English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
micro- U در معنای خیلی کوچک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
super- U در معنای خیلی خوب یا قدرتمند
mini- U در معنای کوچک
microfilms U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilm U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
atto U معنای پیشوندی با معنای یک تریلیونم یا بیلیونیوم یک بیلیون
subminiature U خیلی کوچک
smiley U فاهری که با حروف متن ایجاد میشود که به پیام پست الکترونیکی معنای واقعی دهد مثلاگ به معنای خنده و - غیگین است
minicam U دوربین خیلی کوچک
It's too small U آن خیلی کوچک است.
minicamera U دوربین خیلی کوچک
spat U : حلزون خوراکی خیلی کوچک
miniaturization U خیلی کوچک کردن چیزی
microwave U موج خیلی کوچک الکترومغناطیسی
locket U قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
This position is much too small for me . U این سمت برای من خیلی کوچک است
lockets U قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
capacitor U وسیلهای با فرفیت خیلی بالا و کوچک که میتواند برای قط عات RAM فرار
crystals U قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystal U قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
she has a well poised head U وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
i am very keen on going there U من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
paint oneself into a corner <idiom> U گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
go great guns <idiom> U موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
sottovoce U صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
very low frequency U فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
ponderous U خیلی سنگین خیلی کودن
rattling U خیلی تند خیلی خوب
negatives U به معنای
mono- U در معنای تک یا یک
negative U به معنای
non- U در معنای نه
positive U در معنای بله
pre U در معنای پیش از
connotations U معنای ضمنی
kilo U در معنای یک هزار
connotation U معنای ضمنی
kilos U در معنای یک هزار
pre- U در معنای پیش از
sub- U در معنای کمتر
anti- U به معنای "مخالف "
implications U معنای ضمنی
inter- U در معنای بین
n U در معنای نانو
denotation U معنای صریح
implication U معنای ضمنی
semi- U در معنای نصف یا بخش
hecto U پیشوندی به معنای یکصد
micro- U در معنای یک میلیونیوم واحد
quads U در معنای چهار بار
quad U در معنای چهار بار
nano U پیشوندی به معنای 01 به توان 9-
significance U معنای مخصوص دارد
ultra- U در معنای بسیار بزرگ
nano U پیشوندی به معنای یک بیلیونیم
g U در معنای یک هزار میلیون
suffixix U لفظ معنای الحاقی
ampersand U علامت چاپی & به معنای "و"
atto U پیشوندی به معنای 01 به توان 81-
tera U پیشوندی به معنای یک تریلیونیم
nimbuses U وندی به معنای باران زا
nimbus U وندی به معنای باران زا
significantly U آنچه معنای مخصوصی دارد
a word with a pejorative connotation U واژه ای با معنای ضمنی منفی
significant U آنچه معنای مخصوصی دارد
semantics U معنای کلمات یا نشانها در برنامه ها
multi U در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi- U در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
pico U پیشوندی به معنای 01 به توان منفی 21
counter- U پیشوندی به معنای مخالف یاضد
ambiguous U آنچه دو معنای ممکن دارد
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
kara U به معنای رنگ سیاه [در زبان ترکی]
m U علامت اختصاری مگا به معنای یک میلیون
null U حرفی که معنای هیچ چیز میدهد.
N.A U مخفف به معنای غیر قابل اجرا
gemmule U یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
erase character U حرفی که به معنای انجام هیچ کار است
alinik design U واژه ترکی به معنای طرح محرابی یا جانمازی
widget U آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
RTFM U خلاصه معروف درپیام به معنای " خواندن دستور کار"
emergency U خیلی خیلی فوری
emergencies U خیلی خیلی فوری
u U جانشینی برای حرف یونانی "mu" به معنای میکرو یاریز میباشد
jigger U بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increment U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increments U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
kb U واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا با معنای هزار بایت
jim dandy U ادم خیلی شیک چیز خیلی شیک
IF statement U عبارت برنامه نویس کامپیوتری به معنای انجام یک عمل در صورتی که یک موقعیت درست است .
