English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mantel board U در بالای بخاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
overhead clearance U حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
overhead cover U پوشش بالای سر روپوش بالای سر
pop U برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
popped U برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pops U برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
crest clearing U محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
transom U پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
radiators U بخاری
heaters U بخاری
chimneys U بخاری
heater U بخاری
stove U بخاری
gaseous U بخاری
chimney U بخاری
stoves U بخاری
radiator U بخاری
halituous U بخاری
steam lance U یخ اب کن بخاری
grates U بخاری تو دیواری
grated U بخاری تو دیواری
grates U بخاری پنجرهای
steam brake U ترمز بخاری
steam pile driver U دنگ بخاری
stovepipe U لوله بخاری
stoker U سیخ بخاری
steam pile driver U شمعکوب بخاری
steam hammer U چکش بخاری
steamship U کشتی بخاری
grate U بخاری تو دیواری
fireplace U بخاری منقل
fire place U بخاری دیواری
fire side U پای بخاری
fire side U بخاری دیواری
interior heater U بخاری اتومبیل
fire guard U پیش بخاری
electric heater U بخاری برقی
chimneypiece U گچ بری بخاری
chimneypiece U نمای بخاری
fire screen U پنجره بخاری
fender U پیش بخاری
grate U بخاری پنجرهای
fireplaces U بخاری منقل
chimney piece U پیش بخاری
radiator U خنک کن بخاری
poker U سیخ بخاری
mantlepieces U نمای بخاری
chimneys U بخاری دیواری
chimney breast U سینه بخاری
chimney breasts U سینه بخاری
grated U بخاری پنجرهای
chimney U بخاری دیواری
fireside U پای بخاری
soot U دوده بخاری
firesides U پای بخاری
pokers U سیخ بخاری
mantelpieces U نمای بخاری
andiron U پیش بخاری
vapoury U بخاری بخارمانند
mantelpiece U نمای بخاری
fire-irons U لوازم بخاری
tun U لوله بخاری
turn cap U خفه کن بخاری
radiators U خنک کن بخاری
inglenook U گوشه لوله بخاری
ingle-nook U [گوشه لوله بخاری]
chimney-back U صفحه پشت بخاری
kitchener U بخاری خوراک پزی
hearth rug U قالیچه پیش بخاری
fireguard U سپر جلو بخاری
abat vent U کلاهک دودکش بخاری
franklin stove U بخاری اختراعی فرانکلین
fireguards U سپر جلو بخاری
louvers U فانوس دودکش بخاری
firescreen U سپر جلو بخاری
louvre U فانوس دودکش بخاری
fire irons U لوازم پای بخاری
firedog U سه پایه پیش بخاری
louver U فانوس دودکش بخاری
steam shovel U خاک انداز بخاری
mantelpiece U طاقچه بالا بخاری
mantelpiece U گچ بری دور بخاری
mantelpieces U طاقچه بالا بخاری
capital U سرستون سرلوله بخاری
wood stove U بخاری هیزمی یا چوبی
mantelpieces U گچ بری دور بخاری
mantlepieces U طاقچه بالا بخاری
chimney piece U ارایش روی بخاری
mantlepieces U گچ بری دور بخاری
battery steamer U کوره باتری بخاری
mantel piece U گچبری دور بخاری
mantel U طاقچه بالا بخاری
heaters U بخاری دستگاه تولید گرما
heater U بخاری دستگاه تولید گرما
andiron U سه پایهای که کنار بخاری می گذاشتند
chimney-mantle U [قسمت افقی پیش بخاری تزئینی]
inhalator U اسبابی که با ان بخاری رادرشش فرو برند
steamboat U قایق بخاری باکشتی بخارسفر کردن
yachts U کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
yacht O کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
fire irons U سیخ و سه پایه وسایراسبابهای جلو بخاری
pokes U کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
chimney sweeper U کسی که دوده لوله بخاری راپاک میکند
poke U کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
