Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
attensity
U
در نظریه تیچز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stages theory of economic growth
U
نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
labor theory of value
U
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
subsistence theory of wages
U
نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
classical theory of money
U
نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
malthusian law of population
U
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
second best theory
U
نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
wage fund theory of wages
U
نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
thebe
U
نظریه
in the light of
U
نظریه
theories
U
نظریه
lookouts
U
نظریه
lookout
U
نظریه
positioned
U
نظریه
position
U
نظریه
viewpoints
U
نظریه
two cents worth
<idiom>
U
نظریه
outlook
U
نظریه
theorems
U
نظریه
theorem
U
نظریه
theory
U
نظریه
points of view
U
نظریه
queuing theory
U
نظریه صف
recommendation
U
نظریه
commenting
U
نظریه
commented
U
نظریه
comment
U
نظریه
suggestions
U
نظریه
suggestion
U
نظریه
views
U
نظریه
viewing
U
نظریه
viewed
U
نظریه
view
U
نظریه
viewpoint
U
نظریه
queing theory
U
نظریه صف
notions
U
نظریه
notion
U
نظریه
opinions
U
نظریه
opinion
U
نظریه
point of view
U
نظریه
recommendations
U
نظریه
facet theory
U
نظریه رویه ها
game theory
U
نظریه بازیها
trichromatic theory
U
نظریه سه رنگی
trireceptor theory
U
نظریه سه گیرندهای
theory of rent
U
نظریه اجاره
theory of saving
U
نظریه پس انداز
field theory
U
نظریه میدانی
information theory
U
نظریه اطلاعات
theory of value
U
نظریه ارزش
innovation theory
U
نظریه نواوری
information theory
U
نظریه خبر
value theory
U
نظریه ارزش
heam yoei vooly
U
نظریه نیرو
three component theory
U
نظریه سه مولفهای
hartree theory
U
نظریه هارتری
information theory
U
نظریه اگاهی
graph theory
U
نظریه گرافها
group theory
U
نظریه گروهی
group theory
U
نظریه گروهها
general theory
U
نظریه عمومی
game theory
U
نظریه بازی
transformational theory
U
نظریه تطور
transformism
U
نظریه تطور
kinetic theory
U
نظریه جنبشی
theory of relativity
U
نظریه نسبیت
theory of numbers
U
نظریه اعداد
replacement theory
U
نظریه جایگزینی
perturbation theory
U
نظریه اختلال
poetics
U
نظریه شاعرانه
price theory
U
نظریه قیمت
probability theory
U
نظریه احتمالات
stagnation thesis
U
نظریه رکود
quantum theory
U
نظریه کوانتومی
social theory
U
نظریه اجتماعی
queuing theory
U
نظریه صف بندی
recapitulation theory
U
نظریه بازپیدایی
one factor theory
U
نظریه یک عاملی
noncontinuity theory
U
نظریه ناپیوستگی
network theory
U
نظریه شبکه
learning theory
U
نظریه یادگیری
local theory
U
نظریه اختصاصی
theory of accumulation
U
نظریه انباشته
theorization
U
نظریه پردازی
logic theory
U
نظریه منطقی
theorem proving
U
اثبات نظریه
probability theory
U
نظریه احتمال
tetrachromatic theory
U
نظریه چهاررنگی
maxwellian view
U
نظریه ماکسولی
molecular theory
U
نظریه مولکولی
representation theory
U
نظریه نمایش
theorists
U
نظریه پرداز
notional
U
فکر نظریه
readings
U
نظریه شور
viewed
U
نظریه عقیده
automata theory
U
نظریه ماشینها
balance theory
U
نظریه توازن
reading
U
نظریه شور
view
U
نظریه عقیده
submission
U
افهار نظریه
theoreticians
U
نظریه پرداز
theorist
U
نظریه پرداز
refute
U
رد کردن نظریه
refuted
U
رد کردن نظریه
refutes
U
رد کردن نظریه
refuting
U
رد کردن نظریه
views
U
نظریه عقیده
viewing
U
نظریه عقیده
theoretician
U
نظریه پرداز
capital theory
U
نظریه سرمایه
two factor theory
U
نظریه دو عاملی
viscoelastic theory
U
نظریه ویسکوالاستیک
duplicity theory
U
نظریه دو جزیی
dust cloud theory
U
نظریه غباری
economic theory
U
نظریه اقتصادی
electomagnetic theory
U
نظریه الکترومغناطیسی
electron theory
U
نظریه الکترونی
