Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (34 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
single space
U
در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
following distance
U
فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
line to line spacing
U
فاصله سطور
interdental space
U
فاصله میان دو دندان
interblock gap
U
فاصله میان بلوکی
entracte
U
فاصله میان دو پرده
iteract
U
فاصله میان دو پرده
interstellar space
U
فاصله میان ستارگان
diastema
U
شکاف یا فاصله میان دندانها
dashes
U
فاصله میان دو حرف خط تیره
dashed
U
فاصله میان دو حرف خط تیره
dash
U
فاصله میان دو حرف خط تیره
interfenestration
U
فاصله میان روزنه ها یاپنجرههای عمارت
point blank range
U
فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
There is a vast gulf between the haves and have - nots .
U
میان دارا وندار دریایی فاصله است
loral
U
وابسته به فاصله میان چشم ومنقار پرندگان
interval
U
فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
dot pitch
U
فاصله میلیمتری میان نقاط منفرد روی یک صفحه نمایش
cont line
U
فاصله میان رشتههای طناب یاچلیک هایی که تنگ هم چیده باشند
spaces
U
فاصله دادن فاصله داشتن
space
U
فاصله دادن فاصله داشتن
collision parameter
U
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
alleys
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
drops
U
محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop
U
محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
dropped
U
محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
dropping
U
محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
holing
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
interlinear
U
مدرج در میان سطور
kerning
U
کاهش دادن فضای خالی میان دو حرف معین کاهش فاصله دخشه ها
close march
U
راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
interregnum
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
baseband transmission
U
روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
go no go
U
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
pyramid spot
U
نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
intervenes
U
مداخله کردن پا میان گذاردن
intervened
U
مداخله کردن پا میان گذاردن
intervene
U
مداخله کردن پا میان گذاردن
paragraphs
U
فاصله گذاری کردن
paragraph
U
فاصله گذاری کردن
interspace
U
فاصله دار کردن
hyphenate
U
بوسیله خط دارای فاصله کردن
to kern a letter
U
فاصله دخشه ای را با کاهش منظم کردن
staging area
U
فاصله بین منطقه اماده کردن اتومبیل و نقطه شروع
to kern
U
کاهش دادن
[و تنظیم کردن ]
فاصله دخشه ها
[فناوری چاپ]
to space out letters
[text]
U
فاصله گذاری
[بین حروف را بیشتر کردن]
[رایانه شناسی ]
[چاپ]
shim
U
واشر نازکی از جنس فلز بادقت زیاد جهت پر کردن فاصله بین دو قطعه
tabulation
U
1-مرتب کردن جدول اعداد.2-حرکت نوک چاپ یا نشانه گر در یک فاصله معین شده در امتداد یک خط
stand-offs
U
برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
stand off
U
برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
stand-off
U
برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
interlay
U
در میان گذاردن
interlocate
U
در میان گذاردن
interpose
U
پا به میان گذاردن
interposes
U
پا به میان گذاردن
interposing
U
پا به میان گذاردن
interposed
U
پا به میان گذاردن
distances
U
فاصله
gap
U
فاصله
gaps
U
فاصله
single space
U
تک فاصله تو هم
space bar
U
فاصله زن
