Perdic | در خیلی جاها پیدا میشود بسیار فراوان است | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (14 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	it is of a wide distribution U	در خیلی جاها پیدا میشود بسیار فراوان است

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	lots U	بسیار فراوان
	in deepest sympathy U	با دلسوزی بسیار فراوان
	overrefinement U	تهذیب بسیار اراستگی فراوان
	with much pains U	با رنج فراوان با زحمات بسیار
	town fog U	نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
	Good oranges are very scarce . U	پرتقال خوب خیلی کم پیدا می شود
	needle in a haystack <idiom> U	چیزی که خیلی سخت پیدا بشه
	extras U	بسیار خیلی
	extra- U	بسیار خیلی
	extra U	بسیار خیلی
	immemorial U	بسیار قدیم خیلی پیش
	im regret that U	بسیار افسوس بخورم که خیلی متاسفم که
	quartz clock U	بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
	clogged ink jet nozzles U	اشکالی که در یک چاپگر پرتاب مرکبی پیش می اید و مربوط به زمانی است که مرکب باهوا تماس پیدا کرده و خشک میشود که در اینصورت درداخل و اطراف دهانک جمع شده و باعث مسدود شدن سیستم میشود
	easy money U	پول فراوان ترکیب نرخ پایین بهره وموجودی فراوان اعتبار
	rigor mortis U	جمود نعشی که 6 تا 01ساعت پس از مرگ پیدا میشود
	vinous eloquence U	فصاحتی که در اثر خوردن شراب پیدا میشود
	kentish rag U	یکجورسنگ اهک سخت که درkent پیدا میشود
	it is of frequent U	بسیار دیده میشود
	Is there an inexpensive restaurant around here? U	آیا رستوران ارزان این اطراف پیدا میشود؟
	logoriph U	یکجور جدول معمایی که باقلب حروف پیدا میشود
	Is there an inexpensive restaurant around here? U	آیا رستوران ارزان این نزدیکی ها پیدا میشود؟
	issue of law U	نکتع موضوع بحث که درتطبیق قانون پیدا میشود
	keloid or cheloid U	یکجو ربرامدگی درپوست که درجای اسیب دیده پیدا میشود
	subroutine U	کد زیر تابع که در حافظه پس از پیدا شدن دستور فراخوانی کپی میشود
	He gets really upset. U	او [مرد] خیلی ناراحت میشود.
	igniter U	ماده بسیار قابل احتراق که باماده ضعیفتر مخلوط میشود
	iceblink U	روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
	greeked U	نوع نوشتاری با نوک بسیار ریز برای نمایش دقیق که به صورت یک خط نشان داده میشود و نه حروف جدا
	hand-held U	کامپیوتر بسیار کوچک که در دست جا میشود مناسب برای ورود اطلاعات ابتدایی وقتی که ترمینالی فراهم نیست
	green phosphor U	فسفری که برای پوشش صفحات تک رنگ بسیار استفاده میشود. که حروف سبز را روی پشت صفحه سیاه نشان میدهد
	array U	کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه دادهای همزمان کار کند و برای برنامههای محاسباتی ریاضی بسیار سریع استفاده میشود
	arrays U	کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه دادهای همزمان کار کند و برای برنامههای محاسباتی ریاضی بسیار سریع استفاده میشود
	vlsi U	مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
	infinity U	حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
	super- U	کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
	she has a well poised head U	وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
	i am very keen on going there U	من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
	go great guns <idiom> U	موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
	paint oneself into a corner <idiom> U	گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
	microfilms U	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
	microfilming U	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
	microfilmed U	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
	microfilm U	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
	sottovoce U	صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
	ultra high frequency U	بسامد بسیار بسیار زیاد
	u.h.f. U	بسامد بسیار بسیار زیاد
	top U	روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
	very low frequency U	فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
	cray U	نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
	rattling U	خیلی تند خیلی خوب
	ponderous U	خیلی سنگین خیلی کودن
	sector U	دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
	sectors U	دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
	universal U	آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
	plenty U	فراوان
	richly U	فراوان
	unsparing U	فراوان
	prolific U	فراوان
	redun dantly U	فراوان
	redundantly U	فراوان
	profuse U	فراوان
	plentiful U	فراوان
	oodles U	فراوان
	copious U	فراوان
	plentifully U	فراوان
	foison U	فراوان
	fulsome U	فراوان
	galore U	فراوان
	feracious U	فراوان
	oodlins U	فراوان
	exuberant U	فراوان
	an abundance of U	فراوان
	excessive U	فراوان
	superabundant U	فراوان
	exuberantly U	فراوان
	in galore U	فراوان
	all out U	فراوان
	abundant U	فراوان
	affluent U	فراوان
	in abundance U	فراوان
	teems U	فراوان بودن
	it smells of the lamp U	با زحمت فراوان
	cretaceous U	دارای گچ فراوان
	infests U	فراوان بودن در
	teem U	فراوان بودن
	amply U	بطور فراوان
	abounds U	فراوان بودن
	teemed U	فراوان بودن
	infesting U	فراوان بودن در
	infested U	فراوان بودن در
	foison U	محصول فراوان
	abundantly U	بطور فراوان
	infest U	فراوان بودن در
	f. money U	پول فراوان
	feisty U	فراوان چابک
	teeming U	فراوان بودن
	exuberate U	فراوان بودن
	abounding U	فراوان بودن
	abounded U	فراوان بودن
	abound in U	فراوان داشتن
	luxuriant vegetation U	گیاهان فراوان
	rampant vegetation U	گیاهان فراوان
	ample U	فراوان مفصل
	overflowing U	فراوان ریزش
	rife U	فراوان عادی