space heater U بخاری مخصوص گرم کردن فضای ازاد
poked U کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
chimney-corner U [گوشه یا کناره ی عقب نشین بخاری یا شومینه]
poking U کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
overmantel U ارایش طاقچه دار در روی نمای بخاری
paddle boat U کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
paddle boats U کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
steeplejack U بنا یا تعمیر کار برج و مناره و دود کش بخاری
steeplejacks U بنا یا تعمیر کار برج و مناره و دود کش بخاری
chimney sweeps U کسی که کارش پاک کردن لولهی بخاری و شومینه است
chimney sweep U کسی که کارش پاک کردن لولهی بخاری و شومینه است
snag boat U کشتی بخاری کوچک که با ان بستر رودخانه هارا ازموانع پاک می کنند
non condensing U ماشین بخاری که بخار کارکرده رابجای اینکه تبدیل به اب کند بهوامی فرستد
atop of U در بالای
outreach U بالای سر
over U بالای
over- U بالای سر
oer U بالای
over- U بالای
into the bargain U بالای ان
up U بالای
atop of U بالای
overhead U بالای سر
at the top of U در بالای
over U بالای سر
above U بالای
above U بالای سر
overhead U در بالای سر
upping U بالای
upped U بالای
back pressure turbine U توربین بخاری که تمام بخارخروجی ان با فشار به داخل شبکه گرم کننده جذب میشود
pressure above the atmosphere U فشار بالای جو
above the earth U بالای زمین
oer U بالای سر روی سر
fan light U پنجره بالای در
run over <idiom> U حرکت از بالای
mean high water U اب بالای میانگین
crow's nest U بالای بلندی
over the horizon U از بالای افق
over the horizon U بالای افق
overhead backhand U بک هند از بالای سر
overhead cover U حفاظ بالای سر
overhead forehand U فورهند از بالای سر
overhead stroke U ضربه از بالای سر
roof tree U کش بالای شیروانی
plunging fire U اتش بالای سر
ridge piece U کش بالای شیروانی
ridge tree U کش بالای شیروانی
ridge pole U کش بالای شیروانی
up the street U بالای خیابان
rooftop U بالای بام
rooftops U بالای بام
It passed over my head. U از بالای سرم رد شد
knap U بالای تپه
crowns U بالای هرچیزی
on U بالای در باره
crown U بالای هرچیزی
in U بالای روی
in- U بالای روی
aloft U در بالای زمین
upstream U بالای رودخانه
uptown U بالای شهر
fanlight U پنجره بالای در
fanlights U پنجره بالای در
refereed U داور بالای والیبال
referee U داور بالای والیبال
tree house U خانه بالای درخت
exoatmosphere U ترکش اتمی بالای جو
trucks U کلاهک بالای دکل
trucking U کلاهک بالای دکل
aloft U سطوح بالا در بالای
headline U در بالای صفحه ریسمان
trucked U کلاهک بالای دکل
on station U پروازهواپیما بالای هدف
headlines U در بالای صفحه ریسمان
the sky is above us آسمان بالای سر ماست
superlunary U واقع بر بالای ماه
overwrite U بالای محلی نوشتن
refereeing U داور بالای والیبال
referees U داور بالای والیبال
rain water head U طشتک بالای ناودان
intercepting ditch U ابرو بالای خاکبرداری
pulpit U بالای منبر رفتن
spike over the block U ابشار از بالای دفاع
high rate of interest U نرخ بالای بهره
head water U بالای رودخانه بالارود
pulpits U بالای منبر رفتن
flews U قسمت اویخته لب بالای سگ
overhead pass U پاس با دو دست از بالای سر
truck U کلاهک بالای دکل
aboveground U در بالای سطح زمین
bed moulding U گچبری بالای کتیبه
bartizan U کنگره بالای برج
penthouse U اطاقک بالای بام
penthouses U اطاقک بالای بام
aerospace projection operations U بالای منطقه عملیات
chimney-head U [بالای دودکش کوره ای]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com