Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
jaw clutch coupling
U
درگیری دندانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
heads up
U
در درگیری هوایی اعلام اینکه هواپیما دروضعیت لازم برای درگیری قرار ندارد
emergency scramble
U
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
rack and pinion
U
میله دندانه دار و چرخ دندانه کوچک
saw edged
U
دارای لبه دندانه دندانه
serrate leaves
U
برگهای ارهای یا دندانه دندانه
feeds
U
روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feed
U
روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
dentate
U
دندانه دندانه مضرس
cut gears
U
دندانه دندانه کردن
nick
U
دندانه دندانه کردن
nicked
U
دندانه دندانه کردن
nicking
U
دندانه دندانه کردن
jaggy
U
دندانه دندانه ناهمواری
nicks
U
دندانه دندانه کردن
saw tooth
U
دندانه اره ای
[گاه لبه های حاشیه و یا لبه انتهایی فرس را بصورت مثلث های تکراری می بافند که حالتی از دندانه های اره را نشان میدهد.]
contretemps
U
درگیری
contentions
U
درگیری
involvement
U
درگیری
engagement
U
درگیری
engagements
U
درگیری
contention
U
درگیری
brush with the law
<idiom>
U
درگیری با قانون
engagement
U
درگیری با دشمن
braked
U
قطع درگیری
brakes
U
قطع درگیری
braking
U
قطع درگیری
rules of engagement
U
قوانین درگیری
self involvement
U
خود- درگیری
brake
U
قطع درگیری
disengagement
U
قطع درگیری
engagements
U
درگیری با دشمن
gear in
U
درگیری دو چرخ دنده
cease engagement
U
درگیری را قطع کنید
break off position
U
نقطه قطع درگیری
set-tos
U
مشت بازی درگیری
set-to
U
مشت بازی درگیری
set to
U
مشت بازی درگیری
emergency scramble
U
درگیری اضطراری هواپیماها
coupling
U
جفت شدگی اتصال درگیری
catalytic
U
ترغیب کننده دشمن به درگیری
rules of engagement
U
روشهای درگیری پدافند هوایی
engagement control
U
کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن
gear arrangment
U
نظم و ترتیب درگیری دو چرخ دنده
cease engagement
U
درگیری قطع هدف را تعقیب نکنید
tactical reconnaissance
U
براوردموقعیت رزمی در حالتی که درگیری نزدیک است
liner
U
باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
liners
U
باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
gates
U
فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
gate
U
فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
few
U
تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
bullied
U
درگیری بر سر تصاحب توپ اغاز استفاده از گوی بین دوحریف
bullies
U
درگیری بر سر تصاحب توپ اغاز استفاده از گوی بین دوحریف
bully
U
درگیری بر سر تصاحب توپ اغاز استفاده از گوی بین دوحریف
bullying
U
درگیری بر سر تصاحب توپ اغاز استفاده از گوی بین دوحریف
igo
U
علامت من پست گشتی خود راترک می کنم در درگیری هوایی
fewest
U
تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
fewer
U
تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
heading crossing angle
U
زاویه بین سمت مسیرهواپیمای رهگیر و هواپیمای هدف در لحظه درگیری
armed peace
U
حالتی که دولتهابدون درگیری نظامی خود رابرای جنگ احتمالی اماده می کنند
tied on
U
در درگیری هوایی یعنی هواپیمای یاد شده داخل ارایش قسمت من است
serration
U
دندانه
cog
U
دندانه
tooth
U
دندانه
dented
U
دندانه
denting
U
دندانه
dents
U
دندانه
cogs
U
دندانه
serra
U
دندانه
jag
U
دندانه
sawtooth
U
دندانه دندانه
saw toothed
U
دندانه دندانه
bidentate
U
دو دندانه
notche
U
دندانه
nid
U
دندانه
crenation
U
دندانه دندانه
dentate
U
دندانه
dentation
U
دندانه
denticle
U
