English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
southernmost U در اقصی نقطه جنوب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
outermost U از اقصی نقطه
outmost U اقصی نقطه
endmost U اقصی نقطه 0
furthermost U اقصی نقطه
farthermost U اقصی نقطه بعیدترین
farthest U اقصی نقطه بعیدترین
azimuth U نقطه جنوب
soputheasternmost U در دورترین نقطه جنوب شرقی
south-east U جنوب شرقی سوی جنوب شرق
south-west U جنوب غربی سوی جنوب باختر
south westerly U سوی جنوب غرب یا جنوب باختر
south east U جنوب خاوری جنوب شرقی
south west U جنوب باختر جنوب غربی
easternmost U اقصی نقطهء شرقی
eastermost U اقصی نقطهء شرقی
junction U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junctions U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
triple point U نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
pull up point U نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
picture point U نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
bearing U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
ti;me to go U زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
pointillism U شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
line of vision U خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
free drop U برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
switching U مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
zero U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
mark U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
marks U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approach U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
azimuth U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
approached U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approaches U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
load point U نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
pyramid spot U نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing points U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing point U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point U نقطه الوگیری نقطه افروزش
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
south <adj.> U جنوب
south U جنوب
south wards U بسوی جنوب
south westerly U جنوب باختری
south west U در جنوب باختر
south eastern U جنوب خاوری
south eastern U جنوب شرقی
southland U سرزمین جنوب
south western U جنوب باختری
notus U باد جنوب
southeast U جنوب خاوری
the south pole U قطب جنوب
south west U جنوب غرب
south-eastern U جنوب شرقی
southeast U جنوب شرقی
south-east U جنوب شرق
south western U جنوب غربی
south-western U جنوب غربی
south easterly U جنوب خاوری
south east U در جنوب خاور
south east U جنوب شرق
southerners U اهل جنوب
southerner U اهل جنوب
soiuth ward U بسوی جنوب
lowlander U اهل جنوب
South Pole U قطب جنوب
southward U سوی جنوب
south-west U جنوب غرب
soiuthern cross U صلیب جنوب
southbound U عازم جنوب
Antarctic U قطب جنوب
sou'westers U جنوب غربی
southern U اهل جنوب
southeastward U در جهت جنوب خاوری
southeaster U باد جنوب شرقی
south west U سوی جنوب باختر
Antarctic U مربوط به قطب جنوب
south east U سوی جنوب خاور
souithernism U رسوم واداب جنوب
southern U جنوبا بطرف جنوب
southeastward U بطرف جنوب شرقی
southwest U واقع در جنوب غربی
southwestwards U درجهت جنوب باختری
southwestward U درجهت جنوب باختری
in a south easterly direction U از جهت جنوب خاور
southwestward U بسوی جنوب غربی
south easterly U سوی جنوب خاور
southwester U باد جنوب غربی
libeccio U باد جنوب غربی
southwesterner U اهل جنوب غربی
libecchio U باد جنوب غربی
southwestern U واقع در جنوب غربی
celestial body south pole U قطب جنوب عالم
southwestwards U بسوی جنوب غربی
