English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
touchdown U درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
touchdowns U درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
boat diagram U دیاگرام محل قایقها درعملیات هجومی اب خاکی
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
tac log group U گروه رابط نیروهای پیاده شونده به ساحل در روی ناوهای اب خاکی
assault craft U ناوچههای هجومی اب خاکی قایق نفربرهجومی اب خاکی
landing schedule U برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
shore party U گروه پیشرو ساحلی درعملیات اب خاکی
ship to shore U حرکت از دریا به ساحل عملیات پیاده کردن افراد ازدریا به ساحل
tractor group U گروه ناوچههای اب خاکی مخصوص پیاده کردن نفرات و خودروهای شنی دار اب خاکی
strength group U گروه عمده قوای دریایی درعملیات اب خاکی
amphibious assault ship U ناو هجومی اب و خاکی
assault ships U ناوهای هجومی اب خاکی
naval landing party U تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
disembarkation U به ساحل پیاده کردن پیاده شدن از هواپیمایا ناو
assault shipping U ترابری دریایی در عملیات هجومی اب خاکی
sea echelon U بخشی از ناوهای هجومی که در عملیات اب خاکی در دریاباقی می ماند
boat lanes U خط سریال هجوم قایقها درعملیات اب خاکی ستون قایقهای هجوم کننده
assaults U مرحله هجوم درعملیات اب خاکی هجوم کردن
assaulted U مرحله هجوم درعملیات اب خاکی هجوم کردن
assault U مرحله هجوم درعملیات اب خاکی هجوم کردن
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
transfer area U در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
transfer berth U دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
landing beach U ساحل پیاده شدن
shoring U پیاده شدن در ساحل
landing forces U نیروها پیاده شونده به ساحل
landing attack U تک همراه با پیاده شدن به ساحل
landings U پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
alighting area U نقطه پیاده شدن خودروها به ساحل
landing U پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landing attack U تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
landing party U گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
landing approach U مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
landing area U منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
first in first out U صف موقت که در آن اولین عنصر در اولین محل خواندن ذخیره میشود
beach marker U علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
antiamphibious minefield U میدان مین ضد اب خاکی یا ضدعملیات اب خاکی دشمن
shore to shore movement U عملیات و حرکت مستقیم از یک ساحل به ساحل دیگر
onshore U روی ساحل متوجه بطرف ساحل
fifo U روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
first strike U اولین ضربت در اولین حمله
fifo U اولین صادره از اولین وارده
inshore U بطرف ساحل جلو ساحل
interest groups U گروههای ذینفع
vested interest groups U گروههای همسود
enentiotopic groups U گروههای اناتیتوتوپیک
matched groups U گروههای همتا
matched groups U گروههای جور
batch U در گروههای مربوطه و در یک ماشین
batches U در گروههای مربوطه و در یک ماشین
demographic balance U توازن گروههای سنی
operation research U تحقیق درعملیات
amphibious task group U گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
directive effect of functional groups U اثر جهت دهندگی گروههای عاملی
lunatic fringe U افراد افراطی وتندرو گروههای حزبی
detrain U از قطار پیاده شدن یا پیاده کردن
grenadier U سرباز هنگ پیاده پیاده نظام
backbones U گروههای کاری و شبکههای کوچکتر به عنوان بخش هایی به آن وصل هستند
backbone U گروههای کاری و شبکههای کوچکتر به عنوان بخش هایی به آن وصل هستند
air force component U نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
navy component U نیروی دریایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
assault boat U قایق هجومی
assault aircraft U هواپیمای هجومی
fighter sweep U تک هجومی جنگنده ها
marching fire U تیر هجومی
marching fire U اتشهای هجومی
assault force U نیروی هجومی
assault fire U اتش هجومی
assault gun U توپ هجومی
landing craft raiding U قایق هجومی
assault echelon U رده هجومی