knobble U برامدگی کوچک گره کوچک
pannikin U لیوان کوچک پیمانه کوچک
kilo U واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
kilos U واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
IF statement U عبارت زبان برنامه نویسی سطح بالا به معنای اینکه IF چیزی قابل انجام نیست
soft keys U کلیدهای روی صفحه کلید که می توانند دارای معنای تعریف شدهای توسط استفاده کننده باشند
handshakes U استفاده از سیگنال تصدیق در معنای آمادگی بری ارسال و دریافت که به کامپیوتر اجازه میدهد یا وسیله کندتر کار کند
handshaking U استفاده از سیگنال تصدیق در معنای آمادگی بری ارسال و دریافت که به کامپیوتر اجازه میدهد یا وسیله کندتر کار کند
handshake U استفاده از سیگنال تصدیق در معنای آمادگی بری ارسال و دریافت که به کامپیوتر اجازه میدهد یا وسیله کندتر کار کند
semantics U 1-بخشی از زبان که مربوط به معنای کلمات بخشهای کلمات یا ترکیبات آنهاست . 2-
prefix U کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
prefixes U کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
grants U واگذار کردن تعهد کردن واگذاری به معنای اعم
grant U واگذار کردن تعهد کردن واگذاری به معنای اعم
granted U واگذار کردن تعهد کردن واگذاری به معنای اعم
com U پسوندی که به معنای این است که نام میدان اینترنت یک شرکت است و معمولاگ پایه آن در آمریکاست
cls U در -MS DOS دستور سیستم به معنای پاک کردن صفحه نمایش و قرار دادن نشانه گر در بالای صفحه گوشه سمت چپ
applet U 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
small-scale U طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small scale U طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
storage U 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
rightsizing U فرایند جابجایی ساختار فناوری اطلاعات یک شرکت به کاراترین سخت افزار. اغلب به معنای جابجایی از شبکه مبتنی بر mainfrome به شبکه بر پایه pc
leaving files open U به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
idle U نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idlest U نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idled U نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idles U نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
davit U جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
villainous U خیلی بد
for long U خیلی
not a few U خیلی ها
ten U خیلی
damn U خیلی
very U خیلی
dammit U خیلی
abysmal <adj.> U خیلی بد
highly U خیلی
to a large extent U خیلی
copious U خیلی
very little U خیلی کم
routh U خیلی
dumpiness U خیلی
many U خیلی
in large quantities U خیلی خیلی
far and away U خیلی
not so hot <idiom> U نه خیلی خوب
senseful U خیلی حساس
pixilated U خیلی حساس
ritzy U خیلی شیک
hand and glove U خیلی نزدیک
overstrung U خیلی حساس
of vital importance U خیلی ضروری
oftentimes U خیلی اوقات
span new U خیلی تازه
skinless U خیلی حساس
pianissmo U خیلی نرم
hand in glove U خیلی صمیمی
hand and glove U خیلی صمیمی
giantess U زن خیلی قدبلند
too tough U خیلی سفت
far off U خیلی دور
rotundily U چاقی خیلی
Nothing more, thanks. خیلی متشکرم.
sappy U خیلی احساساتی
open and shut U خیلی سهل
immensurable U خیلی قدیم
open-and-shut U خیلی سهل
parlous U خیلی مهیب
raff U خیلی زیاد
primely U خیلی خوب
far and away U خیلی دور
precisian U خیلی دقیق
superrabundant U خیلی زیاد
level best U خیلی عالی
iam in bad U خیلی محتاجم
She is very pretentious. U خیلی ادعادارد
(go over with a) fine-toothed comb <idiom> U خیلی بادقت
flying high <idiom> U خیلی شادوشنگول
get up the nerve <idiom> U خیلی شلوغ
decrepit U خیلی پیر
much was said U خیلی حرفهازده شد
many persons U خیلی اشخاص
many people U خیلی اشخاص
He is a loose card . U خیلی ول است
faraway U خیلی دور
level best U خیلی خوب
lily white U خیلی سفید
lower most U خیلی پست تر
it is very easily done U خیلی به اسانی
I had an awful time . U به من خیلی بد گذشت
in no time U خیلی زود
many people U خیلی از مردم
hit bottom <idiom> U خیلی پست
(as) old as the hills <idiom> U خیلی قدیمی
number one U خیلی خوب
in seventh heaven <idiom> U خیلی خوشحال
ultraconservative U خیلی محتاط
whopping U خیلی بزرگ
toploftiness U خیلی متکبر
to spread like wildfire U خیلی زودمنتشرشدن
mad as a hornet <idiom> U خیلی عصبانی
hand in glove U خیلی نزدیک
thank you very much U خیلی متشکرم
in cold blood <idiom> U خیلی خونسرد
very light U خیلی سبک
superabundant U خیلی زیاد
immediate U خیلی فوری
skin and bones <idiom> U خیلی لاغر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com