دندانه
denticulate
U
دندانه دندانه
serrate
U
دندانه دندانه
indentations
U
دندانه
nib
U
دندانه
nibs
U
دندانه
crinkle
U
دندانه دندانه
crinkled
U
دندانه دندانه
crinkles
U
دندانه دندانه
crinkling
U
دندانه دندانه
mordant
U
دندانه
thread
U
دندانه
threads
U
دندانه
indentation
U
دندانه
jaggies
U
دندانه ها
nicking
U
دندانه
cogging
U
دندانه
notch
U
دندانه
trifid
U
سه دندانه
cam
U
دندانه
sheath
U
دندانه
undentate
U
تک دندانه
notches
U
دندانه
sheaths
U
دندانه
leaf
U
دندانه
nicks
U
دندانه
nick
U
دندانه
cams
U
دندانه
peg
U
دندانه
indented
U
دندانه دندانه
pegs
U
دندانه
nicked
U
دندانه
dent
U
دندانه
tine
U
دندانه
target discrimination
U
قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
scrambles
U
فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scrambling
U
فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scramble
U
فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scrambled
U
فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
pounce
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
depth of tooth
U
ارتفاع دندانه
laciniated
U
دندانه دار
denticulate
U
دندانه دار
engrail
U
دندانه دارکردن
zigzag soldering
U
لحیم دندانه
serrated
U
دندانه دار
cogged
U
دندانه دار
laciniate
U
دندانه دار
denticulated
U
دندانه دار
dentation
U
دندانه بودن
jagged
U
دندانه دار
dentigerous
U
دندانه دار
indent
U
دندانه دارکردن
indenting
U
دندانه گذاری
monodentate ligand
U
لیگاند تک دندانه
indent
U
دندانه گذاری
indenting
U
دندانه دارکردن
cut teeth
U
دندانه دارکردن
cirrate
U
دندانه دار
cirrose
U
دندانه دار
cirhose
U
دندانه دار
nurl
U
دندانه کنگره
pectinate
U
دندانه دار
pectinated
U
دندانه دار
indents
U
دندانه دارکردن
dentate
U
دندانه دار
toothier
U
دندانه دار
cut teeth
U
دندانه ساختن
indents
U
دندانه گذاری
herringbone tooth
U
دندانه ی جناغی
tooth gap
U
شکاف دندانه
tooth profile
U
شکل دندانه
serrulation
U
دندانه داری
tooth form
U
شکل دندانه
tooth flank
U
دامنه دندانه
toothiest
U
دندانه دار
knurled
U
دندانه دار
tooth clearance
U
بازی دندانه
dents
U
دندانه بریدگی
dents
U
دندانه کردن
dent
U
دندانه کردن
denting
U
دندانه بریدگی
denticulation
U
دندانه ریز
dented
U
دندانه بریدگی
dented
U
دندانه کردن
toothless
U
بدون دندانه
tooth gap
U
فاصله دندانه
cog
U
دندانه دارکردن
engrailed
U
دندانه دار
knurling tool
U
دندانه ساز
jaw clutch coupling
U
پیوست دندانه
notched
U
دندانه دار
indentations
U
دندانه گذاری
gearwheel
U
چرخ دندانه
indentation
U
دندانه گذاری
helical tooth
U
دندانه حلزونی
denting
U
دندانه کردن
toothed cornice brick
U
اجر دندانه
jaggy
U
دندانه دار
toothy
U
دندانه دار
tooth pitch
U
گام دندانه
cogs
U
دندانه دارکردن
root
U
پای دندانه
roots
U
پای دندانه
dent
U
دندانه بریدگی
tackle
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackles
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackling
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
aircraft scrambling
U
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
tooth plane
U
رنده دندانه دار
gearwheel
U
چرخ دندانه دار
toothed wheel
U
چرخ دندانه دار
jaggedness
U
دندانه دار بودن
brake wheel
U
چرخ دندانه دار
sprocket
U
دندانه دور چرخ
serrated shaft
U
محور دندانه دار
zigzag aerial
U
انتن دندانه ارهای
toothed wheel
U
چرخه دندانه دار
tooth profile error
U
خطای فرم دندانه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com