Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
islets of langerhans
U
دستههای سلولی اثنی عشر بنام >جزایرلانگرهانس < که تولید انسولین میکنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
schizogony
U
تولید مثل بوسیله شکاف یاتقسیم سلولی
bacillus
U
باکتریهای میلهای شکل که تولید هاگ میکنند
insulin
U
انسولین
hyperinsulinism
U
ازدیاد انسولین
insulin shock therapy
U
درمان با ضربه انسولین
the masses
U
دستههای پایین تر
twelver
U
اثنی عشری
duodenal
U
اثنی عشری
major sect among shii muslims
U
اثنی عشری
duodecimal
U
اثنی عشری
duodenal ulcer
U
زخم اثنی عشر
interspecies
U
واقع در بین دستههای خاصی
interspecific
U
واقع در بین دستههای خاصی
floccose
U
دارای دستههای کرک یا پشم
duodenums
U
روده اثنی عشر دوازدهه
duodenum
U
روده اثنی عشر دوازدهه
battalia
U
بسیج دستههای نظامی ونیروهای مسلح
flocculous
U
مانند دستههای پشم بهم چسبیده
wing chair
U
مبل دارای پشتی و دستههای چوبی و سفت
namely
U
بنام
in f.of
U
بنام
for the love of
U
بنام ,
in the name of justice
U
بنام عدالت
name
U
بنام صداکردن
preconize
U
بنام فراخواندن
names
U
بنام صداکردن
the lot fell upon me
U
قرعه بنام من اصابت کرد
jutte
U
نوعی سلاح بنام ده دست
ghostwrite
U
بنام شخص دیگری نوشتن
capacity cost
U
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
aaron's beard
U
گیاهی از خانواده هوفاریقون بنام hypericumcalycinum
cellulous
U
سلولی
unicellularity
U
یک سلولی
unicellular
U
یک سلولی
emmer
U
نوعی گندم سرخ بنام شعیر ابلیس
asp
U
نوعی مار بنام لاتین haje Naja
namesake
U
کسی که بنام دیگری نام گذاری شود
yaws
U
بیماری مسری و عفونی حاصله در اثراسپیروکتی بنام
namesakes
U
کسی که بنام دیگری نام گذاری شود
misname
U
بنام اشتباهی صدا کردن دشنام دادن
lima bean
U
نوعی لوبیا بنام لاتین limensis Phaseolus
pilot line operation
U
کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
embryophyte
U
گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
components
U
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
component
U
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
producer's goods
U
هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
extracellular
U
خارج سلولی
meiosis
U
تقسیم سلولی
multicellular
U
چند سلولی
acellular
U
غیر سلولی
cellular
U
بافت سلولی
intercellular
U
داخل سلولی
amebae
U
جانور تک سلولی
cell animation
U
تحرک سلولی
cell receptor
U
گیرنده سلولی
amoebas
U
جانور تک سلولی
amebas
U
جانور تک سلولی
amoebae
U
جانور تک سلولی
amoeba
U
جانور تک سلولی
parian
U
وابسته به جزیرهای دردریای اژه که مرمری ان بنام است
seconded
U
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding
U
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second
U
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconds
U
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
karyokinesis
U
مرحله تقسیم سلولی
diploblastic
U
دارای دو غشاء سلولی
lysate
U
حاصل تجزیه سلولی
cellular structure
U
ساختارسلولی سازه سلولی
exoenzyme
U
انزیم خارج سلولی
amitosis
U
یک نوع تقسیم سلولی
endoenzyme
U
انزیم داخل سلولی
sclerenchyma
U
بافت سخت سلولی
amoebic
U
وابسته به جانور تک سلولی
macronucleus
U
هسته سلولی بزرگتر
p code
U
روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر
hare and hounds
U
بازی ای که دوتن بنام خرگوش ازپیش دویده خردههای کاغذبرزمین م
euler theorem
U
در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
receptacle
U
حفره درون سلولی گیاه
agamete
U
تکثیر سلولی غیر جنسی
stratum
U
رتبه طبقه نسج سلولی
triploblastic
U
دارای سه غشاء سلولی ابتدایی
receptacles
U
حفره درون سلولی گیاه
protoplasm
U
ماده اصلی جسم سلولی
Jesuits
U
عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
morse alphabet or code
U
الفبای خط و نقطه که شخصی بنام morse برای تلگراف اختراع کرد
parbasis
U
سرودی که دسته تهلیل خوانان بنام سازنده ان وبعنوان تماشاکنندگان میخواند
Jesuit
U
عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
production overheads
U
هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
karyolymph
U
ماده اساسی زمینه هسته سلولی
prophase
U
مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
lumen
U
حفره سلولی درون جدار گیاه
increasing cost industry
U
حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
lyse
U
بوسیله " لیزین " تجزیه سلولی بعمل اوردن
telophase
U
اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
limitation of actions
U
در CLقوانین مربوط به مرور زمان در مجموعهای بنام limitation of Statues جمع اوری شده است
mastigophoran
U
اغازیان تک سلولی تاژکدار که گاهی جزء جلبک محسوبند
gametocyte
U
سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
planar
U
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
derived demand
U
تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
cost fraction
U
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
declassified cost
U
هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
macromere
U
سلولهای بزرگتری که در اثر تقسیم سلولی نامساوی تخم ایجادمیشود
prolotherapy
U
اصلاح وتر یا عضوی بوسیله کاهش رویش وتکثیر سلولی
oem
U
شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
matrix
U
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrixes
U
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
lamplighter
U
با ان چراغ را روشن میکنند
betting shop
U
جائیکهرویاسبهاشرط بندی میکنند
lymphoblast
U
سلولی که تبدیل بذره سفید یابیرنگ بلغم یاخلط میگردد سلول نرسیده لنفی
trampoline
U
توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
drainpipes
U
لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
barbette
U
سنگری که از انجاتوپها رااتش میکنند
drainpipe
U
لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
aeroscope
U
اسبابی که غباروذرات هواراجمع میکنند
Havana
U
سیگاربرگی که درهاوانایاcuba درست میکنند
airbed
U
تشکی که آنرا با باد پر میکنند
bisk
U
ماهی وغیره درست میکنند
trampolines
U
توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
garter
U
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garters
U
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
escolar
U
نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
acceleration principle
U
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
Plants store up the sun's energy.
