Perdic | در باختر بشیوه باختریان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 43 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	occidentally U	در باختر بشیوه باختریان

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	occidentalist U	کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
	pharisaically U	بشیوه فریسیان
	monastically U	بشیوه راهبان
	orientally U	بشیوه خاوریان
	provincially U	بشیوه ولایتی
	orthodoxly U	بشیوه کلیسای خاور
	nomadically U	بشیوه صحرا گردان و چادرنشینان
	monological U	وابسته بشیوه تنهاسخن گویی
	elocutionary U	وابسته بشیوه سخنوری مربوط بحسن تقریر
	occident U	باختر
	bactria U	باختر
	west U	باختر
	west <adj.> U	باختر
	north-westerly U	در شمال باختر
	occidentally U	سوی باختر
	on the west of iran U	در باختر ایران
	zephyr U	باختر باد
	north west U	در حال باختر
	north west U	شمال باختر
	zephyrs U	باختر باد
	Middle West U	باختر میانه
	south west U	در جنوب باختر
	north westerly U	در شمال باختر
	south west U	سوی جنوب باختر
	wester U	بسوی باختر رفتن
	north wester U	باد شمال باختر
	north-westerly U	وابسته بشمال باختر
	north westerly U	وابسته بشمال باختر
	westward U	بسوی باختر بطرف مغرب
	westerner U	غربی وابسته به مغرب یا باختر
	westerners U	غربی وابسته به مغرب یا باختر
	western U	غربی وابسته به مغرب یا باختر
	westerns U	غربی وابسته به مغرب یا باختر
	torna do U	یکجور گردباد که در باختر.....میوزد
	westwards U	بسوی باختر بطرف مغرب
	Don't touch me!; Don't you touch me! U	به من خیلی نزدیک نشو ! [یک متر در فرهنگ باختر]
	Don't touch me!; Don't you touch me! U	وارد منطقه شخصی من نشو ! [یک متر در فرهنگ باختر]
	ionian U	وابسته به مستعمره یونانی در کرانه باختر اسیای صغیر
	land's end U	دماغهای که در دورترین قسمت باختر انگلستان واقع است
	south-west U	جنوب غربی سوی جنوب باختر
	south westerly U	سوی جنوب غرب یا جنوب باختر
	south west U	جنوب باختر جنوب غربی

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy