English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wicket U دروازه کوچک
wickets U دروازه کوچک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
seelos U دروازه بشکل اچ در مارپیچ کوچک
Other Matches
team handball court U مربع مستطیل 04 در 02 متر که باخطی به موازات خط دروازه به دو قسمت تقسیم شده وهر منطقه یک دروازه دارد
passout U پاس از پشت دروازه به یاردر جلوی دروازه
kick save U نجات دروازه با پای دروازه بان
goal judge U داور پشت دروازه لاکراس داور دروازه واترپولو
element U دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
elements U دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
goalpost U تیر دروازه تیر عمودی دروازه
goalposts U تیر دروازه تیر عمودی دروازه
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule U یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget U آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
increments U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
jigger U بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increment U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
pannikin U لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble U برامدگی کوچک گره کوچک
goals U دروازه
goal U دروازه
hoop U دروازه
hoops U دروازه
gate U دروازه
gates U دروازه
port U دروازه
goal area line U خط دروازه
portal U دروازه
portals U دروازه
barbican U دروازه
gateway U دروازه
gateways U دروازه
barbacan U دروازه
goal crease U محوطه دروازه
goal area U منطقه دروازه
between the pipes U تیر دروازه
goal keeper U دروازه بان
goals U دروازه بان
goal U دروازه بان
attacting zone U منطقه دروازه
goal keeper line U خط دروازه بان
goal mouth U دهانه دروازه
gateposts U بازوی دروازه
gatepost U بازوی دروازه
goal posts U پایههای دروازه
keepers U دروازه بان
tend goal U دروازه بانی
own goals U گل به دروازه خودی
goalkeeper U دروازه بان
own goal U گل به دروازه خودی
puck stopper U دروازه بان
saves U نجات دروازه
saved U نجات دروازه
save U نجات دروازه
in goal U دروازه بان
goalies U دروازه بان
keep goal U دروازه بانی
keeper U دروازه بان
gate keeper U دروازه بان
gatekeepers U دروازه بان
goalie U دروازه بان
goal tender U دروازه بان
tend goal U حفظ دروازه
goalar U دروازه بان
hoop U دروازه کروکه
octroi U مالیات دم دروازه
octroi U دروازه بانی
hoops U دروازه کروکه
goalkeepers U دروازه بان
starting gate U دروازه شروع
gatekeeper U دروازه بان
logic gate U دروازه منطقی
twentyfive U خط 52 یاردی موازی با خط دروازه
goal games U بازیهای دروازه دار
long ball U پرتاب از دور به دروازه
upright U تیرک عمودی دروازه
fast break U حمله سریع به دروازه
flopper U دروازه بان شیرجه رو
crossbars U تیرک افقی دروازه
goalpost U تیرک عمودی دروازه
crossbar U تیرک افقی دروازه
goalkeepers U دروازه بان فوتبال
gatehouses U اطاق دروازه بان
goalposts U تیرک عمودی دروازه
gatehouse U اطاق دروازه بان
gate post U تیرچارچوب دروازه باهویابازوی در
goal umpire U دروازه بان واترپولو
goalthrow U پرتاب دروازه بان
shootings U شوت بسوی دروازه
standup goalie U دروازه بانی ایستاده
gates U دروازه شروع اسکی
offside line U خط فرضی موازی با دروازه
goalkeeper U دروازه بان فوتبال
gate U دروازه شروع اسکی
He was approaching the gate. U او [مرد] به دروازه نزدیک شد.
