاو و گوسفند
drover U دلال گاوو گوسفند
longhorn U گوسفند شاخ دراز
coop U اغل گوسفند زندان
krimmer U پوست گوسفند خاکستری
ewe wool U پشم گوسفند ماده
dorset horn U گوسفند شاخ بلندانگلیسی
cabretta U چرم نرم گوسفند
thurl U مفصل خاصره گوسفند
wether U گوسفند اخته خواجه
gid U سرگیجه گوسفند و امثال ان گیج
wiltshire U نژاد گوسفند سفیدرنگ انگلیسی
shropshire U نژادی از گوسفند بی شاخ انگلیسی
bighorn U نوعی گوسفند کوهی امریکایی
breakaway U هجوم وحشیانه گله گوسفند و گاو رم
selected breed U [گوسفند یا چهارپای اصلاح نژاد شده]
chamois U چرم بسیارنازک از پوست گوسفند و بز و گوزن
dorper U گوسفند افریقایی سفید صورت سیاه
gigot U ران گوسفند و غیره که پخته باشد
nosegay U دسته گل یایک دسته علف
suet U چربی سخت دور کلیه وکمر گوسفند
fleshing U تنگ اشغال گوسفند در موقع پوست کنی
suint U عرق خشک شده روی پشم گوسفند
fleecing U پشم گوسفند وجانوران دیگر پارچه خوابدار
fleeces U پشم گوسفند وجانوران دیگر پارچه خوابدار
fleece U پشم گوسفند وجانوران دیگر پارچه خوابدار
Baa! U بع! [صدای گوسفند دادن برای جلب توجه]
leg of mutton U دارای پاهای مثلثی شکل شبیه گوسفند
lorgnette U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnettes U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
skiver U چرم نازک شده پوست گوسفند تیماج صحافی وغیره
bock U یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
karakul U کاراکول [نژادی از گوسفند آسیائی با رنگ طبیعی سیاه، خاکستری و گاهی قهوه ای]
windrow U دسته دسته کردن
sorts U دسته دسته کردن
shoals of people U دسته دسته مردم
in detail U مفصلا دسته دسته
group U دسته دسته کردن
groups U دسته دسته کردن
classify U دسته دسته کردن
regiments U دسته دسته کردن
trooped U دسته دسته شدن
sects U دسته دسته مذهبی
sect U دسته دسته مذهبی
sorted U دسته دسته کردن
troop U دسته دسته شدن
sort U دسته دسته کردن
assort U دسته دسته کردن
regiment U دسته دسته کردن
assort U دسته دسته شدن
distribute U دسته دسته کردن
trooping U دسته دسته شدن
streams of people U دسته دسته مردم
they came in bands U دسته دسته امدند
scores of people U دسته دسته مردم
to form into groups U دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
coaction U عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
kemp U پشم ضخیم [بیشتر مربوط به ناحیه زیر شکم گوسفند بوده که شکننده است و خاصیت رنگ پذیری کمی دارد.]
kilim [glim] U گلیم [زیر اندازی ساده از پشم گوسفند یا بز که پرز نداشته و پود نما است و رنگ آمیزی و نقشه آن با استفاده از پودهای رنگی تعیین می شود.]
baa U بع بع کردن مثل گوسفند صدا کردن
ba U بع بع کردن مثل گوسفند صدا کردن
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
bundle U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundles U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundling U متمرکز کردن دسته کردن دسته
lincoln U ایالت لینکلن شایر انگلستان گوسفند نژاد لینکلن شایر ابراهام لینکلن
helms U دسته
bracket U دسته
pitman U دسته
fagot U دسته
batches U دسته
cliques U دسته
hilts U دسته
clump U دسته
tufts U دسته
tuft U دسته
faggots U دسته
helm U دسته
clumping U دسته
clumps U دسته
clique U دسته
hilt U دسته
clumped U دسته
wisp U دسته
hosted U دسته
host U دسته
fasciculate U دسته دسته
ears U دسته
wisps U دسته
ear U دسته
shook U دسته
gens U دسته
clusters U دسته
cluster bombs U دسته
hosting U دسته
hosts U دسته
platoons U دسته
platoon U دسته
bodle U دسته
boodle U دسته
skeins U دسته
cheque book U دسته چک
classis U دسته
ringleaders U سر دسته
ringleader U سر دسته
confraternity U دسته
covey U دسته
fascicle U دسته
fascicle or cule U دسته
fascicled U دسته دسته
cluster bomb U دسته
cranked U دسته
crank U دسته
ranges U دسته
ranged U دسته
range U دسته
sections U دسته
section U دسته
nosegay U دسته گل
processions U دسته
procession U دسته
hordes U دسته
kinds U دسته
passel U دسته
horde U دسته
congregations U دسته
cranking U دسته
cranks U دسته
haft U دسته
cluster U دسته
teams U دسته
handgrip U دسته
handhold U دسته
team U دسته
kindest U دسته
kind U دسته
droves U دسته
drove U دسته
helve U دسته
bouquets U دسته گل
bouquet U دسته گل
congregation U دسته
bunch U دسته
leader U سر دسته
clan U دسته
bevy U دسته
clans U دسته
category U دسته
brigades U دسته
brigade U دسته
bundling U دسته
bundles U دسته
bundle U دسته
tress U دسته مو
set U دسته
lever U دسته
levers U دسته
gang U دسته
groups U دسته دسته
scores U دسته دسته
corps U دسته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com