English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
octet U دسته خوانندگان یانوازندگان هشت نفری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
quire U دسته خوانندگان
choir U دسته خوانندگان
chorale U دسته خوانندگان
choral U دسته خوانندگان
chorus U هم سرایی کردن دسته خوانندگان
chorused U هم سرایی کردن دسته خوانندگان
choruses U هم سرایی کردن دسته خوانندگان
chorusing U هم سرایی کردن دسته خوانندگان
chorale U دسته سرایندگان مجموعه خوانندگان
chorister U اوازه خوان جزو دسته خوانندگان
choristers U اوازه خوان جزو دسته خوانندگان
pleiad U دسته هفت نفری
septet U دسته هفت نفری
decurion U رئیس دسته ده نفری
septette U دسته هفت نفری هفتگانه
century U عده نظامی صد نفری گروهان صد نفری
centuries U عده نظامی صد نفری گروهان صد نفری
disciplinary control board U کمیسیون 5 نفری یکانها کمیسیون 5 نفری شورای انضباطی یکان
choir U گروه خوانندگان
the a of a book U خوانندگان کتابی
choric U وابسته بدسته خوانندگان
karaite U عضو تیرهای ازیهودکه تنهانص توریه راقبول دارند....یعنی خوانندگان
agony aunt U شخصیکهدر ستونیاز روزنامه مطلبمینویسد کهدر آن پاسخ مشکلات و نامههای خوانندگان طرح میشود
triumvier U سه نفری
percapita U نفری
threesomes U سه نفری
threesome U سه نفری
triumvirates U سه نفری
triumvirate U سه نفری
mounting U دسته و پشت بند دسته شمشیر
parleyed U گفتگوی دو نفری
folie a deux U جنون دو نفری
tandem U درشکه دو نفری
tandems U درشکه دو نفری
parley U گفتگوی دو نفری
duumvirate U حکومت دو نفری
duopoly U انحصار دو نفری
single U تنها یک نفری
quintette U پنج نفری
threesome U بازی سه نفری
trio U سه نفری سه تایی
trios U سه نفری سه تایی
quintet U پنج نفری
dialogues U مکالمهء دو نفری
parleys U گفتگوی دو نفری
parleying U گفتگوی دو نفری
threesomes U بازی سه نفری
quintets U پنج نفری
dialogue U مکالمهء دو نفری
morrice U نوعی رقص شش نفری
morris U نوعی رقص شش نفری
counsel U مشاوره دو نفری مشورت
percapita U بقرار هر نفری هر راس
counseled U مشاوره دو نفری مشورت
counselled U مشاوره دو نفری مشورت
counselling U مشاوره دو نفری مشورت
monolog U تک سخنگویی صحبت یک نفری
heptarchy U حکومت هفت نفری
stichomythia U سوال وجواب در نفری
monologues U تک سخنگویی صحبت یک نفری
monologue U تک سخنگویی صحبت یک نفری
delire a quatre U هذیان چهار نفری
counsels U مشاوره دو نفری مشورت
strengths U قدرت رزمی استعداد نفری
petit jury U هیئت منصفه دوازده نفری
roomette U اتاقک یا کوپه یک نفری ترن
foursomes U بازی گلف چهار نفری
foursome U بازی گلف چهار نفری
duumvir U شریک رتبه حکومت دو نفری
tarantella U رقص تند دو نفری ایتالیایی
madrigals U سرود عاشقانه چند نفری
madrigal U سرود عاشقانه چند نفری
strength U قدرت رزمی استعداد نفری
nosegay U دسته گل یایک دسته علف
ombre U نوعی بازی ورق سه نفری اسپانیولی
omber U نوعی بازی ورق سه نفری اسپانیولی
squad U گروه 5 نفری تیراندازان در مسابقه نوبتی
rigaudon U رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
rigadoon U رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
quadrille U نوعی بازی ورق چهار نفری
quadrilles U نوعی بازی ورق چهار نفری
squads U گروه 5 نفری تیراندازان در مسابقه نوبتی
Netscape Navigator U یکی از جستجوگران معروف www که هنوز هم در بازار مط رح است شامل خصوصیات بسیاری از قبیل خوانندگان جدید و نیز تامین برنامههای java است
tetrarchy U یکی از استانهای چهارگانه حکومت چهار نفری
string quartets U ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
string quartet U ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
lorgnette U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnettes U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
quintets U قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
quintet U قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
quintette U قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
adagio رقص دو نفری که زن روی پنجهء پا میرقصد و بکمک مرد آهسته بهوا میپرد
sects U دسته دسته مذهبی
in detail U مفصلا دسته دسته
sorted U دسته دسته کردن
scores of people U دسته دسته مردم
sect U دسته دسته مذهبی
sort U دسته دسته کردن
shoals of people U دسته دسته مردم
windrow U دسته دسته کردن
assort U دسته دسته شدن
groups U دسته دسته کردن
troop U دسته دسته شدن
they came in bands U دسته دسته امدند
group U دسته دسته کردن
trooped U دسته دسته شدن
regiments U دسته دسته کردن
distribute U دسته دسته کردن
assort U دسته دسته کردن
trooping U دسته دسته شدن
regiment U دسته دسته کردن
streams of people U دسته دسته مردم
sorts U دسته دسته کردن
classify U دسته دسته کردن
to form into groups U دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
coaction U عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
all but a few U همه به غیر از چند تایی [چند نفری]
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
They were walking three abreast. سه نفری پهلو به پهلو قدم می زدند
quadrumvir U انجمنی مرکب از چهار تن چهار نفری
bundle U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundling U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundles U متمرکز کردن دسته کردن دسته
manspace U جای خالی در خودرو یا کشتی یا هواپیما جای نفری خالی
lever U دسته
levers U دسته
droves U دسته
procession U دسته
drove U دسته
cranks U دسته
gang U دسته
bouquets U دسته گل
section U دسته
tussock U دسته مو
handle U دسته
tussocks U دسته مو
kind U دسته
handgrip U دسته
handhold U دسته
handles U دسته
bouquet U دسته گل
nosegay U دسته گل
bunch U دسته
clan U دسته
ear U دسته
sections U دسته
range U دسته
ringleaders U سر دسته
crank U دسته
ranged U دسته
ranges U دسته
category U دسته
helve U دسته
bunched U دسته
bunches U دسته
cranking U دسته
sheaf U دسته
gangs U دسته
processions U دسته
cranked U دسته
bunching U دسته
clans U دسته
kindest U دسته
tuft U دسته
boodle U دسته
fagot U دسته
faggots U دسته
faggot U دسته
cheque book U دسته چک
assortment U دسته
skeins U دسته
classis U دسته
ringleader U سر دسته
confraternity U دسته
covey U دسته
skein U دسته
bodle U دسته
platoon U دسته
platoons U دسته
clumped U دسته
clumping U دسته
clumps U دسته
congregation U دسته
congregations U دسته
horde U دسته
hordes U دسته
tufts U دسته
clump U دسته
shook U دسته
ears U دسته
wisps U دسته
wisp U دسته
assortments U دسته
ilk U دسته
hosts U دسته
nib U دسته
cluster bombs U دسته
gens U دسته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com