English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
percept U دریافت ادراکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
perceptual U ادراکی
conceptual U ادراکی
conceptional U ادراکی
perceptional U ادراکی
perceptual defense U دفاع ادراکی
perceptual distortion U تحریف ادراکی
perceptual constancy U ثبات ادراکی
perceptual field U میدان ادراکی
mind deafness U کری ادراکی
mind blindness U کوری ادراکی
perceptual restructuring U بازسازی ادراکی
perceptual schema U طرحواره ادراکی
perceptual set U امایه ادراکی
perceptual learning U یادگیری ادراکی
perceptual structure U ساخت ادراکی
perceptual transformation U گشتار ادراکی
acatamathesia U ناتوانی ادراکی
noetic U ادراکی معرفتی
Conceptual architecture U معماری ادراکی
DSR U سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد
motor perceptual region U ناحیه حرکتی- ادراکی
perceptual anchorage U تکیه گاه ادراکی
staircase illusion U خطای ادراکی پلکان
zollner illusion U خطای ادراکی زولنر
optical illusions U خطای ادراکی دیداری
wundt illusion U خطای ادراکی وونت
visual illusion U خطای ادراکی دیداری
prototaxic mode U شیوه ادراکی ابتدایی
aristotle's illusion U خطای ادراکی ارسطو
optical illusion U خطای ادراکی دیداری
divergent line illusion U خطای ادراکی خط واگرا
demoor's illusion U خطای ادراکی دمور
delboeuf's illusion U خطای ادراکی دلبوف
curvature illusion U خطای ادراکی انحنابینی
geometric illusion U خطای ادراکی هندسی
chess board illusion U خطای ادراکی شطرنجی
brentano's illusion U خطای ادراکی برنتانو
blumenfeld illusion U خطای ادراکی بلومنفلد
half length illusion U خطای ادراکی میانی
checks U حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
checked U حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
check U حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
purdue perceptual motor survey U ازمون ادراکی- حرکتی پردو
windmill illusion U خطای ادراکی حرکت چرخ
audiogyral illusion U خطای ادراکی حرکتی-شنیداری
audiogravic illusion U خطای ادراکی حرکتی-شنیداری
charpentier koseleff illusion U خطای ادراکی شارپانتیه-کوزلف
parataxic mode U شیوه ادراکی خود- محوری
size weight illusion U خطای ادراکی اندازه- وزن
muller lyer illusion U خطای ادراکی مولر- لایر
acknowledging U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledge U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledges U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
cryptoperiod U زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
sentience U دریافت
deliveries U دریافت
percipience U دریافت
receiving U دریافت
reception U دریافت
mental perception U دریافت
comprehensions U دریافت
apprehension U دریافت
receipt U دریافت
comprehension U دریافت
receipts U دریافت
receptions U دریافت
collections U دریافت
apperception U دریافت
delivery U دریافت
collection U دریافت
transmission/reception of messages U دریافت
discernment U دریافت
synecdoche U هم دریافت
apprehensions U دریافت
sensing U دریافت
inception U دریافت
handshaking U آماده دریافت
recover U دریافت کردن
perception U دریافت احساس
perceptions U دریافت احساس
long distance reception U دریافت دور
reception U دریافت پذیرش
catcher's side U سمت دریافت
receive U دریافت کردن
receives U دریافت کردن
collection of goods U دریافت کالا
receivers U متصدی دریافت
receivers U دریافت کننده
receiver U متصدی دریافت
receiver U دریافت کننده
getter U دریافت کننده
collecting main U شبکه دریافت
collecting of the current U دریافت جریان
recipients U دریافت کننده
acquiring U دریافت کردن
acquires U دریافت کردن
acquire U دریافت کردن
pick up <idiom> U دریافت کردن
hear from <idiom> U دریافت نامه
come into <idiom> U دریافت کردن
