Perdic | درهر صورت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 205 (13 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	ever U	درهر صورت
	ever- U	درهر صورت
	at any rate U	درهر صورت
	At any rate . In any case . Anyway . U	درهر صورت
	at all events U	درهر صورت

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	inventory U	از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
	perprep U	درهر
	Good for you. Lucky you. There are only two possibilities(alternatives)In any event(case). At any rate. U	درهر حال
	willy nilly U	درهر حال
	willy-nilly U	درهر حال
	in any case U	درهر حال
	In every nook and corner . U	درهر گوشه وکنار
	biyearly U	دومرتبه درهر سال
	bogies U	ضربه بیش از استاندارد درهر بخش
	tetrahydroxy U	دارای چهار هیدروکسیل درهر ملکول
	flag football U	نوعی فوتبال با 6 تا 9 نفر درهر تیم
	bogey U	ضربه بیش از استاندارد درهر بخش
	bogeys U	ضربه بیش از استاندارد درهر بخش
	dispensation U	وضع احکام دینی درهر دوره و عصر
	dispensations U	وضع احکام دینی درهر دوره و عصر
	lap money U	جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
	routinely U	مجموعه دستورات یک تابع که درهر بخش برنامه که نیاز باشد کپی می شوند
	routine U	مجموعه دستورات یک تابع که درهر بخش برنامه که نیاز باشد کپی می شوند
	routines U	مجموعه دستورات یک تابع که درهر بخش برنامه که نیاز باشد کپی می شوند
	trial U	مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
	trials U	مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
	pH U	علامت لگاریتم منفی برای غلظت یون هیدروژن برحسب گرم اتم درهر لیتر
	local U	چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
	locals U	چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
	printer U	وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
	printers U	وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
	plastic bubble keyboard U	صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
	packets U	روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
	packet U	روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
	numeric U	که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
	Web crawler U	نرم افزاری که درهر صفحه وب جدید در اینترنت حرکت میکند و یک اندیس پایه روی محتوای هرصفحه ایجاد میکند
	constant displacement pump U	پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
	barrage jamming U	تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
	watt U	واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
	watts U	واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
	discretionary U	آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
	odd U	ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
	odder U	ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
	oddest U	ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
	rom U	دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
	line astern U	صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
	chargeable accessions U	استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
	dat U	سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
	basic U	بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
	basics U	بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
	approach formation U	صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
	automatic programming U	روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
	roll U	صورت
	physiognomies U	صورت
	conformer U	هم صورت
	providing U	در صورت
	form U	صورت
	rolled U	صورت
	effigy U	صورت
	physiognomy U	صورت
	conformational isomers U	هم صورت
	statements U	صورت
	listing U	صورت
	slip U	صورت
	slipped U	صورت
	slips U	صورت
	face U	صورت
	faces U	صورت
	medal U	صورت
	effigies U	صورت
	version U	صورت
	hue U	صورت
	freckle U	لک صورت
	phases U	صورت
	phased U	صورت
	hues U	صورت
	phase U	صورت
	versions U	صورت
	invoice U	صورت
	formed U	صورت
	invoicing U	صورت
	invoices U	صورت
	figures U	صورت
	coat card U	صورت
	invoiced U	صورت
	facies U	صورت
	medals U	صورت
	rolls U	صورت
	figuring U	صورت
	constellation U	صورت
	list U	صورت
	rosters U	صورت
	mazard U	صورت
	shape U	صورت
	images U	صورت
	shapes U	صورت
	circumstantially U	در صورت
	forms U	صورت
	roster U	صورت
	figure U	صورت
	filed U	صورت
	image U	صورت
	statement U	صورت
	kalendar U	صورت
	visage U	رو صورت
	listings U	صورت
	visages U	رو صورت
	file U	صورت
	constellations U	صورت
	if possible U	در صورت امکان
	normal form U	صورت هنجار
	on foot U	به صورت پیاده
	nominal list U	صورت اسامی
	numerator U	صورت کسر
	normalized form U	صورت هنجار
	if possible U	در صورت توانایی
	processionize U	صورت مجلس
	normal form U	صورت عادی
	outside appearance U	صورت فاهر
	programme of work U	صورت کارها
	long robe U	صورت کشیده
	if so U	در صورت مثبت
	imbody U	صورت خارجی
	serials U	و به صورت سری
	impanel U	در صورت نوشتن
	list of promotiona U	صورت ترفیعات
	isolating U	به صورت الکتریکی
	isolate U	به صورت الکتریکی
	serial U	و به صورت سری
	isolates U	به صورت الکتریکی
	pictogram U	صورت نگاشت
	pictograph U	صورت نگاره
	nomenelature U	صورت اسامی
	proces verbal U	صورت مجلس
	reorganization U	صورت جدید
	primordial image U	صورت ازلی
	pictography U	صورت نگاری
	if necessary U	در صورت لزوم
	matricula U	صورت اعضا
	if need be U	در صورت بایست
	outward show U	صورت فاهر
	powder U	پودر صورت
	minutes U	صورت جلسه
	constellations U	صورت فلکی
	constellation U	صورت فلکی
	carry out U	صورت گرفتن
	record U	صورت مذاکرات
	transformation U	تبدیل صورت
	greasepaint U	صورت گرتماشاخانه
	formalism U	صورت گرایی
	asterism U	صورت فلکی
	at that rate U	در این صورت
	rosters U	صورت کار
	rosters U	صورت نگهبانی
	facets U	صورت کوچک
	facet U	صورت کوچک
	crackling U	صورت نمکی
	minute U	صورت جلسه
	burble U	جوش صورت
	burbled U	جوش صورت
	schedules U	صورت فهرست
	burbles U	جوش صورت
	scheduled U	صورت فهرست
	burbling U	جوش صورت
	schedule U	صورت فهرست
	incarnation U	صورت خارجی
	incarnations U	صورت خارجی
	forgeries U	صورت سازی
	forgery U	صورت سازی
	anyhow U	در هر صورت بهرجهت
	plural U	صورت جمع
	bill of fare U	صورت غذا
	semblance U	صورت فاهر
	roster U	صورت کار
	roster U	صورت نگهبانی
	bills of fare U	صورت غذا
	court card U	صورت :شاه
	decrepitation U	صورت نمکی
	formed U	صورت دیس
	difference tone U	صورت افتراقی
	form U	صورت دیس
	enumeration U	صورت ریز
	erythema U	گل انداختن صورت
	externallze U	صورت فاهردادن
	formation U	صورت بندی
	f.artery U	شریان صورت
	face card U	ورق صورت
	apparitions U	صورت وهمی
	apparition U	صورت وهمی
	formulation U	صورت بندی
	free list U	صورت مجانی ها
	powders U	پودر صورت
	conditionality U	صورت شرطی
	complement form U	صورت متمم
	forms U	صورت دیس
	bill of exceptions U	صورت استثنائات
	bill of goods U	صورت کالا
	bill of material U	صورت قطعات
	bill of quantities U	صورت مقداری
	bill of sale U	صورت فروش
	breadboard U	می صورت گیرد
	archetypes U	صورت ازلی
	archetype U	صورت ازلی
	inventory U	صورت کالا
	canonical form U	صورت متعارفی