English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
soputheasternmost U در دورترین نقطه جنوب شرقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
south-east U جنوب شرقی سوی جنوب شرق
south east U جنوب خاوری جنوب شرقی
southeast U جنوب شرقی
south eastern U جنوب شرقی
south-eastern U جنوب شرقی
southeastward U بطرف جنوب شرقی
southeaster U باد جنوب شرقی
southeaster U توفان جنوب شرقی
southeasterner U ساکن نواحی جنوب شرقی
farthest U دورترین نقطه
ASEAN U مخفف همبستگی ملل جنوب شرقی آسیا
Monaco U ناحیه " موناکو" واقع در جنوب شرقی فرانسه
seato forces U نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
aboral U دورترین نقطه از جهان
outermost U از دورترین نقطه خارج
extreme U دورترین نقطه فزونی
razorback U خوک نیمه وحشی دورگه جنوب شرقی اتازونی
joshua tree U درخت خنجری یا ابره ادم جنوب شرقی امریکا
hyperborean U ساکن دورترین نقطه شمالی زمین بسیار سرد
easternmost U شرقی ترین نقطه
eastermost U شرقی ترین نقطه
azimuth U نقطه جنوب
southernmost U در اقصی نقطه جنوب
colombo plan U طرح ایجاد شده به وسیله وزیران خارجه ملتهای مشترک المنافع بریتانیا در سال 0591 که هدف ان تشریک مساعی درکمک به رشد اقتصادی کشورهای اسیایی جنوب وجنوب شرقی است
Oriental rug U فرش شرقی [از آنجا که امروزه فرش های شرقی در همه جا بافته می شوند، این لفظ به فرش دست باف که الهام گرفته از طرح های شرقی است اطلاق می شود.]
rhaeto romanic U زبان لاتین سوئیس شرقی وایتالیای شمال شرقی
south westerly U سوی جنوب غرب یا جنوب باختر
south-west U جنوب غربی سوی جنوب باختر
south west U جنوب باختر جنوب غربی
junction U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junctions U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
warsaw treaty U پیمانی که عنوان اصلی ان "پیمان کمک متقابل اروپای شرقی " است و به سال 5591 در ورشوپایتخت لهستان منعقد شد وهدف ان کمک متقابل کشورهای اروپای شرقی به یکدیگر است و بیشتر جنبه نظامی دارد
endmost U دورترین
farthermost U دورترین
farmost U دورترین
ultimate U دورترین
furthest U دورترین
lattermost U دورترین
furthermost U دورترین
farthest U دورترین
hindmost U دورترین
utmost U دورترین
northernmost U دورترین محل در شمال
the back of beyond U دورترین گوشه جهان
the utmost limits U دورترین منتهای کوشش
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
land's end U دماغهای که در دورترین قسمت باختر انگلستان واقع است
triple point U نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
pull up point U نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
picture point U نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
bearing U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
ti;me to go U زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
line of vision U خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism U شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
switching U مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop U برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zero U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
load point U نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
approached U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
azimuth U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
approaches U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
marks U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
mark U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
eastern U شرقی
levanter U شرقی
levantine U شرقی
eastward U شرقی
oriental U شرقی
mongolian draw U کشیدن شرقی
greek church U کلیسای شرقی
turkey bath U حمام شرقی
north-easterly U شمال شرقی
to lie east and west U شرقی غربی
north easterly U شمال شرقی
turkish closet U مستراح شرقی
eastern hemisphere U نیمکره شرقی
bagnio U زندان شرقی
northeastward U شمال شرقی
orientally U بسبک شرقی ها
orientalizing style U سبک شرقی
northeastern U شمال شرقی
northeastern U مربوط به شمال شرقی
northeastward U بطرف شمال شرقی
Hindoo U سبک شرقی [معماری]
greek catholic U عضو کلیسای شرقی
dinghy U قایق هند شرقی
dinghies U قایق هند شرقی
northeaster U نسیم شمال شرقی
byzantine U وابسته بروم شرقی
eastermost U اقصی نقطهء شرقی
