English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (22 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ctrl break U در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hot U دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود
hotter U دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود
hottest U دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود
magna carta U فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna charta U فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
sound off U فرمان موزیک را شروع کنید فرمان مارش کوتاه
controlled stick steering U دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
stand fast U فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود
steering U فرمان ماشین سیستم فرمان یا هدایت
zap U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zapped U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zapping U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zaps U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
forward march U فرمان قدم رو فرمان پیش
membrane keyboard U صفحه کلیدی که از صفحه پلاستیکی نازک با کلیدهای روی آن تشکیل شده است . وقتی کاربر روی کلید پردازش میکند
softest U صفحه کلیدی که کار کلیدها با برنامه تغییر میکند
softer U صفحه کلیدی که کار کلیدها با برنامه تغییر میکند
soft U صفحه کلیدی که کار کلیدها با برنامه تغییر میکند
options U کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
option U کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
guide on me U فرمان پشت سر من پیش مرا تعقیب کنید فرمان پشت سر من
steady U فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steadiest U فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steadied U فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steadying U فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steadies U فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
repeat U کلیدی روی صفحه کلید که حرف انتخاب شده را تکرار میکند
repeats U کلیدی روی صفحه کلید که حرف انتخاب شده را تکرار میکند
wingman U خلبانی که خارج از فرمان دسته هوایی حرکت میکند خلبان جناحی
close interval U فرمان " فاصله جمع " فرمان " جمع به جلو "
computer controlled machine U دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
close ranks U فرمان " صفها جمع " فرمان " فاصله جمع "
holding U در رهگیری هوایی اعلام اینکه من در وضعیت فرمان داده شده باقی هستم دستور جدیدبدهید
blind keyboard U صفحه کلیدی که خروجی آن نشان داده نمیشود ولی مستقیماگ روی نوار یا دیسک مغناطیسی ضبط میشود
DIF file U استاندارد de fouto که روشی که صفحه گسترده فرمولها و داده هایش را در فایل ذخیره میکند بیان میکند
del U کلیدی در صفحه کلید که نشانه گر را یک حرف به عقب برمی گرداند و آن حرف را پاک میکند
guide left U فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
cancel check firing U فرمان بازرسی اتش ملغی فرمان بازرسی اتش لغو
inputted U وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
input U وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
paged U عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
page U عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
pages U عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
edit U کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
edited U کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
least recently used algorithm U الگوریتمی که صفحه حافظه که پیش از همه دستیابی شده بود را پیدا میکند و پاک میکند تا فضا برای صفحه بعد ایجاد شود
full U که از همه صفحه موجود استفاده میکند. درون یک پنجره نشان داده نمیشود
fullest U که از همه صفحه موجود استفاده میکند. درون یک پنجره نشان داده نمیشود
vertical U متن نمایش داده شده که بالا وپایین صفحه کامپیوتر حرکت میکند در هر لحظه یک خط
ansi U برنامه مستقیم نرم افزاری کوچک که کدهای کنترلی صفحه نمایش ANSI را تفسیر میکند و صفحه نمایش را کاملا کنترل میکند
command altitude U ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
keyboard perforator U سوراخ کن صفحه کلیدی
keypad U صفحه کلیدی با کلیدهای
keyboard enirv U دخول صفحه کلیدی
teletypewriter U صفحه کلید و چاپگر متصل به سیستم کامپیوتری که مستقیماگ یا به وسیله نوار کاغذ پانچ شده داده وارد میکند
for U فرمان FOR
decree U فرمان
precept U فرمان
controls U فرمان
controlling U فرمان
control U فرمان
handlebar U فرمان
hest U فرمان
handle bar U فرمان
edicts U فرمان
precepts U فرمان
if U فرمان IF
indocile U نا فرمان
chdir U فرمان CD
decreeing U فرمان
edict U فرمان
steering U فرمان
chartering U فرمان
charters U فرمان
decreed U فرمان
Rd U فرمان RD
rudder bar U فرمان
mkdir U فرمان D
pipes U فرمان
commission U فرمان
commissioning U فرمان
commissions U فرمان
chartered U فرمان
charter U فرمان
rescript U فرمان
word U فرمان
commands U فرمان
worded U فرمان
commanded U فرمان
firman U فرمان
command U فرمان
ship will adjust U فرمان
ordinace U فرمان
insubordinate U نا فرمان
decrees U فرمان
sanctions U فرمان
mark time U فرمان در جا
MDs U فرمان D
sanctioning U فرمان
commandments U فرمان
sanctioned U فرمان
by order of U فرمان
at my command U به فرمان من
bugle call U فرمان
commandment U فرمان
sanction U فرمان
ordinances U فرمان
assize U فرمان
ordinance U فرمان
drive U فرمان
institutes U فرمان
drives U فرمان
instituted U فرمان
institute U فرمان
instituting U فرمان
MD U فرمان D
join U فرمان OIN
joins U فرمان OIN
fire order U فرمان اتش
on the double U فرمان بدو رو
pulpits U میز فرمان
joined U فرمان OIN
repeat range U فرمان برد از نو
types U فرمان TYPE
order arms U فرمان پافنگ
ordaining U فرمان دادن
give way U فرمان پاروها با هم
printed U فرمان PRINT
left flank march U فرمان سمت چپ رو
left oblique march U فرمان میل به چپ رو
ren U فرمان REN
operator command U فرمان متصدی
ordain U فرمان دادن
ordained U فرمان دادن
rise and shine U فرمان برپا
replacing U فرمان REPLACE
replaces U فرمان REPLACE
pulpit U میز فرمان
sort U فرمان SORT
electronic control U فرمان الکترونیکی
drum controller U غلطک فرمان
sorted U فرمان SORT
replaced U فرمان REPLACE
rudder bar U فرمان هواپیما
remote control U فرمان از دور
print U فرمان PRINT
diskcomp U فرمان DISKCOPY
attentions U فرمان خبردار
attention U فرمان خبردار
servo U فرمان یار
ordains U فرمان دادن
external command U فرمان خارجی
external command U فرمان برونی
sorts U فرمان SORT
replace U فرمان REPLACE
regeneration control U فرمان واکنشی
find U فرمان FIND
paddling U دسته فرمان
mandated U حکم فرمان
mandates U حکم فرمان
finds U فرمان FIND
buffers U فرمان BUFFERS
appends U فرمان APPEND
prescription U صدور فرمان
appending U فرمان APPEND
prescriptions U صدور فرمان
paddles U دسته فرمان
paddled U دسته فرمان
operates U فرمان دادن
irade U حکم فرمان
internal command U فرمان درونی
instrument board U تخته فرمان
files U فرمان FILES
power steering U فرمان خودکار
mandate U حکم فرمان
paddle U دسته فرمان
preparatory command U فرمان خبر
preparatory command U فرمان حاضرباش
paths U فرمان PATH
operated U فرمان دادن
path U فرمان PATH
type U فرمان TYPE
motor vehicle tax U فرمان اتومبیل
append U فرمان APPEND
steering wheels U چرخ فرمان
prints U فرمان PRINT
steering wheel U چرخ فرمان
breaks U فرمان BREAK
typed U فرمان TYPE
god's ordinace U فرمان خدا
parade rest U فرمان ازاد
radio control U فرمان رادیویی
appended U فرمان APPEND
nerve centre U مرکز فرمان
rite U فرمان اساسی
nerve centres U مرکز فرمان
joystick U دسته فرمان
operate U فرمان دادن
order U فرمان نظم
joysticks U دسته فرمان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com