U
گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
coffee mills
U
دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
endoparasite
U
انگلهایی که درداخل بدن زندگی میکنند
skipjack
U
بازیچهای که از جناغ مرغ درست میکنند
collarette
U
یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست میکنند
kick about
U
فوتبالی که بدون قانون بازی میکنند
needleful
U
نخی که یکبار درته سوزن میکنند
gilded youth
U
جوانان دولتمندکه بسبک روززندگی میکنند
bedbugs
U
ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
bedbug
U
ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
they overtax our strength
U
بما تکلیف میکنند که زیادنیروی خودرابکاراندازیم
they are under serveillance
U
انهارا نظارت میکنند انهارامی پایند
kumiss
U
قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست میکنند
moulding board
U
تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
spermary
U
غده تولید کننده منی محل تولید منی
rolling
U
نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
halophile
U
موجوداتی که درمحیط یا ابهای شور زندگی میکنند
hasty pudding
U
خوراکی که با ارد وشیروکره وگوشت درست میکنند
promenade concert
U
مجلس ساز و اوازیکه تماشاکنندگان ان گردش میکنند
there is a rush for the papers
U
مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
library paste
U
نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
reference librery
U
کتابخانهای که مردم بدانجارفته بکتابهایی مراجعه میکنند
injection engine
U
ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
wimble
U
هر نوع اسباب یاوسیلهای که باان سوراخ میکنند
gridiron
U
اهن مشبکی که روی ان گوشت کباب میکنند
racket ball
U
گوی کوچکی که ازپنبه وریسمان درست میکنند)
Bantu
U
عضو قبیلههایی که به زبانهای بانتو تکلم میکنند
circular dispersion
U
قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
gabionade
U
خط جان پناهی که ازسبدهای خاک درست میکنند
pearl
U
مروارید
[طرح این سنگ قیمتی در فرش های چینی بکار رفته و یک نوع آن بنام مروارید شعله ور معروف می باشد.]
aluminum
U
فلز الومینیوم الومینیوم بنام اختصاری
aluminium
U
فلز الومینیوم الومینیوم بنام اختصاری
figure head
مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند
[رئیس پوشالی]
bloody mary
U
مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
american plan
U
مسافرخانهای که مسافرین پول غذا و اطاق را یکجاپرداخت میکنند
camp followers
U
اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
bloody marys
U
مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
embrasure
U
مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
gingall
U
یکجورتفنگ سنگین که روی پایهای گذاشته اتش میکنند
brainstorming
U
گردهمایی که در آن همه چارهها و اندیشههای خود را ابراز میکنند
fog curing room
U
اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
coach dog
U
یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
clearinghouse
U
سازمانی که چکهای بانکهای مختلف را دران مبادله میکنند
littering
U
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
embrasures
U
مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
G-string
U
پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
litters
U
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
kermis
U
جشن وعیدسالیانهای که درهلندوبلژیک بادادن نمایش وفریادهای ...میکنند
litter
U
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
durometer
U
اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
littered
U
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
crazing mill
U
اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
G-strings
U
پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
camp follower
U
اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
live box
U
جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند
creme
U
نام چند جورنوشابه خوش خوراک که از جوهرنعناع درست میکنند
moleskin
U
جامه وبویژه شلواری که ازپوست کورموش ومانندان درست میکنند
vasculum
U
کبریت قوطی ای که گیاه شناسان دران نمونه جمع میکنند
fitting shop
U
کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
bowling alley
U
مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
songfest
U
دستهای که اواز معروفومحبوب یا اهنگهای محلی جالبی را اجراء میکنند
bowling alleys
U
مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
happy family
U
دستهای ازجانوران جوربجورکه دریک قفس باهم زندگی میکنند
matriculated students
U
شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
energetics
U
رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
Pashtan
U
قبایل پشتو
[که در افغانستان و پاکستان زندگی می کنند و فرش های آن بنام های درانی، گلیزائی، هفت بالا و شیرخانی در بازار معروف می باشند.]
mixed capitalism
U
نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
fissiparous
U
تولیدکننده سلولهای جدیدبوسیله تقسیم سلولی یاشکاف تقسیم شونده
full
U
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest
U
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
colony
U
گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند
[زیست شناسی]
telescopic chimney
U
دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
clobbers
U
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbering
U
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
nowel
U
کلمه ایست که درسرود خوانی و هلهلههای عید میلادمسیح تکرار میکنند
sand iron
U
یکجور چوگان در بازی گلف که با ان گوی را از میان ریگ بلند میکنند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com