	plenty of rain U	باران فراوان
	rampant U	فراوان حکمفرما
	post haste U	با شتاب فراوان
	bounteous U	باسخاوت فراوان
	abundant element U	عنصر فراوان
	very U	چندان فراوان
	abound with U	فراوان داشتن
	superrabundant U	زیاد فراوان
	abound	فراوان بودن
	state-of-the-art U	بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
	he is f. of money U	پول فراوان دارد
	post haste U	بسرعت شتاب فراوان
	grow rife U	فراوان یا متداول شدن
	luxuriance U	شکوه وجلال فراوان
	here is bread in plenty U	نان فراوان داریم
	shock head U	دارای موی فراوان
	to have plenty of time U	وقت فراوان داشتن
	superabound U	زیاد فراوان بودن
	pervades U	فراوان یا شایع بودن
	pervading U	فراوان یا شایع بودن
	pervade U	فراوان یا شایع بودن
	copiously U	فراوان زیاد مفصلا
	a copious choice of food and drink U	غذا و نوشیدنی فراوان
	knock oneself out <idiom> U	باعث تلاش فراوان
	pervaded U	فراوان یا شایع بودن
	emergency U	خیلی خیلی فوری
	emergencies U	خیلی خیلی فوری
	overlabour U	با رنج فراوان انجام دادن
	luxuriates U	فراوان شدن وفور یافتن
	overabound U	بیش از اندازه فراوان بودن
	luxuriate U	فراوان شدن وفور یافتن
	slather U	مقدار فراوان بیش ازاندازه
	luxuriated U	فراوان شدن وفور یافتن
	labor rich country U	کشور با نیروی کار فراوان
	luxuriating U	فراوان شدن وفور یافتن
	shock headed U	انبوه گیسو دارای موی فراوان
	Ferdowsi is held in the greatest respect. U	فردوسی مورد احترام فراوان است
	Joyedevivre U	لذت فراوان زندگی [ریشه فرانسوی]
	it is a in terms U	پرازاصطلاحات است اصطلاعات فراوان دارد
	jim dandy U	ادم خیلی شیک چیز خیلی شیک
	wisha U	برای بیان تعجب فراوان بکار میرود
	echo U	هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
	echoing U	هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
	echoed U	هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
	echoes U	هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
	forms U	ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
	form U	ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
	formed U	ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
	perfoliate U	درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
	averaged U	متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
	averaging U	متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
	averages U	متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
	traces U	نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
	average U	متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
	traced U	نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
	trace U	نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
	loads U	برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
	load U	برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
	softer U	دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
	softest U	دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
	dummy U	متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
	soft U	دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
	dummies U	متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
	Mahogany was once abundant [prolific] in the tropical forests. U	یک موقعی چوب ماهون در جنگل های استوایی فراوان بود.
	Vistory was dearly bought . U	پیروزی بقیمت گرانی بدست آمد ( تلفات جانی فراوان )
	suffix notation U	عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
	throughput U	نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
	second U	که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
	seconded U	که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
	master U	و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
	masters U	و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
	mastered U	و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
	seconds U	که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
	seconding U	که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
	workgroup U	خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
	faxes U	کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
	faxed U	کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
	faxing U	کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
	fax U	کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
	jam session U	اجرای اهنگهای طرب انگیز بوسیله ارکسترهای بزرگ و نوازندگان فراوان
	horned scully U	مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
	opened U	تابعی که میتواند در تابع یا برنامه بزرگ بدون دستور فراوان درج شود
	Perspex U	خانوادهای از پلاستیکها که بعنوان شیشه یا پلاستیکهای شفاف و نوگذران در هواپیماکاربرد فراوان دارد
	opens U	تابعی که میتواند در تابع یا برنامه بزرگ بدون دستور فراوان درج شود
	open U	تابعی که میتواند در تابع یا برنامه بزرگ بدون دستور فراوان درج شود
	standards U	نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
	auto U	کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
	autos U	کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
	standard U	نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
	phototransistor U	نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
	self- U	قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
	transfers U	زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
	transfer U	زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
	config.sys U	این فایل در هنگام روشن شدن CPU یک بار خوانده میشود و سیستم عامل بار میشود