distance
U
فاصله
discontinuance
U
فاصله
tele
U
فاصله
head space
U
فاصله سر
range
U
فاصله
ranged
U
فاصله
hiatus
U
فاصله
ranges
U
فاصله
em dash
U
خط فاصله ام
en dash
U
خط فاصله ان
length
U
فاصله
space
U
جا فاصله
space
U
فاصله
spaces
U
جا فاصله
spaces
U
فاصله
blankest
U
فاصله
equidistant
U
هم فاصله
interregnums
U
فاصله
blank
U
فاصله
intermezzo
U
فاصله
intermittence
U
فاصله
clearance
U
فاصله
interregna
U
فاصله
interregnum
U
فاصله
lengths
U
فاصله
spacing
U
فاصله
blank character
U
فاصله
diastema
U
فاصله
unremittingly
U
بی فاصله
interval
U
فاصله
per saltum
U
بی فاصله
shim
U
فاصله پرکن
leading
U
فاصله خطوط
focal length
U
فاصله کانونی
keyspace
U
فاصله کلیدی
head space
U
فاصله سر تیربار
spacing
U
فاصله بندی
focussing
U
فاصله کانونی
lattice spacing
U
فاصله شبکه
interval confidence
U
فاصله اطمینان
frequency spacing
U
فاصله فرکانس
spacing
U
فاصله گذاری
interval
U
فاصله
[ریاضی]
intermissions
U
فاصله عود
distant
U
فاصله دار
intermission
U
فاصله عود
intervalometer
U
فاصله سنج
interspace
U
فاصله مدت
frequency distance
U
فاصله فرکانس
safe distance
U
فاصله بی خطر
known distance
U
فاصله معلوم
focused
U
فاصله کانونی
focus
U
فاصله کانونی
magnet gap
U
فاصله هوایی
mode interval
U
فاصله نما
gulfs
U
فاصله زدوری
normal interval
U
فاصله معمولی صف
input gap
U
فاصله اولیه
infighting
U
نبرد در فاصله کم
vacation
U
فاصله دو اجلاس
piston clearnce
U
فاصله پیستون
ignition gap
U
فاصله جرقه
polar distance
U
فاصله قطبی
gulf
U
فاصله زدوری
vacations
U
فاصله دو اجلاس
ignition spark gap
U
فاصله جرقه
line spacing
U
فاصله خطوط
line spacing
U
فاصله سطر
focusses
U
فاصله کانونی
lapsing
U
فاصله زمانی
lapses
U
فاصله زمانی
lapse
U
فاصله زمانی
focussed
U
فاصله کانونی
hard space
U
فاصله واصل
light gap
U
فاصله نور
light gap
U
فاصله روشنایی
respite _
U
فاصله استراحت
haul distance
U
فاصله حمل
line spacing
U
فاصله سطرها
focuses
U
فاصله کانونی
range meter
U
فاصله سنج
interstice
U
ترک فاصله
interrupted
U
فاصله دار
time interval
U
فاصله زمانی
interval
U
فاصله تاکتیکی
diatessaron
U
فاصله یک چهارم
vertical interval
U
فاصله عمودی
elongation
U
فاصله زاویهای
white space
U
فاصله سفید
deflationary gap
U
فاصله تنزلی
spaces
U
فاصله مدت
spaces
U
جا فاصله مدت
spaces
U
فاصله گذاشتن
interval
U
فاصله زمانی
unspaced practice
U
تمرین بی فاصله
unit distance
U
با فاصله واحد
tooth gap
U
فاصله دندانه
track pitch
U
فاصله شیار
removed
U
فاصله خانوادگی
river
U
فاصله سفید
rivers
U
فاصله سفید
tritone
U
فاصله سه اهنگ
tritone
U
فاصله سه گام
blank character
U
دخشه فاصله
space
U
فاصله مدت
space
U
جا فاصله مدت
coherence distance
U
فاصله همدوسی
class interval
U
فاصله طبقه
code distance
U
فاصله رمز
close range
U
فاصله نزدیک
period/stretch/lapse of time
U
فاصله زمان
time period
U
فاصله زمان
period
U
فاصله زمان
time span
U
فاصله زمان
clearance
U
فاصله باز
confidence interval
U
فاصله اطمینان
confidence interval
U
فاصله اعتماد
space
U
فاصله گذاشتن
dead rise
U
فاصله مرده
center distance
U
فاصله مرکزی
center distance
U
فاصله ازمرکز
spaced
U
فاصله دار
spans
U
فاصله معین
spanning
U
فاصله معین
time lags
U
فاصله زمانی
focal distance
U
فاصله کانونی
f. distance or length
U
فاصله کانونی
spanned
U
فاصله معین
subinterval
U
فاصله فرعی
span
U
فاصله معین
space bar
U
فاصله گذار
stadimeter
U
فاصله یاب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com