antarctic circle U مدار قطب جنوب
southeaster U توفان جنوب شرقی
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point U نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
southwester U توفان یا تندباد جنوب غربی
soiuth ward U بطرف جنوب متمایل بجنوب
south wards U بطرف جنوب متمایل بجنوب
souithernism U لغت و اصطلاحات مخصوص جنوب
south U بسوی جنوب نیم روز
their p was toward the south U چشم اندازانهابسوی جنوب بود
southeasterner U ساکن نواحی جنوب شرقی
water moccasin U مار سمی ابزی جنوب امریکا
aardwolf U کفتار بومی جنوب و مشرق افریقا
zulu U اهل ناتال در جنوب افریقا ناتالی
galleta U چمن با دوام جنوب امریکا و مکزیکو
judea U یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
bahama islands U جزایرباهاما واقع درهندغربی و جنوب فلوریدا
royal palm U نخل بلند جنوب فلوریدا و کوبا
peafowl U قوقاول بزرگ صحرایی جنوب اسیا
Makri [Fethiye] U شهر بندری فتیه در جنوب ترکیه
point-to-point connection U اتصال نقطه به نقطه
pointillism U نقاشی نقطه نقطه
point to point network U شبکه نقطه به نقطه
platypus U پستاندار ابزی ومنقاردار و صدفخوار جنوب استرالیا
seato forces U نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
wilton U نام شهری در جنوب " ویلت شایر" انگلستان
Monaco U ناحیه " موناکو" واقع در جنوب شرقی فرانسه
ASEAN U مخفف همبستگی ملل جنوب شرقی آسیا
shout song U سرودهای مذهبی خیلی بلندسیاه پوستان جنوب امریکا
arrdwolf U [حیوانی شبیه کفتار بومی جنوب و شرق آفریقا]
razorback U خوک نیمه وحشی دورگه جنوب شرقی اتازونی
joshua tree U درخت خنجری یا ابره ادم جنوب شرقی امریکا
break up point U نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
hottentot U یکی از انواع بومیهای جنوب افریقا که اندامی کوتاه ورنگ قهوهای مایل به زرددارند
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
speckle U نقطه نقطه یا خال خال کردن
polkadot U طرح نقطه نقطه خال خال
nautilus U حلزونهای گرمسیری مارپیچی جنوب اقیانوس ساکن و اقیانوس هند
China denies militarizing South China Sea. U چین را تکذیب نظامی جنوب دریای چین است.
colombo plan U طرح ایجاد شده به وسیله وزیران خارجه ملتهای مشترک المنافع بریتانیا در سال 0591 که هدف ان تشریک مساعی درکمک به رشد اقتصادی کشورهای اسیایی جنوب وجنوب شرقی است
Murghi rugs U فرش های مرغی [این طرح در فرش های جنوب ایران بیشتر دیده شده و نمادی از مرغ یا خروس را بصورت شکل هندسی نشان می دهد.]
point U نقطه
ice point U نقطه یخ
ice melting point U نقطه یخ
dotty U نقطه نقطه
prick U نقطه
punchation U نقطه
punctate U نقطه نقطه
punctation U نقطه
dotting U نقطه
punctulate U نقطه نقطه
punctum U نقطه
pricked U نقطه
point to point line U خط نقطه به نقطه
pricking U نقطه
neel point U نقطه نل
specks U نقطه
speck U نقطه
pricks U نقطه
point to point U نقطه به نقطه
dot U نقطه
full stop U نقطه
spotter U نقطه نقطه
jots U نقطه
jotted U نقطه
jot U نقطه
tittle U نقطه
two dots one dash line U خط دو نقطه یک خط
spots U نقطه
spot U نقطه
periods U نقطه
period U نقطه
full stops U نقطه
speckle U نقطه
ellipsis U سه نقطه [...]
stpular U نقطه نقطه
Gabbeh U گبه [با قالیچه های درشت باف و زبر که ریشه عشایری داشته و منسوب به خراسان و جنوب ایران می باشند. طرح های آن ساده و از رنگ های روشن با گره های فارسی و ترکی می باشد.]
fusion point U نقطه گداز
growing point U نقطه رویش
lattice point U نقطه شبکه
igniting point U نقطه احتراق
igniting point U نقطه اشتعال
fusing point U نقطه ذوب
gutty U نقطه دار
load point U نقطه بار
solstitium U نقطه انقلاب
light spot U نقطه منور
light spot U نقطه نور
level point U نقطه مسطح
frost point U نقطه شبنم
landing spot U نقطه فرود
ignition point U نقطه افروزش
lambda point U نقطه لاندایی
initial point U نقطه شروع
initial point U نقطه اغاز
jumping off place U نقطه یا مبداء
injection point U نقطه پاشش
injection point U نقطه تزریق
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com