assault supplies U اماد هجومی
assault wire U سیم هجومی
assault lift U ترابری هجومی
advancing fire آتش هجومی
fifo U که اولین عنصری که وارد صف میشود. اولین عنصری است که خوانده میشود
assault wire U سیم تلفن هجومی
mass formation U ارایش هجومی انبوه
secondary landing U منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
assault courses U دوره اموزشی عملیات هجومی
assault course U میدان اموزش عملیات هجومی
assault courses U میدان اموزش عملیات هجومی
heavy assault weapon U جنگ افزار هجومی سنگین
army assault team U تیم هجومی نیروی زمینی
assault waves U امواج هجومی نفرات و وسایل
assault lift U حمل و نقل هوایی هجومی
boat flotilla U ناو گروه قایقهای هجومی
assault course U دوره اموزشی عملیات هجومی
storm boat U نوعی قایق سبک هجومی موتوری
approach lane U مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
news reader U نرم افزاری که به کاربر امکان مشاهده لیست گروههای خبری و خواندن مقالات چاپ شده در هر گروه یا ارسال آن مقاله را میدهد
hard port U فرمان سمت را به سمت مغناطیسی تغییر دهید درعملیات دریایی
providers U نوعی هواپیمای حمل و نقل هجومی دو موتوره قابل فرود در باندهای کوتاه
provider U نوعی هواپیمای حمل و نقل هجومی دو موتوره قابل فرود در باندهای کوتاه
overhaul U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauling U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauls U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauled U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
army commander U فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
interim overhaul U پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
initialled U اولین
initial U اولین
initialed U اولین
headmost U اولین
initialing U اولین
initiatory U اولین
initials U اولین
initialling U اولین
embankment dam U سد خاکی
earth fill dam U سد خاکی
embankment U سد خاکی
edaphic U خاکی
earth dam U سد خاکی
embankments U سد خاکی
terrestrial U خاکی
earthborn U خاکی
earthy U خاکی
dust colour U خاکی
terrene U خاکی
amphibious U اب خاکی
worldly U خاکی
mundane U خاکی
earthly U خاکی
amphibious pack U تک اب خاکی
wood louse U خر خاکی
earthen U خاکی
earth-bound U خاکی
tellurian U خاکی
landside U ساحل
littoral U ساحل
shores U ساحل
shore U ساحل
sea shore U ساحل
beach U ساحل
brae U ساحل
causey U ساحل
beached U ساحل
ashore U به ساحل
coasts U ساحل
coast U ساحل
beaches U ساحل
bank U ساحل
rivage U ساحل
banks U ساحل
initials U اولین یا در ابتدا
initialled U اولین یا در ابتدا
seconds U که پس از اولین می آید
initialling U اولین قسمت
initialling U اولین یا در ابتدا
seconded U که پس از اولین می آید
first strike U اولین ضربه
second U که پس از اولین می آید
initials U اولین قسمت
first generation U اولین سری
first salvo U اولین رگبار
seconding U که پس از اولین می آید
initials U اولین امضاء
initialling U اولین امضاء
immediate destination U اولین مقصد
initial U اولین امضاء
initial U اولین قسمت
initialing U اولین یا در ابتدا
initialled U اولین قسمت
betimes U در اولین فرصت
initialed U اولین امضاء
initial U اولین یا در ابتدا
initialed U اولین یا در ابتدا
initialing U اولین قسمت
initialed U اولین قسمت
initialled U اولین امضاء
initialing U اولین امضاء
geophyte U گیاه خاکی
homogeneous earth dam U سد خاکی همگن
amphibious force U نیروی اب خاکی
amphibious reconnaissance U شناسایی اب خاکی
earth road U راه خاکی
fuse plug U سرریز خاکی
alkaline earth U قلیایی خاکی
amphibious lift U ترابری اب و خاکی
earth dam U بند خاکی
amphibious vehicle U خودروی اب خاکی
dust color U رنگ خاکی
angleworm U کرم خاکی
embankment U دیوار خاکی
earth work U کارهای خاکی
earthiness U خاکی بودن
earth work U عملیات خاکی
amphibious transport ship U ترابر اب خاکی
amphibious tank U تانک اب خاکی
dew worm U کرم خاکی
amphibious pack U بارهای اب خاکی
adaphic organism U زیستمند خاکی
earethliness U خاکی بودن
earth born U خاکی فانی
dun U سمند خاکی
staging U تمرین اب خاکی
earthiness U طبیعت خاکی
earthworm U کرم خاکی
khaki U خاکی رنگ
milliped U جنس خر خاکی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com