Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tiller
U
دسته سکان
tillers
U
دسته سکان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
tiller
U
دسته سکان قایق
tillers
U
دسته سکان قایق
hiking stick
U
دسته اضافی سکان که خم میشود و در عین حال مسیررا تعیین میکند
job stick
U
سکان هدایت دسته فرمان
Other Matches
mounting
U
دسته و پشت بند دسته شمشیر
rudder
U
سکان
helm
U
سکان
rudders
U
سکان
steerage
U
سکان
helms
U
سکان
coxswain
U
سکان گیر
rudder
U
تیغه سکان
off take rudder
U
سکان برداشتن
pilot house
U
اطاق سکان
balanced rudder
U
سکان متعادل
afterpiece
U
پشت سکان
steering compass
U
قطبنمای سکان
elevators
U
سکان تعادل
elevator
U
سکان تعادل
helms
U
اهرم سکان
helmsman
U
مسئول سکان
helmsmen
U
سکان گیر
helmsmen
U
مسئول سکان
tiller flat
U
سکان پاشنه
wheel indicator
U
نشانگر سکان
automatic steering device
U
سکان خودکار
helm
U
سکان پرواز
kitchen rudder
U
سکان کروی
coxswain
U
سکان قایق
helms
U
سکان پرواز
helm
U
اهرم سکان
standard rudder
U
51 درجه سکان
wheelhouses
U
اطاق سکان
wheelhouse
U
اتاق سکان
joystick
U
سکان هدایت
wheelhouse
U
اطاق سکان
navigators
U
افسر سکان
steering gear
U
دنده سکان
wheelhouses
U
اتاق سکان
put on rudder
U
سکان گذاشتن
navigator
U
افسر سکان
the rudder of a ship
U
سکان کشتی
rudders
U
تیغه سکان
trick wheel
U
چرخ سکان
joysticks
U
سکان هدایت
helmsman
U
سکان گیر
elevator
U
سکان بالا دهنده
absolute joystick
U
سکان هدایت مطلق
elevators
U
سکان بالا دهنده
tiller
U
اهرم سکان کشتی
lee helm
U
سکان سمت پناه
rudder indicator
U
نشانگر تیغه سکان
helm
U
زاویه سکان از خط مستقیم
helm
U
سکان کشتی یا قایق
shift the rudder
U
تغییر دادن سکان
shift the rudder
U
معکوس کردن سکان
skeg
U
حماله تیغه سکان
helms
U
سکان کشتی یا قایق
helms
U
زاویه سکان از خط مستقیم
lee helm
U
سکان کمکی ناو
rudders
U
سکان عقب هواپیما
weather helm
U
سکان سمت باد
rudder
U
سکان عقب هواپیما
tillers
U
اهرم سکان کشتی
steering wheels
U
چرخ سکان فرمان اتومبیل
pilot rudder
U
تیغه سکان مانور ناو
steering wheel
U
چرخ سکان فرمان اتومبیل
pintle
U
محور عقب تیغه سکان
nosegay
U
دسته گل یایک دسته علف
rudder
U
سکان هواپیما وسیله هدایت یا خط سیر
rudders
U
سکان هواپیما وسیله هدایت یا خط سیر
lorgnettes
U
ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnette
U
ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
high tailed aircraft
U
هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
rate joystick
U
سکان هدایتی با سرعت ثابت حرکت مکان نما
nothing to the right
U
دستور به سکانی برای نگهداشتن سکان به سمت راست
weather helm
U
تنظیم سکان برای خنثی کردن اثر جریان هوا
sort
U
دسته دسته کردن
sorted
U
دسته دسته کردن
sorts
U
دسته دسته کردن
assort
U
دسته دسته شدن
they came in bands
U
دسته دسته امدند
assort
U
دسته دسته کردن
trooping
U
دسته دسته شدن
groups
U
دسته دسته کردن
regiments
U
دسته دسته کردن
distribute
U
دسته دسته کردن
regiment
U
دسته دسته کردن
classify
U
دسته دسته کردن
troop
U
دسته دسته شدن
sect
U
دسته دسته مذهبی
trooped
U
دسته دسته شدن
in detail
U
مفصلا دسته دسته
sects
U
دسته دسته مذهبی
group
U
دسته دسته کردن
streams of people
U
دسته دسته مردم
scores of people
U
دسته دسته مردم
windrow
U
دسته دسته کردن
shoals of people
U
دسته دسته مردم
coaction
U
عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
to form into groups
U
دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
anti collision light
U
چراغ یا لامپ چشمک زنی که در بالای سکان عمودی یا زیرهواپیما به منظور افزایش قابلیت دیده شدن نصب میگردد
anti servo tab
U
بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
lie
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
rudder post
U
ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
bundles
U
متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundling
U
متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundle
U
متمرکز کردن دسته کردن دسته
gangs
U
دسته
clans
U
دسته
clan
U
دسته
category
U
دسته
ilk
U
دسته
hosts
U
دسته
cliques
U
دسته
clique
U
دسته
bail arm
U
دسته
sheaf
U
دسته
stemmed
U
دسته
ringleader
U
سر دسته
stemming
U
دسته
stems
U
دسته
ringleaders
U
سر دسته
nib
U
دسته
platoon
U
دسته
hilts
U
دسته
levers
U
دسته
shook
U
دسته
hilt
U
دسته
lever
U
دسته
stem
U
دسته
tuft
U
دسته
tufts
U
دسته
parcels
U
دسته
parcel
U
دسته
gang
U
دسته
skeins
U
دسته
skein
U
دسته
platoons
U
دسته
kinds
U
دسته
wisp
U
دسته
wisps
U
دسته
pitman
U
دسته
nibs
U
دسته
teams
U
دسته
cluster bombs
U
دسته
clusters
U
دسته
passel
U
دسته
bouquets
U
دسته گل
bouquet
U
دسته گل
drove
U
دسته
team
U
دسته
cluster
U
دسته
kindest
U
دسته
kind
U
دسته
handles
U
دسته
droves
U
دسته
cluster bomb
U
دسته
handle
U
دسته
cranks
U
دسته
section
U
دسته
work team
U
دسته
assortment
U
دسته
host
U
دسته
tussock
U
دسته مو
processions
U
دسته
hosted
U
دسته
procession
U
دسته
tussocks
U
دسته مو
hosting
U
دسته
sections
U
دسته
range
U
دسته
bunch
U
دسته
cranking
U
دسته
bunched
U
دسته
bunches
U
دسته
cranked
U
دسته
assortments
U
دسته
bunching
U
دسته
crank
U
دسته
A bunch ( bouquet ) of flowers .
U
دسته گل
nosegay
U
دسته گل
ranges
U
دسته
ranged
U
دسته
A bouquet (bunch)of flowers.
U
دسته گه
army
U
دسته
sets
U
دسته
set
U
دسته
handhold
U
دسته
handgrip
U
دسته
corps
U
دسته
rabble
U
دسته
haft
U
دسته
bevy
U
دسته
lot
U
دسته
gens
U
دسته
brigades
U
دسته
brigade
U
دسته
setting up
U
دسته
armies
U
دسته
leader
U
سر دسته
helve
U
دسته
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com