payees U دریافت کننده
audio reception U دریافت صوتی
pull down U دریافت کردن
recieve U دریافت کردن
recieve only U دریافت محض
recipiency U قوه دریافت
receivable U دریافت کردنی
recipients U دریافت کنندگان
recipient U دریافت کننده
payee U دریافت کننده
recovers U دریافت کردن
answer/originate U دریافت / ارسال
recovering U دریافت کردن
draw U دریافت کردن
recipient U دریافت کنندگان
receptions U دریافت پذیرش
draws U دریافت کردن
boost U کمک دریافت شده
outed U دریافت کننده سرویس
out- U دریافت کننده سرویس
boosts U کمک دریافت شده
deferred income U پیش دریافت درامد
asr U ارسال و دریافت اتوماتیک
boosting U کمک دریافت شده
intuitions U کشف دریافت ناگهانی
automatic send/reciever U ارسال و دریافت خودکار
payee U دریافت کننده پول
payees U دریافت کننده وجه
payee U دریافت کننده وجه
boosted U کمک دریافت شده
mortality U قابلیت دریافت ضایعات
payees U دریافت کننده پول
consignee U دریافت کننده محموله
intuition U کشف دریافت ناگهانی
bills receivable U بروات قابل دریافت
obtains U گرفتن یا دریافت کردن
obtained U گرفتن یا دریافت کردن
bills receivable U براتهای دریافت کردنی
obtain U گرفتن یا دریافت کردن
out U دریافت کننده سرویس
sinks U دریافت انتهای خط ارتباتی
received data U داده دریافت شده
pick up <idiom> U دریافت صدای رادیو و...
receipts U دریافت رسید دادن
receipts U رسید پیام دریافت شد
receipt U رسید پیام دریافت شد
receipt U دریافت رسید دادن
fee charged U هزینه دریافت شده
goods received note U برگه دریافت کالا
on the dole <idiom> U دریافت خیر وسعادت
sink U دریافت انتهای خط ارتباتی
mail call U دریافت نامه از پستخانه
pass reciever U دریافت کننده مجاز پاس
collect U بدست آوردن یا دریافت داده
drew U دریافت کرد ناتمام گذاشت
hand out U حریف دریافت کننده سرویس
get a fix on something <idiom> U نامه الکترونی دریافت کردن
administrative lead time U زمان اداری دریافت اماد
annuitant U دریافت دارنده مقرری سالانه
pick up <idiom> U سوارکردن مسافر ،دریافت کردن
gathered U دریافت داده از منابع مختلف
gather U دریافت داده از منابع مختلف
surprise dosage U دریافت دوز ناگهانی اتمی
collects U بدست آوردن یا دریافت داده
collecting U بدست آوردن یا دریافت داده
intelligibly U واضحا چنانکه بتوان دریافت
input U کامپیوتری که داده دریافت میکند
cc U هزینه نقدا" دریافت میشود
cashes U دریافت کردن صندوق پول
cashing U دریافت کردن صندوق پول
garble U اشتباه درارسال و دریافت پیام
grips U نیروی گرفتن ادراک و دریافت
gripped U نیروی گرفتن ادراک و دریافت
grip U نیروی گرفتن ادراک و دریافت
hold U دریافت کردن گرفتن توقف
holds U دریافت کردن گرفتن توقف
cashed U دریافت کردن صندوق پول
cash U دریافت کردن صندوق پول
i/o U مربوط به ارسال یا دریافت داده
charges collect U هزینه نقدا" دریافت میشود
inputted U کامپیوتری که داده دریافت میکند
gripping U نیروی گرفتن ادراک و دریافت
I look forward to receiving your reply. U من در انتظار دریافت پاسخ شما هستم.
challenge [of a dog] U پارس سگی [پس از دریافت بوی شکار]
demand U تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
demanded U تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
demands U تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
mode U حالت کامپیوتر برای دریافت داده
modes U حالت کامپیوتر برای دریافت داده
tolbooth U گیشه دریافت عوارض راه نواقل
zction for dammages U اقدام برای دریافت خسارت وارده
telecommunications U فناوری ارسال و دریافت پیام در یک مسافتی
covers U اماده شدن برای دریافت توپ
hitch U کامل کردن پاس به دریافت کننده
hitched U کامل کردن پاس به دریافت کننده
hitches U کامل کردن پاس به دریافت کننده
hitching U کامل کردن پاس به دریافت کننده
inscrutably U چنانکه نتوان جستجو کردیا دریافت
carriage forward U هزینه حمل در مقصد دریافت میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com