electron theory
U
نظریه الکترونها
valence theory
U
نظریه والانسی
set theory
U
نظریه مجموعه ها
equilibrium theory
U
نظریه تعادل
automata
U
نظریه ماشین ها
continuity theory
U
نظریه پیوستگی
consumption theory
U
نظریه مصرف
classical theory
U
نظریه کلاسیک
communication theory
U
نظریه ارتباطات
communication theory
U
نظریه ارتباط
statistical learning theory
U
نظریه اماری یادگیری
Group theory
U
نظریه گروه ها
[ریاضی]
stimulus response theory
U
نظریه محرک- پاسخ
theory of functions of a complex variable
U
نظریه توابع
[ریاضی]
special theory of relativity
U
نظریه نسبیت خصوصی
Complex analysis
U
نظریه توابع
[ریاضی]
steady state theory
U
نظریه حالت پایا
sampling theory
U
نظریه نمونه گیری
second best theory
U
نظریه بهترین دوم
valence bond theory
U
نظریه پیوند والانس
young helmholtz theory
U
نظریه یانگ- هلمهولتس
put in one's two cents
<idiom>
U
به شخصی نظریه دادن
switched on
<idiom>
U
لحنی با نظریه تازه
theory of saving
U
نظریه مربوط به پس انداز
theory of numbers
U
نظریه اعداد
[ریاضی]
theory of monoplistic competition
U
نظریه رقابت انحصاری
theory of income distribution
U
نظریه توزیع درامد
theory of income determination
U
نظریه تعیین درامد
set theory
U
نظریه مجموعه ها
[ریاضی]
symptom substitution theory
U
نظریه جانشینی نشانه ها
switch theory
U
نظریه راه گزینی
surplus energy theory
U
نظریه انرژی مازاد
underconsumption theory
U
نظریه مصرف ناکافی
c.f.t
U
نظریه میدان بلور
bard cannon theory
U
نظریه بارد- کنون
decision theory
U
نظریه تصمیم گیری
l.f.t.
U
نظریه میدان لیگاند
labor theory of value
U
نظریه ارزش کار
ligand fild theory
U
نظریه میدان لیگاند
liquidity preference theory
U
نظریه رجحان نقدینگی
location theory
U
نظریه تعیین مکان
james lange theory
U
نظریه جیمز- لانگه
general theory of relativity
U
نظریه نسبیت عمومی
counselling
U
نظریه دادن رایزنی
field theory
U
نظریه اساسی میدان
counterview
U
نظریه مخالف مواجهه
crystal field theory
U
نظریه میدان بلور
density wave theory
U
نظریه موج چگالی
equal sacrifice theory
U
نظریه برابری فداکاری
equal sacrifice theory
U
برطبق این نظریه
excess capacity theory
U
نظریه مازاد فرفیت
expertize
U
نظریه فنی دادن
affective arousal theory
U
نظریه برانگیختگی عاطفی
logic theorist
U
نظریه پرداز منطقی
counsels
U
نظریه دادن رایزنی
real will
U
نظریه اراده واقعی
quantum theory of valence
U
نظریه کوانتومی والانس
need press theory
U
نظریه نیاز- فشار
quantity theory of money
U
نظریه مقداری پول
counsel
U
نظریه دادن رایزنی
counseled
U
نظریه دادن رایزنی
counselled
U
نظریه دادن رایزنی
relativistic quantum theory
U
نظریه کوانتومی نسبیتی
maxwell theory og light
U
نظریه الکترومغناطیسی نورماکسول
mechanistic theory
U
نظریه ماشینی نگری
mathematical learning theory
U
نظریه ریاضی یادگیری
big push theory of development
U
نظریه فشار شدید توسعه
persuasion
U
نظریه یا عقیده ازروی اطمینان
theory of consumer's choice
U
نظریه انتخاب مصرف کننده
ring strain theory
U
نظریه کرنش- کشیدگی حلقه
perturbation
[terms]
U
آشفته
[در نظریه اختلال]
[فیزیک]
quasi free electron theory
U
نظریه الکترون شبه ازاد
quantity theory of money and prices
U
نظریه مقداری پول و قیمت
baeyer strain theory
U
نظریه کرنش- کشیدگی بایر
geometry of numbers
U
نظریه هندسی اعداد
[ریاضی]
electrostatic crystal field theory
U
نظریه الکتروستاتیکی میدان بلور
he took a different view
U
نظریه دیگری اتخاذ کرد
bargaining theory of wages
U
نظریه چانه زنی مزدها
persuasions
U
نظریه یا عقیده ازروی اطمینان
analytic number theory
U
نظریه تحلیلی اعداد
[ریاضی]
that i snot in keepingwith our
U
این مطابق نظریه مانیست
location theory
U
نظریه تعیین محل استقرار صنعت
benefit theory of taxation
U
نظریه مالیات بندی بر پایه انتفاع
time preference theory of interest
U
نظریه بهره بر مبنای رجحان زمانی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com