orientalism U عقاید یا سیاست شرقی
easternmost U اقصی نقطهء شرقی
laura U صومعه کلیسای شرقی
tussah U کرم ابریشم شرقی
the old world U نیم کره شرقی
tusseh U کرم ابریشم شرقی
tussore U کرم ابریشم شرقی
east end U قسمت شرقی لندن
outfield U محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
pyramid spot U نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing point U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing points U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point U نقطه الوگیری نقطه افروزش
archimandrite U رئیس دیر در کلیسای شرقی
breeze U بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
breezes U بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
breezing U بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
OCM U شرکت او سی ام تولیدکننده فرش شرقی
euroclidon U بادطوفانی شمال شرقی درمدیترانه
breezed U بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
ORIA U اتحادیه واردکنندگان فرش های شرقی
neo platonism U فلسفه افلاطونی امیخته با تصوف شرقی
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
Eastern design U طرح های شرقی [مربوط به شرق آسیا ]
lascar U نظامی وملوان هند شرقی توپچی هندشرقی
fox grape U انگور ترش نواحی شمال شرقی امریکا
south U جنوب
south <adj.> U جنوب
eastern european mutual assisstance trea U پیمان کمک متقابل اروپای شرقی treaty warsaw
Antarctic U قطب جنوب
southerners U اهل جنوب
south east U در جنوب خاور
southerner U اهل جنوب
south eastern U جنوب خاوری
southeast U جنوب خاوری
southern U اهل جنوب
south-west U جنوب غرب
south east U جنوب شرق
South Pole U قطب جنوب
southbound U عازم جنوب
southward U سوی جنوب
south easterly U جنوب خاوری
lowlander U اهل جنوب
the south pole U قطب جنوب
soiuth ward U بسوی جنوب
sou'westers U جنوب غربی
south west U در جنوب باختر
notus U باد جنوب
southland U سرزمین جنوب
south westerly U جنوب باختری
south western U جنوب غربی
south western U جنوب باختری
south wards U بسوی جنوب
south-western U جنوب غربی
south west U جنوب غرب
south-east U جنوب شرق
soiuthern cross U صلیب جنوب
antarctic circle U مدار قطب جنوب
south west U سوی جنوب باختر
southwesterner U اهل جنوب غربی
southwestwards U بسوی جنوب غربی
southwestward U بسوی جنوب غربی
southwestern U واقع در جنوب غربی
south easterly U سوی جنوب خاور
southwestward U درجهت جنوب باختری
southwestwards U درجهت جنوب باختری
southwester U باد جنوب غربی
southwest U واقع در جنوب غربی
in a south easterly direction U از جهت جنوب خاور
southeastward U در جهت جنوب خاوری
celestial body south pole U قطب جنوب عالم
south east U سوی جنوب خاور
souithernism U رسوم واداب جنوب
libeccio U باد جنوب غربی
southern U جنوبا بطرف جنوب
libecchio U باد جنوب غربی
Antarctic U مربوط به قطب جنوب
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point U نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
south wards U بطرف جنوب متمایل بجنوب
soiuth ward U بطرف جنوب متمایل بجنوب
souithernism U لغت و اصطلاحات مخصوص جنوب
southwester U توفان یا تندباد جنوب غربی
south U بسوی جنوب نیم روز
their p was toward the south U چشم اندازانهابسوی جنوب بود
aardwolf U کفتار بومی جنوب و مشرق افریقا
bahama islands U جزایرباهاما واقع درهندغربی و جنوب فلوریدا
Makri [Fethiye] U شهر بندری فتیه در جنوب ترکیه
royal palm U نخل بلند جنوب فلوریدا و کوبا
peafowl U قوقاول بزرگ صحرایی جنوب اسیا
water moccasin U مار سمی ابزی جنوب امریکا
judea U یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
zulu U اهل ناتال در جنوب افریقا ناتالی
galleta U چمن با دوام جنوب امریکا و مکزیکو
golden horde U سپاهیان مغول که در قرن سیزدهم اروپای شرقی رامورد تاخت و تاز قرار دادند
point-to-point connection U اتصال نقطه به نقطه
pointillism U نقاشی نقطه نقطه
point to point network U شبکه نقطه به نقطه
wilton U نام شهری در جنوب " ویلت شایر" انگلستان
platypus U پستاندار ابزی ومنقاردار و صدفخوار جنوب استرالیا
arrdwolf U [حیوانی شبیه کفتار بومی جنوب و شرق آفریقا]
shout song U سرودهای مذهبی خیلی بلندسیاه پوستان جنوب امریکا
Ivy League U نام گروهی از دانشگاههای قدیمی و نامور بخش شرقی ایالات متحده که با هماتحادیهی ورزشی و غیره دارند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com