goal kick U شوت بسوی دروازه
warder U نگهبان دروازه یا قصر
warders U نگهبان دروازه یا قصر
petard U بمب دروازه ریز
shooting U شوت بسوی دروازه
deciding U نزدیک به دروازه حریف
double reverse U شوت برگردان به دروازه
shot direct at goal U شوت مستقیم به دروازه
sally port U دروازه بزرگ قلعه
sally port U دروازه عبور از قلعه
catching glove U دستکش دروازه بان
changing the goal keeper U تعویض دروازه بان
stick glove U دستکش کلفت دروازه بان
touch in goal line U ادامه خط بین خط دروازه و خط مرزی
nineteens U علامت تعویض دروازه بان
send-offs U حرکت اسبها از دروازه شروع
punch the ball U مشت کردن دروازه بان
clear U دفع توپ ازحوالی دروازه
clearest U دفع توپ ازحوالی دروازه
clearest U دورکردن گوی از نزدیک دروازه
gatehouses U اطاق یازندان بالای دروازه
gatehouse U اطاق یازندان بالای دروازه
drop a goal U ضربه زدن بر فراز دروازه
gatepost U تیر چار چوب دروازه
clears U دورکردن گوی از نزدیک دروازه
clears U دفع توپ ازحوالی دروازه
logic U دروازه یا ترکیب دروازههای منط قی
gateposts U تیر چار چوب دروازه
touch in goal U محدوده بین خط دروازه و خط مرزی
clearer U دفع توپ ازحوالی دروازه
send-off U حرکت اسبها از دروازه شروع
nineteen U علامت تعویض دروازه بان
defensive U منطقه دفاعی شامل دروازه
in- U توپی که وارد دروازه شده
in U توپی که وارد دروازه شده
send off U حرکت اسبها از دروازه شروع
clear U دورکردن گوی از نزدیک دروازه
clearer U دورکردن گوی از نزدیک دروازه
active U دروازهای که برخلاف دروازه نافعال
field goal U رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
peel U گذراندن گوی حریف از دروازه کروکه
battering ram U میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
field player U بازیگران جز دروازه بان بازیگر ثابت
goal throw U پرتاب ازاد دروازه بان واترپولو
battering rams U میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
hanging-post U [تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
heavies U گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
drop goal U رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
heavy U گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
peels U گذراندن گوی حریف از دروازه کروکه
uprights U تیرهای عمودی دروازه فوتبال امریکایی
heavier U گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
A creaking gate hang long. <proverb> U یک دروازه شکسته مدتها سرپا می ایستد.
dropped goal U رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
faubourg U قسمتی ازشهر که بیرون دروازه باشد
end zone U منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
heaviest U گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
goal kick U ضربه ازاد مستقیم روی دروازه
three state logic U دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد
inhibit U ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
place kick U توپ را از روی زمین با پا بطرف دروازه زدن
smother U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
inhibits U ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
inverter U دروازه منط قی برای امکانات بر عکس کردن
headman U پاس دادن به یار نزدیک دروازه حریف
slots U منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
slot U منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
headmen U پاس دادن به یار نزدیک دروازه حریف
short side U خط بازیگران با تعداد کمتری بازیگر دهانه دروازه
stickside U سمتی از بدن دروازه بان باچوب هاکی
smothers U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
slotting U منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
gopura U [دروازه بلند و مزین مقبره های هندی]
smothered U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothering U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
applet U 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
to rifle the ball into the goal U با ضربه خیلی محکم توپ را به دروازه شوت کردن
deflections U ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
deflection U ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
punter U دروازه بان ماهر در ردکردن توپ با مشت شرطبند
analogue U دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
bounce shot U گویی که به زمین می خورد وبه طرف دروازه می رود
analogues U دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
punters U دروازه بان ماهر در ردکردن توپ با مشت شرطبند
analog U دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
flopped U شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
end zone U منطقه اخر زمین هاکی از خط ابی تادیوار پشت دروازه
icing U ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
breaks U جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
break U جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
gate U زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
tries U کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
try U کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
gates U زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
flop U شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopping U شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flops U شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
small-scale U طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small scale U طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
slants U بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
and U دروازه الکترونیکی که تابع "و" منط قی را روی سیگنالهای الکتریکی انجام میدهد
slanted U بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
slant U بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
handball U بازی بین دو تیم هفت نفره با شش بازیگر ویک دروازه بان
inhibit U توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
inhibits U توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
storage U 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com